جوان آنلاین: خبری از مصالحه بین تراکتور و پرسپولیس نیست، هیچ خبری، اما گویا سرخپوشان تهرانی هنوز نتوانستند این واقعیت را هضم کنند که هیئت مدیره باشگاه بیتوجه به موضعگیری زنوزی در جلسه صبح روز دوشنبه درویش را مأمور کرد در ازای مصالحه در پرونده بیرانوند، بازیکنان مورد نیاز پرسپولیس را به خدمت بگیرد.
زنوزی هفته گذشته آب پاکی را روی دست درویش ریخته بود، درست در همان جلسهای که با میانجیگری فدراسیون برگزار شد تا مدیران عامل پرسپولیس و تراکتور مشکلاتشان را با گفتوگو حل و فصل کنند. زنوزی، اما همان روز نشان داد قصدی برای مصالحه ندارد، چراکه صراحتاً درخواست درویش برای انتقال ترابی و اسماعیلیفر در ازای چشمپوشی سرخپوشان از حق خود در پرونده بیرانوند را رد کرد. این در حالی بود که با توجه به ترافیک دفاع راست در تراکتور به نظر نمیرسید دست رد به سینه درویش زده شود و همین انتقال میتوانست درگیریهای دو تیم را که طی فصل گذشته بارها چالشبرانگیز شده بود خاتمه دهد، چراکه پرسپولیس نیز در پست دفاع راست به شدت به دنبال بازیکن بود و چه کسی بهتر از اسماعیلیفر که خود سابقه حضور در جمع سرخپوشان تهرانی را هم داشت.
پرواضح بود مدیرعامل پرسپولیس رفته بود برای مصالحه و پیشنهادی هم برای بسته شدن این پرونده در دست داشت. فدراسیون هم ثابت کرده بود خواهان مصالحه طرفین و پایان دادن حاشیههاست. کافی بود تراکتور بازیکنانی را که سال قبل از پرسپولیس جذب کرده بود برای پایان دادن به این جنگ پس بدهد، اما سرخپوشان تبریزی بعد از چشیدن طعم قهرمانی حاضر به از دست دادن مهرههایی که آنها را در این مسیر یاری کرده بودند، نبودند. این مهم را هم زنوزی در جلسه مصالحهای که فدراسیون ترتیب داده بود، بیان کرد و هم باشگاه تراکتور بعد از مأموریت تازهای که هیئت مدیره پرسپولیس به درویش داده بود با انتشار اطلاعیهای به آن تأکید کرد.
«قصد فروش هیچ بازیکنی را نداریم»؛ پیام تراکتور کاملاً واضح بود، درست مثل موضعگیری زنوزی در جلسهای که با درویش و مسئولان فدراسیون فوتبال داشت. البته این میتواند به نوعی لجبازی سرخپوشان تبریزی با پرسپولیس هم باشد. البته درخواست انتقال مهدی ترابی که یکی از بهترین و باکیفیتترین بازیکنان فصل گذشته تراکتور بود منطقی به نظر نمیرسید، خصوصاً که پرسپولیس کم وینگر و هافبک تهاجمی ندارد. موردی که اتفاقاً حمید استیلی هم هنگام استعفا به آن اشاره داشت. اما انتقال اسماعیلیفر وقتی تراکتور علاوه بر او، مهدی شیری، فرشاد فرجی و صادق محرمی را هم در اختیار دارد، درخواست غیرمعمول و عجیب و غریبی نبود و میتوانست با آن موافقت کند، اما ...
مخالف سفت و سخت سرخپوشان تبریزی نشان داد این باشگاه هیچ علاقهای به ایجاد روابط حسنه با سرخپوشان تهرانی ندارد و با این شرایط انتظار مصالحه بین طرفین انتظاری زیاد و کاملاً نابهجاست.
در واقع وقتی باشگاه تراکتور رسماً اعلام میکند حاضر نیست هیچ کدام از بازیکنان خود را در طرح پیشنهادی رضا درویش معاوضه کند، آنهم وقتی خوب میداند این پیشنهاد در راستای حل و فصل داستان دو تیم بر سر بیرانوند است، یعنی رسماً شمشیرش را برای پرسپولیس و درویش از رو بسته و قصد خاتمه دادن به این جنجال پرحاشیه را ندارد، آن هم در شرایطی که تصور میشد با ریشسفیدی فدراسیون فوتبال قرار است این پرونده پرحاشیه به خیر و خوشی تمام شود. هرچند که مصالحه هم منتقدان خود را داشت، چراکه با توجه به رویه در پیش گرفته شده توافق دو باشگاه در این زمینه به معنای نادیده گرفتن جنبه عمومی تخلف انجام شده بود و این نمیتوانست عدالت باشد.
در حال حاضر با موضعگیری مشخص باشگاه تراکتور مشخص نیست مذاکرات بین دو تیم برای حل پرونده بیرانوند به کجا میرسد. پروندهای که گویا فعلاً مختومه است تا راهکاری جدید برای حل و فصل آن پیشنهاد شود تا بتواند هم نظر و منفعت پرسپولیس را تأمین کند و هم تراکتور بدان گردن نهد. اما واقعیت این است که بعد از ماهها مماشات با این پرونده و زمان خریدن برای صدور حکم آن انتظار میرود کمیته انضباطی و فدراسیون فوتبال بیتوجه به اینکه بازیکن خاطی و باشگاه مطبوع آن با حکم صادره موافق هستند یا نه، عدالت را اجرا کنند تا دیگر هیچ بازیکنی به خود اجازه انجام چنین تخلفی را ندهد. عدالتی که بهزعم بسیاری در روند بررسی و صدور حکم این پرونده دیده نشد که اگر شده بود، ۹ ماه زمان نمیبرد تا بیرانوند با وجود فسخ غیرقانونی قراردادش با سرخپوشان تهرانی راهی تراکتور شود و در اکثر بازیهای این تیم نیز حضور داشته باشد و یکی از عوامل قهرمانی تبریزیها شود. پروندهای که انتظار میرفت در همان نخستین هفتههای فصل گذشته نتیجهاش مشخص شود که با هزار و یک توجیه منطقی و غیرمنطقی این اتفاق رخ نداد. اما سؤال اینجاست چرا حالا که بعد از این همه زمان رأی این پرونده صادر شده، آقایان منتظر رضایت تراکتور یا مصالحه پرسپولیس با تبریزیها هستند و مثل هر پرونده دیگری حکم صادره اجرا نمیشود؟!
آیا اجرای آن هم نیاز به بررسی دارد و قرار است یک فصل هم برای اعمال آن زمان صرف شود؟ آیا این نوع برخورد بیعدالتی در حق سایران و زیرپا گذاشتن قانون نیست؟