آغازین روز از محرم هر سال، یادآور خاطره ارتحال مرجع عالیقدر مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی است. اینک در نکوداشت پیشینه طولانی مبارزاتی آن فقید سعید، مقالی را در تبیین نقش هجرت تاریخی او به شهر مشهد و نقش آن در تسریع روند انقلاب در این شهر، به شما تقدیم میداریم. امید آنکه مقبول افتد.
شهر شهادت، قبلهگاه اهل ایمان
شهر مقدس مشهد به سبب وجود مرقد مطهر حضرت ثامنالائمه (ع) میعادگاه ارادتمندان و مشتاقان خاندان نبوت و طهارت (ع) و مورد توجه خاص شیعیان جهان علیالخصوص ایرانیان است که با اعتقاد قلبی و با هزاران امید و آرزو از راههای دور و نزدیک طی طریق کرده و به قصد تشرف به عتبهبوسی بارگاه قدس رضوی (ع) متحمل مشکلات فراوانی میشوند تا به درک فیض و سعادت نائل شوند. علاوه بر این که این شهر مقدس از نظر جاذبه توریستی و گردشگری در کشور کمنظیر بوده و به اقتضای کشش معنوی که از دیرباز هنگام تشرففرمایی حضرت ثامنالحجج (ع) به این سرزمین پیدا کرده، همواره مورد توجه بوده و هست، و بر همین اساس و به دلیل چنین شرایط خاص معنوی، حوزه علمیه مشهد مقدس دارای سابقه طولانی و کانون پرورش رجال بزرگ و شخصیتهای نامآور علمی بوده و قبل از رشد و گسترش حوزه علمیه قم، مهمترین حوزه علمیه کشور به شمار میرفته است. آثار علمی کهن آن از سابقهای بیش از هزار سال حکایت میکند و در طول این مدت در رشتههای مختلف علوم اسلامی همچون فقه، اصول، فلسفه، عرفان، تفسیر، نجوم، ادبیات، طب و... دارای ستارگان فروزانی بوده و همواره متخصصانی ارزنده به جامعه اسلامی تحویل داده است.
مشهد، صحنه تاخت و تاز حکام جبار
از سوی دیگر شهر مقدس مشهد با این ویژگیهای مذهبی و علمی همواره صحنه تاخت و تازهای حکام جبار و رویدادهای مختلف سیاسی و... بوده است؛ اما همواره نیروی عظیم مردم با ایمان و معنویت خاص این شهر مقدس، هرگونه بحران و حادثه سوء را به آسانی از پیش پا برداشته و در مبارزه با قدرتمندانی که به قصد از بین بردن مظاهر اسلام در این تربت پاک قیام کردهاند، به شدت ستیز کرده و مقاوم مانده و هیچگاه گردباد حوادث نتوانسته در اساس روحانیت و معنویت آن کوچکترین تزلزلی ایجاد کند. از جمله در سالهای سده اخیر میتوان از قیام تاریخی مسجد گوهرشاد نام برد، چه این که این حادثه خونین یکی از نقطههای سیاه و جنایات نابخشودنی رضاخان و نقشههای شوم ابرقدرتها برای متزلزل کردن و خدشهدار نمودن مبانی مذهبی و نوامیس این مرز و بوم بود، تا در مراحل بعد، بسیار آسانتر و زودتر بتوانند سلطه استعماری خود را بر این مملکت تحمیل کنند، زیرا دشمنان اسلام در دورههای استعماری پیشین، به این نتیجه رسیده بودند که تنها عامل بازدارنده پیشرفت آنان و یگانه پشتوانه مقاومت مردم در برابر آنها، پایههای اعتقادی و برنامههای مذهبی است. به همین منظور رضاخان آن عامل بیاراده استعمار، طرح تازهای به نام اتحاد شکل و کشف حجاب و بیرون آوردن زنان مسلمان از قید پوشش و مظاهر عفاف اسلامی به اجرا گذاشت، تا بازار فحشا و فساد را هر چه بیشتر رواج داده و هر چه زودتر به مقاصد شوم خود دست یابد.
خوشبختانه در برابر این نقشه خائنانه استعماری، مردم خراسان کمال مقاومت را نشان دادند و چنانچه در گذشته از آن یاد شد، گروه زیادی از مسلمانان مشهد طی اجتماعی عظیم و بیسابقه، به عنوان اعتراض در مسجد گوهرشاد گرد آمدند و از اطراف و اکناف و شهرهای دیگر استان نیز مردم به آنها پیوسته و تحصن گزیدند و برای پاسداری و حفظ مرزهای عقیدتی و مبانی مذهبی خویش تا پای جان و نثار خون خود به مقابله برخاستند و هزاران کشته دادند. این حادثه شوم، نشانگر عظمت روح مبارزه مردم خراسان و تلاشهای گسترده آنان علیه بیدینیها و دیکتاتوریها و سابقه درخشان مبارزات آنهاست و بدیهی است که چنین مردمی دیگر آرام ننشسته و همیشه مترصد و منتظر فرمانند. به همین جهت در انقلاب اسلامی ملت ایران که از ۵۵ سال قبل تحت لوای اسلام و روحانیت و با پیشگامی حضرت آیتالله العظمی امام خمینی (ره) شروع شد، مردم خراسان نیز همگام با دیگر برادران خود در سراسر کشور و بلکه پیشتر و فعالتر از آنان، مبارزه اساسی خود را علیه ظلم و استبداد و بیدینی آغاز کردند و در رأس آنان جامعه روحانیت و دانشمندان و مراجع معظم تقلید، همانند مرجع عالیقدر مرحوم آیتالله العظمی میلانی (قدسسره) و دیگر رهبران مذهبی و گویندگان توانا و زبردست همانند رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) و شهید والامقام حجتالاسلام هاشمینژاد (رحمتالله) و اساتید و دانشجویان دانشگاهها و انجمنهای اسلامی فعالیت میکردند و علناً مخالفت خود را با رژیم فاسد محمدرضا پهلوی ابراز میداشتند و در جریان این مبارزه تعداد زیادی از علمای اعلام و روحانیان برجسته مشهد مقدس به وسیله دژخیمان رژیم پهلوی دستگیر و به زندان یا تبعید محکوم شدند. هدف دستگاه این بود که با استفاده از عوامل و وسائل مختلف، این پایگاه عظیم روحانیت و مرکز معنویت را که مورد توجه خاص و عام شیعیان جهان است از هر جهت کنترل کرده و ترتیبی فراهم آورد تا علما و روحانیان مبارز و آگاه از صحنه خارج شده و تبلیغات به اصطلاح مذهبی تنها از طریق افراد وابسته انجام پذیرد، تا بدین ترتیب سکوت و بیتفاوتی بر مردم سایه افکند و تا حدود زیادی هم در پیاده کردن این نقشه شوم موفق شد.
آستان قدس رضوی (ع) و مسجد گوهرشاد ۲ مرکز شاخص
با توجه به بارگاه قدس رضوی (ع) و مسجد جامع گوهرشاد که دو مرکز پراهمیت و مورد توجه همه شیعیان و همواره شاهد عظیمترین اجتماعات بوده و در تمام دوران سال، شب و روز مرکز برگزاری نماز جماعت و درس و بحث و محافل تبلیغی بزرگ و مراسم مذهبی مهم و مرکز نشر افکار و معارف اسلامی و تبلیغ ایدئولوژی اصیل مکتب تشیع بوده و از هر جهت در چشم مسلمانان، بزرگ و باعظمت جلوه کرده است، دستگاه فاسد رژیم سعی میکرد حتیالامکان از چهره قدسی و وجهه معنوی این مرکز عظیم به نفع خود بهره گیرد و میکوشید با وسایل مختلف عدهای مداح و دعاگوی جیرهخوار و مزدور و گروهی برده وحشتزده گوش به فرمان را آماده داشته باشد تا از آنها جهت اجرای برنامههای تبلیغاتی دروغین دستگاه استفاده کرده و عملاً از تبلیغ و بازگویی واقعیات و مسائل روز و حتی بیان حقایق اسلامی جلوگیری کنند و احیاناً اگر گوینده و سخنرانی در موردی برای بیداری مردم به بیان حقیقت یا واقعیتی میپرداخت او را شدیداً تحت تعقیب قرار میدادند و در بازداشتگاهها با شکنجه و دشنام و اهانت به مقدسات دینی، آنان را مورد اذیت و آزار قرار میدادند.
بهرهبرداریهای جنایتکارانه ساواک منحله
کوتاه سخن این که ساواک منحله در شهر مقدس مشهد با بهرهبرداریهای سوء از بودجههای مختلف آستانه، مسجد گوهرشاد، اوقاف و... به حیلههای متفاوت در طبقات مختلف و قشرهای گوناگون نفوذ کرده و با زیر نظر گرفتن کلیه برنامهها و مراکز تبلیغاتی، جو سیاسی و فضای انقلابی مشهد و خراسان را به نفع خود تغییر داده و مشهدی که یک روز به خاطر حفظ حریم عفت زن مسلمان، حادثه تاریخی و خونین مسجد گوهرشاد را آفرید و در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ مردانه رزمید و کشته داد را چنانش نمود که کمکم میرفت تا تغییر مسیر دهد و مبارزاتش را از یاد ببرد و به عنوان یکی از پایگاههای امنیتی رژیم درآید. ساواک اجتماعاتی را که به شکل هیئتها و دستجات مذهبی از اطراف و اکناف، به شهر مقدس مشهد میآمدند، به طور غیرمستقیم و با واسطههای وابسته به خود، مورد بهرهبرداری قرار میداد و از احساسات پاک مذهبی آنان حتی در مواقع برگزاری آیین سوگواری در صحن مطهر، به نفع رژیم استفادههای سوء میکرد و مداحان و سخنرانان رژیم با رسوخ موذیانه در این اجتماعات، اهداف شوم رژیم را اجرا میکردند و بر جنایات آن سرپوش گذاشته و به آن ماسک مردمی و خدمت به خلق میزدند، و رژیم را وابسته به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و الهام گرفته از مکتب آنان و مورد تأیید ائمهاطهار (ع) و پیشوایان روحانی جلوه میدادند و بدین ترتیب، افکار سالم مردم معصوم را که از راههای دور محض کسب فیض از حریم مقدس امام (ع) آمده بودند، مسموم میکردند. در چنین وضعیتی افرادی به خصوص از جامعه روحانیت بودند که تحت تأثیر این برنامهها قرار نگرفته و تطمیع و ارعاب و تهدید در آنان اثری نمیگذاشت و هر جا موقعیتی را مناسب میدیدند، حقایق را بازگو میکردند و در نتیجه بیشتر عمرشان را در تبعید و زندان و زیر شکنجه به سر میبردند، که هر یک از آنان به سهم خویش در تحقق انقلاب اسلامی عظیم ایران نقش مؤثر و درخشندگی خاصی را دارا بودند.
ورود آیتالله العظمی شیرازی به مشهد مقدس
در چنین روزهایی آیتالله العظمی شیرازی (قدسسره) وارد مشهد مقدس شدند. ابتدا معظمله تصمیم قاطعی برای اقامت دائم در این شهر اتخاذ نکرده بودند و فکر میکردند شاید تنها به زیارت مرقد مطهر حضرت ثامنالحجج (ع) موفق باشند نه اقامت در جوارش و در جهت اقامت دائم روی به شهر مقدس قم آورند که بزرگانی از علمای قم نیز اکیداً خواهان این معنی بودند، ولی با مشاهده جو اختناق و سیطره شوم رژیم بر این شهر مقدس و عدم امکان فعالیتهای حوزه علمیه به نحو شایسته و مظلومیت روحانیت که شدیداً تحت فشار رژیم بود، خصوصاً در مقطع کوتاه بعد از رحلت مرحوم آیتالله العظمی میلانی (قدسسره) که بعد از رحلت ایشان خلأ محسوسی در حوزه علمیه مشهد مقدس به وجود آمده بود و ثلمه سنگینی در این شهر رخ داده بود و بنا به تقاضای اکید علمای اعلام و مدرسان حوزه علمیه و روحانیت این شهر مقدس و با استخاره و استشاره از ذات مقدس پروردگار متعال در حرم مطهر حضرت ثامن الحجج (ع) که نتیجه آن بسیار خوب بود، تصمیم گرفتند که بر حسب وظیفه دینی و چه بسا تکلیف شرعی در مشهد اقامت گزینند و ضمن انجام وظایف خطیر مرجعیت، در جهت پیشرفت حوزه علمیه مشهد مقدس و گسترش دادن به برنامههای علمی و پرورشی و تربیت طلاب علوم دینی و سایر شئون مرجعیت، مبارزات قاطع خود را در برابر برنامههای ضدمردمی و ضداسلامی رژیم و تقویت روحی مردم برای مقابله با دستگاه حاکم، ادامه دهند.
جو سیاسی مشهد مقدس تغییر مییابد
با ورود آیتالله العظمی شیرازی و به همت والای ایشان و نیروی خستگی ناپذیر آن قشر معدود و بیدار که در رأس آنها روحانیت آگاه و مبارز قرار داشت، جو سیاسی مشهد تغییر کرد و توده محرومی که سالها زیر زور و ستم و اختناق، توان نفس کشیدن برایشان نمانده بود و از ترس دِژخیمان ساواک آرام و قرار نداشتند، کمکم فریاد برآوردند و بدین ترتیب با سرعت هر چه بیشتر و زودتر مسیر حرکت مردم خراسان به جهت انقلاب و مبارزات ضد رِژیم و علیه عمال پلید دستگاه سیا و صهیونیسم برگردانده شد و وحشتی در درون دستگاه حاکم بهوجود آورد. در همین روزها بود که رهبر فقید انقلاب اسلامی با خوشحالی فراوان در اعلامیههایشان از شهر مشهد به عنوان «مشهد بیدار شده» نام بردند.
آیتالله العظمی شیرازی بازوی توانای انقلاب
مردم شهر خون و شهادت، مشهد، به خوبی میدانستند که آیتالله العظمی شیرازی طی سالهای طولانی چه در ایران و چه در عراق با کمال شهامت و قدرت ایمانی خود علیه رژیمهای استعمارگر و ستمکاریهای قدرتهای شیطانی، فریاد برآورده و به طور بیامان به مبارزه با آنها پرداخته و اینک در بازگشت مجدد به ایران، همانگونه که رهبر انقلاب آیتالله العظمی امام خمینی (قدسسره) پرچم مبارزه را بر دوش گرفته و ملت مسلمان ایران و دیگر ملل مستضعف و مردم را به حرکت درآورده است، معظمله نیز به عنوان پیشتازترین مراجع معظم تقلید و یکی از بازوهای توانای انقلاب اسلامی، رسالت خطیرتری را در مسیر قیام عمومی علیه رژیم ستمگر و مزدور پهلوی بر عهده دارد و اقشار مختلف مردم با آگاهی از این تجربه تاریخی، قدرتمندتر و مصممتر از همیشه به پیش میرفتند تا آرمانهای مقدس خود را برای براندازی رژیم ستمشاهی و استقرار جمهوری اسلامی ایران تحقق بخشند و با الطاف الهی دیری نپایید که این آرزو تحقق پذیرفت و سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به دنبال یک نهضت تاریخی و مبارزه یکپارچه ملت، انقلاب اسلامی ایران تحقق یافت.
بیت آیتالله العظمی شیرازی تکیهگاه حوزه علمیه و مأمن و پناهگاه مردم و انقلابیون
مردم قهرمانپرور شهر خون و شهادت، مشهد مقدس در طول دوران مبارزات بیامان خود برضد رژیم ستمشاهی، بیت فقید سعید آیتالله العظمی شیرازی را به عنوان مأمن و مرکزی برای حرکتهای هماهنگ مبارزاتی برگزیده بودند و با اجتماع در این محل و تقویت نیروی معنوی و ایمانی خود و در پناه مرجعیت شیعه و روحانیت متعهدی که پیشگام حرکت آنان بودند همانند مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) که در آن روزها پیشگامترین فرد روحانیت مبارز مشهد مقدس بودند، به مقابله با دشمن میشتافتند و پیامهای کوبنده و خطدهنده بنیانگذار انقلاب، امام امت را که از خارج میرسید و نیز اعلامیهها و بیانیههای تهییجکننده و نیروبخش آن مرجع عظیمالشأن و مجاهد نستوه که از این محل صادر میشد و سخنرانیهای پرشور و تکاندهنده و نیروبخش سخنرانان مبارز همانند شهید والامقام مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سیدعبدالکریم هاشمینژاد، حرکتهای هماهنگ و مبارزات یکپارچهای را به دنبال داشت، تا آنجا که دژخیمان پهلوی در برابر این بیت و خیابانهای اطراف، در چند نوبت با حملههای سبعانه به مردم مبارز و باایمان این شهر مقدس و گلولهباران بیت آن مرجع مجاهد، عدهای از فرزندان مسلمان این سرزمین را شهید و مجروح کردند.
روزها از اقامت آیتالله العظمی شیرازی در مشهد مقدس میگذشت و با گذشت هر روز و صدور اعلامیهها، پیامها و سخنان قاطع و ارزنده ایشان، موجهای تازهای از حرکت امیدبخش مردمی پدید میآمد و کمکم قشرهای عظیم مردم ساکت رنجدیده، مهر سکوت را از لب برداشته و جرئت یافتند تا اغلب از مظالم و جنایات و اعمال فاشیستی و ضد اسلامی رژیم سخن به میان آورند و درددل خود را بازگو و به تدبیر و چارهاندیشی برخیزند و با گردآمدن در اطراف بیت مرجع مجاهدشان مرحوم آیتالله العظمی شیرازی و انسجام کامل میان خود، به این معنی بیندیشند که در مقابل این همه بیدادگری و جنایت، دارای تکلیف شرعی هستند و به این آگاهی دست یابند که اگر مسلمانان این سرزمین به وظایف خطیر دینی و تکالیف اسلامی و انسانی خود عمل کنند، نیروی ظالم را هرچند قدرتمند باشد به زانو درخواهند آورد. کمکم جو آرام و بیتفاوت مشهد به محیطی سرشار از تلاشهای امیدبخش تبدیل شد و بیت این فقیه مجاهد و آگاه که مرکزی پرتوان و ملجأیی برای حوزه علمیه و پایگاه تبلور حرکت علمی حوزه و جوش و خروش فضلا و اساتید حوزه بود، پایگاه عظیمی نیز برای هرگونه تحریک انقلابی شد و با هدایت و تدبیر آن مرجع عالیقدر و همکاری و حضور مستمر و مؤثر علمای اعلام مشهد مقدس همانند حضرات آیات حاج شیخ میرزاجوادآقا تهرانی، حاج شیخحسنعلی مروارید، حاجشیخ میرزاعلیآقا فلسفی، حاج شیخابوالحسن شیرازی (اولین امام جمعه مشهد مقدس پس از پیروزی انقلاب)، حاج سیدکاظم مرعشی، حاجسیدابراهیم علمالهدی، حاجسید عزالدین حسینی زنجانی، حاجآقا حسین شاهرودی و روحانیان آگاه و مبارز حوزه بود که اجتماعات و تظاهرات عظیم مردم از این محل شکل میگرفت و خروش آنان شهر را به لرزه درمیآورد و در همین پایگاه مبارزاتی بود که به وسیله علما و روحانیان مبارز و متعهد تصمیمات مهم انقلابی اتخاذ میشد و برای مقابله شدید با رژیم و عمال سرسپردهاش، حرکتهای وسیع و همهجانبه صورت میگرفت تا اینکه نهایتاً به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.