کد خبر: 1299356
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۱:۰۰
در دل گرمای سوزان جنوب شرق ایران، مردمانی زندگی می‌کنند که از اواسط بهار تا انتهای تابستان، بیشتر روزهای‌شان با خاک آغاز و به شب می‌رسد.
سجاد مرسلی

جوان آنلاین: هنوز دومین ماه بهار جای خود را باز نکرده بود که اولین موج گردوغبار از غرب کشور آغاز و استان‌های خوزستان، کرمانشاه، لرستان، بوشهر، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و زنجان را تعطیل کرد. وقتی شاخص آلودگی هوا در کرمانشاه به بالاتر از ۵۰۰رسید، دیگر نمی‌شد میزان آلاینده‌ها را سنجید، چون دستگاه‌ها فقط توانایی نشان‌دادن شاخص صفر تا ۵۰۰ را دارند و فراتر از آن امکانپذیر نیست. در همان زمان به جز مراکز بهداشتی و امدادی تمام شهر تعطیل شد. البته حال‌و‌روز دیگر استان‌ها بهتر از کرمانشاه نبود. در خوزستان، تمام مدارس و دانشگاه‌ها غیرحضوری شدند و ادارات به دورکاری رفتند، چون ذرات معلق به ۶۷ برابر حد مجاز رسیده بودند. اوضاع لرستان هم مثل خوزستان شد و رسانه‌های رسمی وضعیت این استان را «کاملاً خطرناک» توصیف کردند. بوشهر و ایلام هم وضعیت بحرانی داشتند و اینبار استان‌هایی مثل زنجان که به ندرت هوای آلوده داشتند هم آژیر قرمز ورود گرد و غبار را به صدا درآوردند. اما حالا و در سومین ماه بهار سیستان‌و‌بلوچستان چنان درگیر گرد و غبار است که نفس کشیدن برای ساکنانش سخت و دشوار شده است. 
 
در دل گرمای سوزان جنوب شرق ایران، مردمانی زندگی می‌کنند که از اواسط بهار تا انتهای تابستان، بیشتر روزهای‌شان با خاک آغاز و به شب می‌رسد. ریه‌های پر از گردوغبار یک موضوع عادی در این منطقه به شمار می‌آید. زابل، یکی از شهر‌های سیستان، سال‌هاست با بحران‌های جدی زیست‌محیطی، بی‌آبی و فقر شدید دست و پنجه نرم می‌کند، اما همچنان در اولویت تصمیم‌گیران قرار ندارد. مسئولان، به‌جای آن‌که راه‌حلی پایدار و عملی برای این شرایط فراهم کنند، یا سکوت کرده‌اند یا تنها به وعده‌هایی اکتفا می‌کنند که سال‌هاست به واقعیت تبدیل نشده یا مفید و کارساز نیستند. 
یکی از عوامل اصلی این وضعیت، سیاست‌های آبی کشور افغانستان است؛ همسایه‌ای که با بستن آب ورودی به هامون، شریان حیاتی سیستان را قطع کرده و دشت‌هایی را که روزی محل زندگی هزاران کشاورز و دامدار و انبار غله ایران بود، به بیابانی بی‌جان تبدیل کرده است. هامون که زمانی مایه حیات مردم منطقه بود، حال به خاطره‌ای تبدیل شده که نسل جدید اصلاً آن را به یاد نمی‌آورند. هامون با خودش، نه‌فقط آب، بلکه امید را هم از مردم گرفت و رفت. 
در این میان، گرد‌و‌غبار نفس‌گیر حاصل از طوفان‌های مکرر، نفس مردم را گرفته است. تنفس در چنین شرایطی، طبق نظر کارشناسان بهداشتی، می‌تواند منجر به بیماری‌های قلبی، ریوی، کاهش عملکرد سیستم ایمنی و حتی کاهش عمر متوسط افراد شود. بسیاری از سالمندان، کودکان و بیماران در زابل، قربانی خاموش همین هوای آلوده‌اند. با این حال، بسیاری از مردم زابل، با وجود فقر شدید و نداشتن امکان اقتصادی برای مهاجرت، همچنان در شهر اجدادی خود مانده‌اند، شهری که با وجود همه رنج‌ها، برای‌شان عزیز است. آنها خانه و خاک خود را دوست دارند، اما دوست‌داشتن کافی نیست، آنها نیازمند توجه، حمایت و اقدام واقعی هستند، نه فقط همدردی و ابراز نگرانی. 

 خانه‌ها مدفون در خاک
به گفته یکی از ساکنان زابل، وقتی طوفان‌های گرد و خاک می‌آید، خاک به حدی زیاد است که داخل خانه نیز گرد و خاک می‌شود و به سختی جایی دیده می‌شود. پنجره‌ها و وسایل خانه همیشه پر از گرد و خاک هستند و حتی وقتی در را باز می‌کنیم، موجی از خاک انباشته شده مقابل در، به داخل می‌آید. 
آنها می‌گویند: «بزرگ‌ترین مشکل، خاکی است که جلوی در خانه جمع می‌شود. این خاک مثل کوهی روی هم انباشته می‌شود و باید هر بار تا ساعت‌ها وقت بگذارم تا آن را جارو کنم. روز‌های زیادی را صرف تمیز کردن جلوی خانه و حیاط می‌کنیم، اما انگار هیچ وقت تمام نمی‌شود. این وضعیت واقعاً خسته‌کننده است و احساس می‌کنم خانه دیگر جای امن و آرامی نیست، بلکه با خاکی که وارد آن می‌شود، نفس کشیدن هم سخت شده است.»
یکی از شهروندان سیستانی با بیان اینکه از طریق مسافرکشی کسب درآمد می‌کند، می‌گوید: «بیشتر وقت‌ها وقتی طوفان می‌آید، جاده‌ها بسته می‌شوند یا دید بسیار کم است و نمی‌توان کار کرد. این باعث شده درآمد بنده و خیلی از کارگران و کسبه‌های منطقه سیستان به شدت کاهش پیدا کند و زندگی برای‌مان سخت‌تر شود.»
او تأکید می‌کند: «علاوه بر این، وقتی برق قطع می‌شود، باید گرمای نزدیک به ۵۰درجه را نیز تحمل کنیم که در این شرایط گرد و خاک نفس کشیدن را سخت‌تر می‌کند. این وضعیت واقعاً آزاردهنده است و از مسئولان استانی و کشوری می‌خواهیم تا برای جلوگیری از نابودی سیستان و پایان‌دادن به رنج مردم سیستان، کاری کنند.»

 ایران درگیر ریزگرد‌ها
هم اکنون ۲۳استان ایران، به طور مستقیم درگیر بحران گرد‌و‌غبار هستند و شش‌استان خراسان جنوبی، کرمان، سیستان‌و‌بلوچستان، خراسان رضوی، خوزستان و هرمزگان بیشترین غبارخیزی کشور را دارند. استان‌های کردستان، همدان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و زنجان تحت‌تأثیر کانون شمال عراق هستند و خوزستان و چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر هم قربانی گرد و غبار حاصل از کانون‌های شمال عربستان، جنوب شرق و شمال عراق هستند. 
کانون‌های جنوب عربستان، امارات و جنوب شرق عراق هم بر استان‌های فارس، هرمزگان و کرمان تأثیر گذاشته و سیستان‌و‌بلوچستان و خراسان‌جنوبی هم اسیر کانون‌های افغانستان و پاکستان هستند. 
اگر تا چندی پیش استان‌های شمالی ایران به بهشت کوچک تشبیه می‌شدند، حالا گرد‌و‌غبار ترکمنستان، نفس خراسان رضوی و شمالی، گیلان، مازندران و گلستان به شماره انداخته است. 

 سازمان‌های مسئول و بی‌خیال
ریزگرد‌ها و تأثیرات آن از اوایل دهه ۸۰ مورد توجه قرار گرفتند. در آن زمان این پدیده در استان‌های غربی و به‌خصوص خوزستان بیش از هر جای دیگری مد نظر قرار می‌گرفت، اما حالا تقریباً تمام ایران درگیر آن است. زیرا ذرات موسوم به «PM۲. ۵» به هیچ کس رحم نمی‌کنند و باعث افزایش آسم، برونشیت و بیماری‌های قلبی می‌شوند. 
جالب اینجاست در برنامه مقابله با گرد و غبار، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی، سازمان هواشناسی، سازمان حفاظت محیط‌زیست، سازمان زمین شناسی، همچنین وزارت بهداشت و درمان طیف گسترده‌ای از اقدامات تکالیفی دارند. در برنامه ۱۰ساله مقابله با گرد‌و‌غبار نیز از استانداران خواسته شده تا اقدامات لازم را در شورای برنامه‌ریزی توسعه استان‌ها مصوب و بر اساس اولویت پیگیری کنند. حال باید پرسید کدام استان‌ها آماده ارائه گزارش از میزان عملکرد خود در زمینه مدیریت ریزگرد‌ها هستند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار