جوان آنلاین: سارا هر روز صبح با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار میشد و همزمان با آمادهشدن برای رفتن به محل کار، نگاهی به مادر بیمارش که نیازمند مراقبت بود و پسرش که قرار بود به کلاس اول برود میانداخت. او همه کارهایش را مثل داروهای مادر، غذا، لباسها، درس و بازی پسرش و البته کارهای محل کارش را با دقت و سروقت انجام میداد، ولی همیشه در دلش یک سؤال داشت: «پس خودم چی؟» این سؤال نشان از فشار روانی و خستگی در دل سارا بود اینکه مدام به دیگران فکر میکرد و خودش را فراموش کرده بود. شاید این سؤال بسیاری از خانوادهها باشد. وقتی مراقبت از سالمند و مسئولیتهای خانه بدون آنکه فرصتی برای رسیدگی به خود داشته باشد، تمام زندگی فرد را میگیرد، آن وقت خستگی و حتی افسردگی به سراغشان میآید.
این فشار روانی و خستگی مداوم نه تنها دل سارا را آزرده بود، بلکه رفتارهای او را هم تحت تأثیر قرار داده بود. گاهی صبرش کمتر میشد و با کوچکترین اشتباه پسرش یا فراموشی مادرش سریع عصبی و حتی پرخاشگر میشد. چنین رفتارهایی باعث میشد فرزند از او فاصله بگیرد، شوهر کمتر همکاری کند و حتی سالمند ترجیح دهد، تنها باشد تا با تنشها مواجه نشود. این وضعیت به مرور میتوانست فرصت طلایی مراقبت واقعی و همراهی نزدیک سالمند را از بین ببرد. وقتی انرژی مراقب کاهش مییابد و خانواده به دلیل رفتارهای پرتنش او همراهی نمیکند، آن لحظات ارزشمند که میتوانست به افزایش رضایت و آرامش سالمند کمک کند از دست میرود و این نعمت بزرگ، یعنی ارتباط عاطفی نزدیک و مراقبت با کیفیت از سالمند، کمرنگ میشود.
از نکات مهم دیگر آنکه، سالمندان هم باید به میزان توقعشان از مراقبان توجه کنند. اگر سالمند بخواهد تماموقت فرزند یا پرستار را به خودش اختصاص دهد، ممکن است با مراقبانی خسته و افسرده روبهرو شود. روزمرگی و فشار مداوم میتواند نشاط و انرژی مثبت را از سالمند بگیرد. مراقبت فقط شامل رعایت ساعت دارو، غذا و خرید نیست، بلکه مهمتر از آن انرژی، لبخند و علاقهای است که سالمند از اطرافیانش دریافت میکند. بنابراین مراقبت وقتی مؤثر است که خانواده هم از خود مراقبت کند و وقتی برای استراحت، ورزش و سرگرمی اختصاص دهد.
کارشناسان بر این باورند نباید بار کامل مراقبت از سالمند بر دوش یک نفر باشد و باید وظایف بین اعضای خانواده تقسیم شود تا فشار روانی کاهش یابد. استفاده از مشاوره و گروههای حمایتی هم بسیار کمک کننده است. صحبت با روانشناس یا حضور در گروههایی که تجربه مشابه دارند، باعث میشود، مراقب بفهمد تنها نیست و راهکارهای عملی برای مدیریت استرس را یاد بگیرد. وقتی مراقبان آرام و پرانرژی باشند، سالمند هم از مراقبت با کیفیت، محبت و صبوری بهره میبرد. از طرفی باید به مراقبت از سالمند نگاه مثبت داشت، چراکه مراقبت میتواند فرصتی برای نشان دادن عشق و قدردانی به سالمندان باشد. وقتی مراقبت به عنوان یک تجربه ارزشمند دیده شود آن وقت یک وظیفه خسته کننده نیست و این لحظات پر از رضایت میشود.
در نهایت، مراقبت از سالمند ترکیبی است از رسیدگی به نیازهای جسمی، تأمین دارو و غذا و مهمتر، تزریق انرژی مثبت و نشاط به سالمندان. سالمند باید توقعاتش معقول باشد و مراقبان فرصت استراحت و حمایت داشته باشند. خانواده نیز بداند مراقبت مؤثر تنها انجام وظایف روزمره نیست، بلکه ایجاد لحظات شاد، احترام به استقلال سالمند و توجه به احساسات اوست. وقتی این توازن برقرار شود، هم سالمند و هم مراقب از تجربه مراقبت رضایت دارند و رابطهای گرم، پرمحبت و معناداری بین آنها شکل میگیرد. اگر روال مراقبت اینطور پیش برود آن وقت خستهکننده و آسیب زننده نیست و میتوان از این دوران، تجربهای سرشار از عشق، صبوری و رضایت برای همه اعضای خانواده رقم زد.