کد خبر: 1308918
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۰
سلمان احمدوند، جامعه‌شناس:‌
تاب‌آوری، هنر بازسازی و انسجام در دل بحران‌هاست در زمان بحران، خانواده، به‌عنوان نخستین جان‌پناه و اولین نهاد حمایتگر، معنا، امید و امنیت را بازتولید می‌کند. مدرسه با آموزش مهارت‌های زندگی و تقویت هویت جمعی به آماده‌سازی نسل آینده برای مواجهه با بحران کمک می‌کند. نهاد‌های دینی با خلق روایت‌های ایمانی و اخلاقی به درد‌ها و رنج‌ها معنا می‌بخشند. سازمان‌های مردم نهاد با امداد و توانمندسازی، شکاف‌های نهادی را پر می‌کنند. چگونگی عملکرد هریک از این نهاد‌ها می‌تواند به تقویت یا تضعیف تاب آوری اجتماعی و خانوادگی منجر شود 

جوان آنلاین: به گفته سلمان احمدوند، جامعه شناس تاب آوری به معنای حفظ انسجام، معنا و کارکرد‌های حیاتی جامعه و خانواده است در بستری که نظم معمول مختل شده است و فشار‌های روانی، اقتصادی و اجتماعی به اوج خود می‌رسد. او می‌گوید: «این تاب آوری به معنای صبر و شکیبایی فردی نیست، بلکه فرایندی چند بعدی است که هم لایه‌های روانی انسان را در بر می‌گیرد و هم بنیان‌های اجتماعی و ساختاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در دل این بحران‌ها، آنچه یک جامعه را از فروپاشی بازمی دارد، توانایی در یافتن معنا در رنج، خلق همبستگی‌های نو و بهره گیری از نهاد‌هایی مانند خانواده، مدرسه، مسجد و رسانه برای احیای امید، انسجام و هویت جمعی است. تاب آوری یعنی از دل سختی، امکان ساختن فراهم شود و جامعه یاد بگیرد چگونه در برابر طوفان‌ها بایستد، نه فقط برای بقا، بلکه برای رشد، تحول و ایجاد آینده‌ای روشن‌تر.» در ادامه متن گفت‌و‌گو با این جامعه‌شناس را پیش‌رو دارید. 

چه عواملی در سطح جامعه مانند انسجام اجتماعی، نهاد‌های حمایتی، زیرساخت‌ها و در سطح خانواده مانند روابط خانوادگی، منابع اقتصادی و مهارت‌های ارتباطی بر افزایش یا کاهش تاب آوری در طول بحران تأثیر می‌گذارند؟

در سطح جامعه عواملی، چون انسجام اجتماعی، اعتماد عمومی، کارآمدی نهاد‌های حمایتی و وجود زیرساخت‌های ارتباطی و درمانی، نقش تعیین کننده‌ای در تقویت تاب آوری دارند. جامعه‌ای که بتواند در لحظات بحرانی، شبکه‌های حمایتی خود را فعال کند و مشارکت عمومی را برانگیزد، ظرفیت بالاتری برای تاب آوری خواهد داشت. در مقابل، شکاف‌های اجتماعی، ناکارآمدی نهادی و بی اعتمادی عمومی، تاب آوری را تضعیف می‌کنند. در سطح خانواده، روابط گرم و همدلانه، منابع اقتصادی پایدار، مهارت‌های ارتباطی و حضور معناگرایانه دین و اخلاق از جمله عوامل تقویت کننده‌اند. خانواده‌ای که بتواند پناهگاهی روانی و عاطفی فراهم و اعضایش را به گفت‌و‌گو و همکاری دعوت کند، نه تنها از فروپاشی درونی جلوگیری می‌کند، بلکه به بازسازی اجتماعی نیز یاری می‌رساند. در نقطه مقابل، فقر، خشونت خانگی، سردی عاطفی و فقدان مهارت‌های حل تعارض، خانواده را به بستری برای تشدید بحران تبدیل می‌کند. 

نهاد‌های اجتماعی مانند خانواده، مدرسه، مساجد، سازمان‌های مردم نهاد و حتی دولت، چه نقشی در تقویت یا تضعیف تاب آوری اجتماعی و خانوادگی در زمان بحران ایفا می‌کنند؟

نهاد‌های اجتماعی، از خانواده و مدرسه گرفته تا مساجد، خاصه سازمان‌های مردم نهاد و دولت، در زمان بحران، نقش میانجی فرد و جامعه را ایفا می‌کنند. خانواده، به‌عنوان نخستین جان‌پناه و اولین نهاد حمایتگر، معنا، امید و امنیت را بازتولید می‌کند. مدرسه با آموزش مهارت‌های زندگی و تقویت هویت جمعی به آماده‌سازی نسل آینده برای مواجهه با بحران کمک می‌کند. نهاد‌های دینی با خلق روایت‌های ایمانی و اخلاقی به درد‌ها و رنج‌ها معنا می‌بخشند. سازمان‌های مردم نهاد، با امداد و توانمندسازی، شکاف‌های نهادی را پر می‌کنند و دولت با سیاستگذاری حمایتی و مدیریت بحران بستر‌های ساختاری تاب آوری را فراهم می‌آورد. عملکرد هریک از این نهاد‌ها می‌تواند به تقویت یا تضعیف تاب آوری اجتماعی و خانوادگی منجر شود. 

بحران‌هایی مانند جنگ ۱۲ روزه چه تأثیرات بلندمدتی بر ساختار خانواده و روابط اجتماعی می‌گذارند و چگونه می‌توان این اثرات را مدیریت کرد؟

بحران‌هایی، چون جنگ، تأثیرات بلندمدتی بر ساختار خانواده و روابط اجتماعی برجای می‌گذارند. از تغییر در نقش‌های خانوادگی و افزایش سرپرستی زنان گرفته تا اختلال در روابط اجتماعی، بی اعتمادی و آسیب‌های روانی مزمن. مدیریت این اثرات، نیازمند بازسازی روانی و اجتماعی از طریق گفت‌و‌گو، روایت درمانی، حمایت‌های نهادی و احیای روایت‌های فرهنگی و دینی است که رنج را معنا می‌بخشند و امید را بازمی سازند. بازسازی پس از بحران، نه تنها به ترمیم آسیب‌ها، بلکه به بازتعریف هویت جمعی و خانوادگی نیز یاری می‌رساند. در این بین نقش رسانه‌ها به طور عام و رسانه ملی به طور خاص، بی‌بدیل است. هم می‌تواند تاب آوری را تقویت کند هم با ناتوانی در فهم اولویت‌ها و درک وضعیت، زمینه تضعیف آن را فراهم کند. 

با توجه به تجارب گذشته و نظریه‌های جامعه شناختی چه راهبرد‌ها و سیاست‌هایی می‌توانند به طور مؤثری تاب آوری اجتماعی و خانوادگی را در مواجهه با بحران‌های آینده تقویت کنند؟

بر پایه نظریه‌های جامعه شناختی، از بوردیو تا گیدنز، راهبرد‌های مؤثر برای تقویت تاب آوری شامل تقویت سرمایه اجتماعی، آموزش مهارت‌های ارتباطی، سیاست‌های حمایتی برای اقشار آسیب پذیر و تمرکز بر عدالت اجتماعی است. همچنین روایت‌های جمعی و فرهنگی که به رنج معنا می‌بخشند و آن را به مقاومت بَرمی کشند، نقش مهمی در بازسازی معنا و هویت دارند. سیاستگذاری باید به گونه‌ای باشد که نه تنها به مدیریت بحران، بلکه به توانمند‌سازی جامعه برای مواجهه با بحران‌های آینده بینجامد. 

چگونه می‌توان آموزش‌های لازم را برای افزایش تاب‌آوری در سطوح مختلف جامعه و خانواده ارائه داد تا آمادگی برای مواجهه با بحران افزایش یابد؟

آموزش‌های لازم برای افزایش تاب آوری باید در سطوح مختلف جامعه و خانواده ارائه شود. در سطح جامعه، رسانه‌ها، مدارس و نهاد‌های دینی می‌توانند با آموزش مهارت‌های زندگی، مدیریت استرس و حل تعارض، آمادگی عمومی را ارتقا دهند. در سطح خانواده، مشاوره‌های تخصصی، آموزش والدین و تقویت گفت‌و‌گو‌های درون خانوادگی، نقش مهمی در ایجاد پناهگاه روانی و عاطفی ایفا می‌کنند؛ آموزش نه تنها باید مهارت محور، بلکه معناگرا و فرهنگی‌محور نیز باشد.

برچسب ها: انسجام ملی ، هویت ، ایران
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار