کد خبر: 835259
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۷
مهم‌ترين نقطه ضعف كنوني نيروهاي انقلاب در عرصه سياسي كجاست
تاريخ تحزب و كار حزبي در ايران سابقه‌ 200 ساله دارد. شايد اين سخن گزافه‌‌ نباشد كه از زمان اعلام صدور فرمان مشروطيت از سوي مظفرالدين شاه احزاب و گروه‌هاي مختلف در كشورمان به فعاليت پرداخته و كارنامه مثبت و منفي فراواني را از خود به نمايش گذاشته‌اند.
مهدی پورصفا
با اين حال زماني كه صحبت از تحزب و كار حزبي در كشور مي‌شود، تنها نكته‌اي كه در ذهن همه صاحبنظران سياسي نقش مي‌بندد، حضور نخبگان در احزاب سياسي ايران است؛ مسئله‌اي كه بارها به عنوان بزرگ‌ترين نقطه ضعف كار حزبي در كشور عنوان شده و حالا به نظر مي‌رسد در نظام جمهوري اسلامي و در زمانه حاضر اين مسئله خود را بيش از گذشته نشان مي‌دهد.  اين در حالي است كه ساختار و چارچوب نظام جمهوري اسلامي از هر سيستم ديگري در طول تاريخ سياسي ايران زمينه مساعدتري براي كار حزبي دارد، اما نه تنها از اين ظرفيت استفاده خاصي نشده است، بلكه در طول انتخابات‌هاي گذشته نبود تحزب و كار حزبي صدمات فراواني را بر كشور تحميل كرده است.
  
نگاهي به اولين حزب مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي شايد مهم‌ترين تجربه در حوزه فعاليت‌هاي سياسي تأسيس حزب جمهوري اسلامي ايران باشد. اين حزب از همان ابتدا با حضور فعالان نهضت اسلامي شكل گرفت و توانست در مدت كوتاهي به سنگر محكمي براي فعاليت‌هاي سياسي در كشور تبديل شود.
اين حزب به خاطر حُسن شهرت مؤسسان روحاني آن، به شدت از سوي جامعه انقلابي ايران مورد استقبال قرار گرفت و سيد محمد حسيني بهشتي، نخستين دبيركل حزب جمهوري اسلامي شد. وجود تشكيلات سياسي فراگير و كارآمد بعد از پيروزي انقلاب و دچار نشدن انقلاب به سرنوشت نهضت مشروطه فلسفه تأسيس حزب جمهوري اسلامي بود. حزب در جهت نيل به مقاصد خود فعاليت‌هاي گسترده‌اي كرد و به سرعت نيز توانست خيل گسترده‌اي از مردم را به خود جذب كند.
اين استقبال به اندازه‌اي بود كه شمار متقاضيان در كل كشور براي عضويت در اين حزب اندك زماني از 2ميليون نفر و در تهران از 400هزار نفر افزون‌تر شد. با اين حال فعالیت حزب جمهوري اسلامي به دليل برخي اختلافات و از آنجا كه مي‌توانست موجب دودستگي بين اقشار مختلف كشور شود، با رأي شوراي مركزي و موافقت بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي متوقف  شد.

از زمان توقف فعالیت حزب جمهوري اسلامي تاكنون دهها گروه و حزب ديگر در صفحه شطرنج احزاب پا به عرصه وجود گذاشته‌اند. صرف‌نظر از آسيب‌هاي موجود در حوزه كار حزبي هيچ كدام از اين احزاب نتوانسته‌اند در جذب گسترده مردم يا گروه‌هاي اجتماعي موفق باقي بمانند.  بماند اينكه برخي ديگر همچون حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به دليل نقش‌آفريني در فتنه سال 88 و برخي قانون‌شكني‌ها با حكم انحلال روبه‌رو شدند.

بسياري از كارشناسان و ناظران نيز پديده «قشر خاكستري» را كه هم اكنون بخشی از اقشار مختلف جامعه را فرا مي‌گيرد، نتيجه عدم توجه به تحزب و احزاب سياسي مي‌دانند.
اين در حالي است كه فعاليت‌هاي جمعي و ساماندهي شده جمعيت حزب‌اللهي و انقلابي همواره از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي مورد تأكيد قرار گرفته است. با اين حال ضرورت پيگيري اين فعاليت‌ها از سوي نهادهاي مرد‌م نهاد امري غيرقابل كتمان است.
با وجود اين كارنامه احزاب و گروه‌هاي ارزشمدار كه بنا بر قاعده نماينده نيروهاي انقلابي جامعه هستند چندان  مطلوب نبوده است. بسياري از اين احزاب نه تنها نتوانسته‌اند پا به پا و بنا بر مقتضيات زمان جلو بروند، بلكه قادر به پيش‌بيني تحولات موجود در عرصه جامعه نيستند.
از اين هم بگذريم كه همين احزاب نيز اغلب محل اجماع نخبگان هستند و در جذب اقشار عادي مردم ناتوان مانده‌اند. همين مسئله سبب شده حتي نيروهاي حزب‌اللهي به عنوان تابعي از هيجان‌هاي موقتي عمل كنند و تحت تأثير جوسازي‌هاي كاذب قرار بگيرند.

دور از انصاف نيست كه بگوييم تمركز اصلي براي خط‌دهي افكار جامعه حتي در جريان انقلابي تنها در حوزه رسانه متمركز شده است. قدرت و ظرفيت رسانه‌ها براي جهت‌دهي افكار عمومي غيرقابل كتمان است اما نتيجه تمركز بر كار رسانه‌اي به جاي كار حزبي سطحي كردن افكار جامعه مي‌شود؛  نكته‌اي كه سبب مي‌شود به راحتي و در صورت يك حمله رسانه‌اي قوي افكار عمومي در جامعه مدريريت ‌شود.
   
زمانه‌اي كه تغيير كرده است
بايد قبول كرد كه ساختار حزبي گروه‌هاي انقلابی در كشور مبتني بر رقابت‌هاي سياسي در دوره پس از دوم خرداد بوده است و هم اكنون نحوه كنش و واكنش سياسي جامعه فاصله بسيار زيادي با آن روزها ندارد. ابزارهاي اطلاع‌رساني و شبكه‌هاي اجتماعي بسياري از گروه‌هاي اجتماعي كه سابق بر اين هيچ جايگاهي در رسانه‌هاي سياسي نداشتند، توانستند به يك تريبون مستقل دست يابند.
اين در حالي است كه این گروه‌ها و احزاب‌ نتوانسته‌اند با اين تغيير خود را انطباق دهند. ناكارآمدي اين ساختارها به خوبي خود را در انتخابات سال 94 مجلس شوراي اسلامي نشان داد.
با درك اين واقعيت به نظر مي‌رسد كه تنها راه در مقابل گروه‌هاي انقلابی  تغيير بنيادين در ساختارها است؛ ساختارهايي كه به جاي تمركز بر فعاليت نخبگاني بتواند تعادل مناسبي بين توجه به نخبگان و جذب گروه‌هاي خاكستري ايفا كند.
    
ضرورت درك فرصت‌ها براي اصلاحات ساختاري
با وجود اينكه شرايط فوق نشان مي‌دهد كه اراده چنداني براي حل اين مسئله وجود ندارد، اما نشانه‌هايي از تلاش‌هاي امیدوار کننده به چشم مي‌خورد.  تشكيل جبهه مردمي نيروهاي انقلاب‌ از جمله اين نشانه‌هاست. به طور حتم گسترده شدن تجربه‌هاي اين‌چنيني مي‌تواند زمينه‌ساز راه انداختن موج اصلاحات ساختاري در بين احزاب و گروه‌هاي انقلابی باشد.
تنها نكته در اين باره ضرورت سرعت عمل است، چرا كه در صورت هرگونه تعلل فرصت‌هاي موجود مي‌تواند به راحتي از دست برود. با از دست رفتن فرصت‌ها نيز زمينه براي حضور جدي جمعيت‌هاي سياسي مردمي و ساماندهي شده نيروهاي انقلاب نيز محدود‌تر خواهد شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار