شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی با پشتوانه اعتماد مردمی و تنفیذ رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسئولیت ریاستجمهوری را در یکی از پیچیدهترین و بحرانیترین دورههای تاریخ معاصر ایران پذیرفت و سیاست خارجی کشور را بر پایه گفتمانی نوین، مقتدر و متوازن بازتعریف کرد. این دوره، از یکسو به سبب قرار گرفتن در آستانه تحولات ژرف در نظم منطقهای و بینالمللی، پیچیده بوده و از سوی دیگر به دلیل میراث سنگین گفتمان غربگرایانه دولتهای یازدهم و دوازدهم که انزوای ایران و خسارتهای جبرانناپذیر به منافع ملی را رقم زده بود، بحرانی تلقی میگردید. شهید رئیسی با عبور از رویکردهای منفعلانه پیشین، سیاست خارجی کشور را در چارچوب اصول انقلاب اسلامی و عقلانیت انقلابی به مسیری نو سوق داد که در آن، تعامل از موضع قدرت و عزت دنبال شد، نه از موضع ضعف، وادادگی و انفعال. در گفتمان سیاست خارجی شهید رئیسی، عزت ملی و تعامل بهمثابه دال مرکزی قرار داشت و سایر مؤلفهها نظیر سیاست همسایگی، حمایت از مقاومت، چندجانبهگرایی، دیپلماسی اقتصادی، تلاش برای خنثیسازی تحریمها و اصلاح ساختار مذاکرات هستهای در مدار آن سامان مییافت. دولت سیزدهم، تعامل با جهان را نه به معنای امتیازدهی یکطرفه یا تضعیف استقلال سیاسی، بلکه بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای دیپلماتیک برای تأمین منافع کشور تلقی میکرد. رویکرد شهید رئیسی در سیاست خارجی، مبتنی بر انقلابیگرایی عقلانی، واقعبینی، اقناعگری متکی بر آموزههای اسلامی، حمایت از وحدت جهان اسلام و پیوند میدان و دیپلماسی بود که در مجموع، سیمای جمهوری اسلامی را بهعنوان بازیگری هوشمند، فعال و فرصتساز در نظام بینالملل ترسیم کرد.
از رهگذر این گفتمان، دولت سیزدهم توانست حضوری فعال و جهتبخش در تحولات منطقهای و جهانی ایفا کند. احیای روابط با کشورهای مهم منطقه مانند عربستان سعودی، توسعه مناسبات با آسیای مرکزی، جنوب آسیا و قفقاز و گسترش تعامل با کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین، نمود عملی این رویکرد جامعنگر بود. در این دوره، جمهوری اسلامی ایران نهتنها از انزوای راهبردی تحمیلی دوران پیشین رهایی یافت، بلکه با عضویت در سازمانهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس، به یکی از کنشگران مؤثر در نظم چندقطبی نوظهور بدل شد. همچنین بهرهگیری از کریدورهای منطقهای و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی کشور، در راستای تقویت موقعیت جمهوری اسلامی ایران در تجارت جهانی و تثبیت جایگاه اقتصادی منطقهای آن تعریف شد. در عرصه اقتصاد بینالملل، دولت شهید رئیسی با تأکید ویژه بر دیپلماسی اقتصادی، توانست جهشی چشمگیر در تجارت خارجی رقم زند. صادرات غیرنفتی افزایش یافته و با وجود تداوم تحریمها، صادرات نفت و فرآوردههای نفتی به سطحی کمنظیر رسید. قراردادهای راهبردی در حوزه انرژی با کشورهایی در آسیا، آفریقا و امریکای لاتین، بخش مهمی از راهبرد افزایش درآمدهای ارزی کشور را شکل میدادند. این دستاوردها نهتنها به بهبود معیشت مردم کمک کرد بلکه موجب تقویت استقلال اقتصادی و کاهش وابستگی به نظام مالی غرب شد. افزایش حجم تجارت با همسایگان، انعقاد توافقهای زیرساختی و منطقهای و حضور فعال در ائتلافهای منطقهگرایانه، جمهوری اسلامی ایران را به الگویی موفق از مقاومت هوشمند و توسعهگرا در عرصه بینالملل بدل ساخت.
از دیگر محورهای مهم سیاست خارجی دولت سیزدهم، تلاش هدفمند برای کاهش تصمیمات تهدیدآمیز علیه ایران و تضعیف کانونهای خطرآفرین در منطقه بود. این هدف، در کنار حمایت قاطع از محور مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی، در قالب راهبردی فعال و عقلانی پیگیری شد. دولت سیزدهم با نگاهی واقعگرایانه و در عین حال وفادار به اصول انقلابی، توانست بحرانهایی، چون جنگ اوکراین، ناآرامیهای داخلی ۱۴۰۱ و فشارهای مکرر حقوق بشری غرب را با حداقل هزینه مدیریت کند و در عین حال، جایگاه بینالمللی جمهوری اسلامی را ارتقا دهد. دولت سیزدهم در این مسیر، راهبرد فرصتسازی از دل تهدیدات را محقق ساخت، چنانکه در ماجرای آشوبهای ۱۴۰۱ که دشمنان با سازماندهی گسترده مزدوران و تروریستهای چندملیتی در پی ایجاد آشوبی شبیه به الگوی سوریه بودند، دولت سیزدهم با نقشآفرینی هوشمندانه نیروهای مسلح، دولت عراق را به خلع سلاح این عناصر واداشت و امنیت مرزها را بازیابی کرد. برخلاف دولت پیشین که دوگانهانگاری میان میدان و دیپلماسی را اولویت خود قرار داده بود، دولت سیزدهم توانست با پیوند مؤثر این دو حوزه، بهویژه در محور فلسطین و یمن و در چارچوب سیاست همسایگی، نقشی بازدارنده و تعیینکننده در امنیت منطقهای ایفا کند. در این زمینه، شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان نقشی برجسته و تعیینکننده داشت و با بهرهگیری از تلفیق اصول انقلابی با منطق دیپلماتیک، در پروندههایی نظیر عملیات وعده صادق یک، شکستهایی معنادار را به دشمن در میدان دیپلماسی تحمیل کرد. همچنین اهتمام ویژه شهید رئیسی به مسئله فلسطین، یکی از نقاط درخشان کارنامه سیاست خارجی این دولت بود. ایشان در عین پایبندی به آرمان آزادی قدس، از ورود به حواشی پرهزینه (نظیر آنچه در دولتهای نهم و دهم مشاهده شد) اجتناب کرده و رویکردی شفاف، قاطع، سنجیده و عزتمندانه در پیش گرفت که هم مبتنی بر اصول انقلاب اسلامی بود و هم منطبق با مصالح ملی.
تعامل عزتمدارانه دولت شهید رئیسی، بر راهبردی استوار بود که در آن منافع ملی، استقلال سیاسی، اصول انقلابی و واقعگرایی سیاسی در توازن با یکدیگر قرار میگرفتند. سیاست خارجی دولت سیزدهم نشان داد که میتوان ضمن حفظ آرمانها، با جهان تعامل داشت و بدون امتیازدهی، در نظم نوین بینالمللی ایفای نقش داشت. سیاست خارجی دولت سیزدهم، بهویژه در حوزههایی همچون دیپلماسی علمی، انرژی، واکسن، محیط زیست، آب و تعاملات نهادی، از مرزهای سنتی دیپلماسی عبور کرده و افقی گسترده و چندبعدی یافت که دستاوردهای ملموسی برای کشور به همراه داشت. گفتمان دولت سیزدهم با دستاوردهایی، چون افزایش صادرات، رشد تجارت خارجی و حضور فعال در سازمانهای بینالمللی، تصویری قدرتمند، مستقل و شایسته از ایران در عرصه جهانی تثبیت کرد.
در مجموع، سیاست خارجی دولت شهید رئیسی، الگویی عملی از عقلانیت انقلابی در عرصه بینالملل ارائه داده و عمق راهبردی جمهوری اسلامی را بهگونهای محسوس گسترش بخشید؛ الگویی که در برابر جریانهای سازشطلب لیبرال، تقابلگرایی افراطی و محافظهکاری منفعل، بدیلی روشن، مؤثر و آیندهساز پدید آورد. این مسیر، راهی گشوده برای ساختن ایران قوی در آینده است.