جوان آنلاین: این روزها مقایسه فوتبال با فوتبالی که در دهههای گذشته بازی میشد، بحث روز است. مقایسه میان بازیکنان بزرگ دهههای قبل با بازیکنان امروزی هم بحث بسیار داغی است. این روزها خیلی دیده و شنیده میشود که میگویند: «امروز با وجود ورود پولهای هنگفت به فوتبال، خبری از سازندگی و توجه به جوانان نیست. باشگاهها که در دهههای ۶۰ و ۷۰ کانون توجه و پرورش استعداد بودند، اکنون بیشتر به خرید بازیکنان آماده از بازار نقلوانتقالات روی آوردهاند. این تغییر رویکرد باعث شده است لیگ از تولید ستارههای جوان تهی شود و پدیدههایی که بتوان آنها را آینده فوتبال ایران دانست، کمتر دیده شوند.»
در نگاه اول این اظهار نظر کاملاً درست به نظر میرسد، اما اگر کمی توجه کنیم و به قبل برگردیم، متوجه نکتهای مهم خواهیم شد. آنها که قدیمیتر هستند و فوتبال دهههای ۶۰ و ۷۰ را به یاد میآورند، خیلی خوب متوجه این واقعیت میشوند، هر چند در آن زمان پول چندانی در فوتبال وجود نداشت و اگر هم بود اینچنین نجومی نبود، اما باشگاههای بزرگ همان زمان هم از نتایج زحمات باشگاههای سازنده استفاده میکردند و تنها به سبب نام بزرگشان استعدادهای تیمهای گمنام را جذب میکردند. در اینکه ورود پولهای هنگفت به فوتبال و نفوذ شبکههای قدرتمند دلالی به این رشته باعث شده است عملاً بحث سازندگی در تیمها به فراموشی سپرده شود، هیچ بحثی نیست، اما یادمان باشد که تیمهای بزرگ فوتبال ایران سالهاست با مقولهای به نام استعدادپروری بیگانه هستند. پرسپولیس، استقلال و امروز حتی سپاهان و تراکتور سالهاست تیمهای آمادهخور فوتبال ایران هستند و علت اصلی افزایش قیمت بازیکنانی که هر چند مستعد، اما در ابتدای راه فوتبالشان قرار دارند رقابت همین تیمها در فصل نقل و انتقالات است.
درست میگویند که: «ورود پولهای کلان به فوتبال، دلالها را به عامل اصلی در انتخاب بازیکنان تبدیل کرده است. این افراد با نفوذ در باشگاهها، فرصتها را از بازیکنان جوان میگیرند و نفرات موردنظر خود را به تیمها تحمیل میکنند. در چنین شرایطی، حتی مربیانی مانند امیر قلعهنویی نیز با کمبود بازیکنان جوان و باکیفیت برای حضور در تیم ملی مواجه میشوند. نتیجه آن است که تیم ملی ناچار به استفاده از بازیکنان مسنتر شده و حتی در خط دفاعی از بازیکن ۳۸ساله بهره میبرد.».
اما این مشکل تنها با راهاندازی آکادمیهای درست و بابرنامه برای باشگاهها حل میشود. آکادمی حلقه نداشته فوتبال باشگاهی ایران است که حتی در دهههای ۶۰ و ۷۰ هم وجود نداشته است. هیچکدام از باشگاههای فوتبال ایران آکادمی درست و حسابی ندارند و بدیهی است از چنین فوتبالی نباید هم توقع پرورش ستاره و استعداد داشت. امروز خیلی راحت میتوان همه چیز را بر گردن پول زیاد و دلالها انداخت، اما توجه داشته باشید تا زمانی که خود باشگاهها اقدام به تشکیل آکادمی آن هم با برنامهریزی نکنند، اوضاع بر همین منوال خواهد گذشت و این اوضاعی نیست که امروز پدید آمده باشد، این مسئله ریشه در همان دهههای ۶۰ و ۷۰ دارد که همیشه سنگشان را به سینه میزنیم. پس برای ساختن فوتبال لازم نیست به دهههای قبل برگردیم، باید فوتبال همین امروز را درست و این خانه ویران را از پایبست آباد کنیم.