«دولتى‌ها هم مراقب باشند، دودستگى در مردم به‌وجود نياورند، حاشيه‌سازى نكنند، بعضى حرف‌هاى غيرلازم مطرح نشود، اين يكپارچگى مردم ما درست مورد استفاده قرار بگيرد، ان‌شاءالله راه اين كشور باز بشود» اين بخشي از سخنان مقام معظم رهبري در 9دي سال 93 است. ايشان از سال 92 تاكنون بارها از لزوم توجه اقشار مختلف مردم به خصوص كارگزاران نظام نسبت به اين مسئله مهم هشدار داده و آسيب‌هاي ناشي از بي‌توجهي احتمالي را بارها متذكر شده‌اند.
ايشان در مقابل انگاره‌هايي مبني بر دوقطبي در جامعه ايراني تأكيد مي‌كنند كه دوقطبي واقعي در ايران دو قطبي ميان «وفاداران به انقلاب اسلامي و اصول امام(ره)» و «جبهه استكبار و همفكران آن» است و در ادامه مي‌فرمايند: «البته در اين دوقطبي، قاطبه ملت ايران، «انقلابي و علاقه‌مند به انقلاب و وفادار به امام(ره) و تفكر و اصول ايشان» هستند. منشأ اصلي دو‌قطبي‌سازي‌هاي دروغين، در خارج از كشور است اما متأسفانه برخي اوقات در داخل نيز تكرار مي‌شود.»
مقام معظم رهبري اسفند ماه سال گذشته و در شرايطي كه چند هفته تا برگزاري دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي باقي مانده بود در ديدار مردم نجف‌آباد ضمن بازخواني آسيب‌هاي ناشي از دوقطبي‌سازي در جامعه و برشمردن نمونه‌اي از اين گونه تحركات غيرمسئولانه، از دستاوردهاي همگرايي در جامعه در آستانه هر انتخاباتي سخن به ميان مي‌آورند، ايشان ضمن تبيين دقيق دو واژه «ميانه‌رو و تندرو» و دعوت همه مردم به ويژه مسئولان و سياسيون به هوشياري در قبال ترفند دشمن براي ايجاد دوقطبي‌هاي دروغين و القايي در فضاي انتخاباتي، انتخابات را «عرصه قد برافراشتن ملي» و تجلي وفاداري و ايستادگي ملي و حمايت از عزت و استقلال كشور دانسته و تأكيد مي‌كنند: «اهميت اصل انتخابات در كشور، فقط به‌واسطه رأي دادن نيست بلكه انتخابات به معناي سينه سپر كردن و عرض اندام ملت ايران در مقابل دشمن، بعد از انواع فشارها و تحريم‌هاي ظالمانه و تبليغات خباثت‌آميز است.»
اما سؤال اساسي اين است: پنج ماه مانده به انتخابات دوازدهم رياست جمهوري، جريان غربگراي داخلي با حمايت رسانه‌هاي فارسي‌زبان بيگانه و سرويس‌هاي جاسوسي خارجي چگونه مي‌توانند از ظرفيت‌هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ايران در جهت دوقطبي‌سازي استفاده كرده و انتخابات بهار 96 را صحنه رويارويي خياباني حاميان يك يا چند نامزد انتخاباتي كنند.
همانند غائله سال 88 كه از هفته‌ها مانده به روز برگزاري انتخابات اردوكشي خياباني به يكي از ابزارهاي تبليغات نامزدهاي انتخاباتي تبديل شده بود و خروجي آن استمرار فتنه تا 9 دي آن سال بود.
برهمين اساس بايد ميان «فن آوري» و «فناوري» تفاوت قائل شد؛ برخي از مسئولان و مديران كم‌اطلاع، توجه به «فن‌آوري» يا همان بخش سخت‌افزاري را مهم ارزيابي مي‌كنند و دستگاه‌هاي مربوطه و امكانات و تجهيزات آنها را در اين جهت به كار مي‌گيرند، در مقابل جمعي از كارشناسان مطلع، «فناوري» را عامل مهم براي هدايت جامعه به سمت استفاده درست از فضاي مجازي به‌خصوص تلگرام مي‌دانند، كارشناسان «فناوري» را ايجاد دانش و مهارت و بسط و گسترش آن در اين حوزه تعريف مي‌كنند كه بر اساس آن جامعه در دام توطئه‌هاي حزبي يك جناح خاص سياسي گرفتار نخواهد شد و فريب عمليات رواني رسانه‌هايي نظير BBC وvoa را در آستانه هر انتخاباتي نخورده و سره را از ناسره درست تشخيص مي‌دهند.
نظريه‌پردازان جريان غربگرا به‌خوبي مي‌دانند كه فضاي مجازي –و از جمله تلگرام- همانند يك شمشير دولبه است كه در صورت عدم‌آموزش صحيح و آگاهي كافي به مردم مي‌تواند يك لبه شمشير را عليه حاكميت اسلامي تيز كرده و اعتماد عمومي را نسبت به كارگزاران سلب كند.
به بيان بهتر فناوري‌هاي نوين اطلاعاتي، بهترين شيوه براي ايجاد همگوني و همگرايي در بين آحاد يك جامعه، روان‌سازي امور، پايين آوردن هزينه‌ها، ايجاد شفافيت و به معناي خاص مبارزه با فساد مي‌تواند باشد به شرط آنكه فرهنگ استفاده از چنين ابزارهاي ارتباط جمعي به مردم آموزش داده شود.
فرهنگ زودباوري، فرهنگ پذيرش هر خبر تلگرامي بدون تحقيق درباره منبع و منشأ خبر و فرهنگ كپي كردن چشم بسته و فوروارد كردن پست‌هاي تلگرامي متأسفانه در لايه‌هاي مختلف اجتماع رسوخ كرده تا جايي كه بسياري از اخبار غيرموثق را بسياري از افراد جامعه فقط به صرف حضور در گروه‌هاي تلگرامي در مقابل ديدگان سايرين قرار مي‌دهند و حاضران در اين گروه نيز اين اخبار را براي افراد ديگري انتقال مي‌دهند.
وجود اين فرهنگ در مردم ايران به‌راحتي مي‌تواند فرصت مناسبي را براي گروه‌هايي مهيا كند كه هدف‌شان ايجاد دوقطبي در جامعه ايراني است، به عنوان نمونه اخبار مربوط به لغو كنسرت، بدون منبع موثق در فضاي مجازي منتشر مي‌شود و تعداد آن فراتر از حد ممكن عنوان مي‌شود، بخشي از جامعه هم با هدف آنكه به قشر هنرمند و موسيقي‌دوست ظلم مي‌شود چنين اخباري را در سطح گسترده منعكس مي‌كنند، در حالي كه تنها يكي دو مورد از كنسرت‌ها آن‌هم به دلايل قانوني لغو شده و منبع اصلي چنين اخبار مخدوشي، جريان خوش‌بين به غرب است كه هدفش ايجاد دوقطبي مذهبي- غيرمذهبي (مخالف موسيقي- موافق موسيقي) است.
ردپاي چنين فرهنگي را مي‌توان در مصاديق فراواني جست‌وجو كرد؛ در قضيه لغو سخنراني علي مطهري در دانشگاه یا در مسئله حاميان فيلتر تلگرام و مخالفان آن نيز وضع به همين گونه ساماندهي مي‌شد و جماعتي بدون اطلاع نظام و دستگاه‌هاي انقلابي را مسئول فيلتر مي‌دانند و بر همين اساس احساس همذات‌پنداري با اهداف و سياست‌هاي نظام حداقل در بخشي از جامعه از بين مي‌رود و تقابل مردم- حاكميت شكل مي‌گیرد.
حملات هدفمند و گسترده اخير رسانه‌هاي وابسته به جريان غربگرا عليه رسانه ملي نيز بر اساس همين قاعده قابل معناست كه تلاش مي‌شود به‌دليل گفت‌وگوهاي چالشي مجريان صداوسيما با برخي از وزراي دولت يازدهم اين احساس در بخشي از جامعه به‌وجود بيايد كه ماهيت برنامه‌سازي در رسانه ملي حزبگرايي است و به‌واسطه شكل‌گيري چنين باوري جامعه به دو دوسته موافقان رسانه حاكميتي(صداوسيما)و مخالفان آن (كه به سمت ماهواره تمايل دارند)تقسيم مي‌شود.
حمله به قوه قضائيه با موضع‌گيري مخدوش و بدون سند محمود صادقي و انتشار اسناد جعلي از حساب‌هاي شخص رئيس اين قوه با هدف بي‌اعتماد كردن مردم به مسئولان و ايجاد موافقان نهادهاي انقلابي(سپاه، بسيج، شوراي نگهبان، صداوسيما و قوه قضائيه) و مخالفان اين نهادهاست.
جريان غربگرا از چنين اتفاقات به ظاهر ساده براي ايجاد دوقطبي در جامعه استفاده مي‌كند و به همين دليل مقام معظم رهبري نيز مي‌فرمايند: «كساني كه در داخل اين تعابير را به كار مي‌برند بايد معارف اسلامي را به دقت مطالعه كنند زيرا در اسلام، چنين تقسيم‌بندي‌اي وجود ندارد و ميانه و وسط، به معناي «راه مستقيم» است، بنابراين در مقابل راه ميانه، تندروي قرار ندارد بلكه منحرفين از صراط مستقيم قرار دارند. در مسير مستقيم ممكن است عده‌اي تندتر بروند و عده‌اي هم كندتر كه اين اشكالي ندارد. كساني كه در بيرون مرزها تعبير تندرو را به كار مي‌برند، مقصودشان جريان وفادار به انقلاب و حزب‌اللهي‌هاست، بنابراين در داخل بايد مراقبت شود كه با تكرار اين تعابير، هدف دشمن تأمين نشود.»
اين فضا قطعاً در آستانه انتخابات96 تشديد خواهد شد به گونه‌اي كه با بهره‌برداري نا‌صحيح از فضاي مجازي در بين مردم نامزدهاي انتخاباتي به دو دسته موافقان حاكميت و مخالفان آن تقسيم و حاميان آنها به حاميان تندروها و معتدلين دسته‌بندي خواهد شد(همانند انتخابات سال88.)
بنابراين اقدامات هدفمند دستگاه‌هاي فرهنگي(مثلاً توليد برنامه‌هاي آگاهي بخش توسط تلويزيون) مي‌تواند چگونگي استفاده درست از تلگرام، عدم‌بازنشر هرگونه خبري و باورنكردن هرگونه اخبار بدون سندي را به جامعه آموزش داد تا آسيب‌هاي ناشي از اين مسئله را كاهش داد.
