آمارهای اروپا و شرق آسیا نشان میدهد اظهارنظرهای جمعیتی اصلاحطلبان، فقط رنگوبوی سیاسی دارد جوان آنلاین: عباس عبدی در اظهارنظری عجیب مدعی شدهاست که برای بهبود اوضاع جمعیتی باید تحریمها رفع شود و در سیاست خارجی تغییر موضع بدهیم! آیا کشورهای اروپایی که هم تحریم نیستند و هم سیاست خارجی مطلوب آقای عبدی را دارند، در سیاستهای جمعیتی خود موفق بودهاند؟! یک مرور ساده نشان میدهد برخلاف این اظهارات سیاستزده، مسئله فرزندآوری بیشتر از آنکه ریشههای اقتصادی داشتهباشد، مبتنی بر عوامل فرهنگی است. این گونه اظهارنظرها نشان میدهد اصلاحطلبان چگونه همه چیزها را با عینک سیاسی و غیرکارشناسی خودشان تحلیل و جناحی مصادره به مطلوب میکنند. همه اینها در حالی است که مشکلات اصلی و راه حلهای مسئله کاهش فرزندآوری براساس همین تجارب جهانی در قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مصوب سال ۱۴۰۰ اندیشیده شدهاست.
اخیراً عباس عبدی، ستوننویس روزنامههای اصلاحطلب در خصوص قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده در روزنامه اعتماد نوشته بود: هر روز که میگذرد شکست قاطع قانون فرزندآوری بیش از پیش نمایان میشود و این مسئله مهم اجتماعی که با ادامه وضع کنونی آینده مبهمی را برای کشور رقم میزند، اسیر سیاستهای نادرست تعدادی نماینده کرده که درک علمی و واقعی از بحران ندارند و حمایت از این قانون را برای خود هویتی کردهاند. روشن است که مسئله در شرایط کنونی اقتصادی است، ولی چرا به این مسئله کمتر اشاره میشود؟ چون بهبود مسئله اقتصاد تابع سیاست خارجی و رفع تحریمهاست و تا زمانی که حل نشود هیچ امیدی به کاهش فرزندآوری نباید داشت. ایجاد امید به آینده و رشد اقتصادی پایدار و افزایش اشتغال و بهبود وضع مسکن تنها راه برای افزایش فرزندآوری است. عباس عبدی در حالی مدعیشده به بحث جوانی جمعیت نگاه علمی و واقعی داشته که آمارها و اطلاعات واقعی از گوشه گوشه دنیا نشان میدهد آن چیزی که عبدی مدعی است محرک اصلی جوانی جمعیت نیست و بحث جوانی جمعیت یک بسته است که باید به شکل کامل به آن نگاه میشود.
مسئله این است که پیری جمعیت به معنای افزایش سهم سالمندان و کاهش نسبت افراد در سن کار، پدیدهای جهانی محسوب میشود که با کاهش باروری و افزایش امید به زندگی تسریع شدهاست. پیامدهای آن شامل فشار بر نظامهای بازنشستگی و سلامت، کاهش رشد اقتصادی بالقوه و کمبود نیروی کار است. کشورهای مختلف برای کند یا تعدیل کردن این روند از مجموعهای از سیاستهای همپوشان استفاده کردهاند که از مشوقهای باروری تا جذب مهاجران و اصلاحات بازار کار را شامل میشود، اما هیچ کشور پیشرفتهای تا امروز مسئله را کاملاً حل نکردهاست. مطالعات سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و گزارشهای بینالمللی نشان میدهند که ترکیب سیاستها و بستهبندی درست آنها اهمیت تعیینکنندهای دارد.
بستههای سیاستی کشورها
از جمله این سیاستها حمایتهای نقدی و مالی مستقیم است که پرداخت کمکهای ماهانه به والدین با هدف کاهش هزینه مستقیم فرزندآوری از آن جمله است، البته شواهد نشان میدهد پرداختهای نقدی تنها اثری محدود دارند، مگر اینکه همراه با خدماتی باشد که مثلاً سنگاپور یا در برخی از موارد استرالیا و کانادا از آن استفاده میکنند. خدمات عمومی قابلدسترس برای نگهداری کودک و پیشدبستانی نیز از جمله این سیاست هاست. کشورهای اسکاندیناوی و فرانسه سرمایهگذاریهای عمدهای در شبکه مراقبت کودک انجام دادهاند تا فرصتهای شغلی و فرزندآوری با هم جمع شوند؛ این سیاست کمک کرده هزینه فرصت فرزندآوری برای خانوادهها کاهش یابد.
سیاست دیگر مرخصی والدینی که با پرداخت نسبی و سهمیه اختصاصی برای پدران در کشورهایی مانند سوئد و نروژ اجرا میشود، این سیاست به توزیع مساویتر وظایف مراقبتی بین پدرها و مادرها کمک کرده و احتمال داشتن فرزند دوم یا سوم را افزایش دادهاست.
افزایش انعطافپذیری ساعات کاری، پشتیبانی از کار نیمهوقت بدون تنزل شغلی، آموزش مجدد و سیاستهایی که اشتغال سالمندان یا زنان را تسهیل کنند از جمله سیاستهایی است که بر ارتباط قوی بین موقعیتهای شغلی پایدار و تمایل به فرزندآوری تأکید دارد.
از سوی دیگر برخی از کشورهای مهاجرت هدفمند را در دستور کار خود قرار دادهاند. کشورهایی مانند کانادا و استرالیا با سیاستهای مهاجرتی هدفمند توانستهاند رشد جمعیت جوان و عرضه نیروی کار را تا حدی جبران کنند هر چند مهاجرت جایگزین دائمی کاهش باروری نیست و نیاز به سازوکارهای ادغام زبان، شناخت مهارتها و بازار کار دارد.
همچنین سرمایهگذاری در مراقبت طولانیمدت نیز توسط برخی از کشورها مورد توجه قرار میگیرد، مثلاً ژاپن از ابزار رباتیک و فناوری برای کمک به مراقبت سالمندان استفاده میکنند تا کمبود نیروی کار را کاهش دهند و هزینههای بلندمدت را مدیریت کنند، اما فناوری هم محدودیتها و هزینههای خود را دارد.
کشورهایی نسبتاً موفق
سوئد و کشورهای نوردیک از جمله کشورهای نسبتاً موفقی هستند که گفتهشده این موفقیت را به خاطر ترکیب قوی مرخصی والدینی و شبکه مهدکودک دولتی ارزان به دست آوردهاند؛ این ترکیب امکان اشتغال مادران همراه با ادامه فرزندآوری را فراهم کردهاست. مطالعات نشان میدهند سهم پدر در مرخصی والدینی و سیاستهای تساوی بین پدر و مادر با احتمال فرزندآوری مجدد مرتبط است.
اما فرانسه موفقیت خود را مدیون ساختار حمایتی قوی از خانواده است که شامل مزایا، مهدها، سیاستهای مالیاتی و رویکرد ترکیب کار و فرزند است که کمک کرده فرانسه را بالاتر از میانگین کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نگه دارد، البته حتی فرانسه نیز اخیراً با کاهشهای جدیدی روبهرو شدهاست که نشان میدهد هیچ دگردیسی دائمی نیست.
کانادا و استرالیا بهخصوص در کوتاهمدت با سیاست مهاجرت هدفمند توانستهاند فشارهای پیری را کاهش دهند و رشد جمعیت را جبران کنند. مثال بارز این سیاست کاناداست که از مهاجرت به عنوان بخشی از ترکیب سیاستی استفاده مؤثر کردهاست، با این حال تحلیلها بر محدودیتهای بلندمدت مهاجرت در جایگزینی کاهش باروری تأکید دارند.
کشورهایی با تلاشهای ناموفق
کرهجنوبی و سنگاپور هر دو کشورهایی هستند که بستههای تشویقی بزرگی ترتیب دادهاند، اما نرخهای باروری آنها بسیار پایین باقی ماندهاند. در خصوص علتهای اساسی این ناکامی فشار کار و تحصیل، هزینه بالای مسکن، انتظارات اجتماعی و تبعیض بین پدر و مادر گفته شده که هزینه فرصت فرزندآوری را بالا میبرد.
در ژاپن سرمایهگذاری وسیعی در فناوری مراقبت و رباتیک وجود دارد، اما مشکلات ساختاری شامل محدودیتهای مهاجرتی، هزینه پیری و کسری نیروی کار موجب شده ژاپن نتواند کاهش جمعیت را معکوس کند، چون فناوری تنها یکی از ابزارهاست، نه راهحل کامل.
درسهای کلیدی
شاید مهمترین درسی که میتوان از سیاستهای موفق و غیرموفق گرفت، لزوم استفاده از بسته کامل است؛ یعنی پول بدون خدمات مانند مهد، مرخصی بلندمدت و انعطاف شغلی اغلب ناکافی است و مطالعات مقایسهای نشان میدهند که همزمانسازی خدمات و حمایتهای مالی اثرگذاری را افزایش میدهد.
مسئله بعدی این است که مهاجرت زمان میخرد، اما راهحل بلندمدت نیست یعنی ادغام مهاجران هزینه و نیاز مدیریت دارد و باید بخشی از بسته جامع باشد. همچنین اصلاح بازار کار و سرمایهگذاری در مراقبت از سالمندان هزینه و فایده دارد؛ سیاستهایی که اشتغال سالمندان و زنان را بالا میبرد، میتوانند فشار بر سیستمهای بازنشستگی را تعدیل کنند.
پیشنهادهای سیاستی کلی
طراحی یک بسته یکپارچه به نظر مهمترین پیشنهاد است. ترکیب حمایت نقدی، خدمات نگهداری کودک، مرخصی والدینی قابل انتقال و تسهیلات اشتغال انعطافپذیر سیاستهایی است که باید یکپارچه به آن نگاه شوند.
باید اولویتدهی به تساوی میان پدر و مادر در سیاستها باشد سهمیه پدری، مشوقهایی برای مشارکت پدران و قوانین ضدتبعیض در محیط کار از جمله این موارد است. همچنین باید در خصوص مراقبت طولانیمدت و فناوریهای کمکی برای کاهش فشار نیروی کار در بخش مراقبت سرمایهگذاری شود.
چند گام عملی برای ایران
در شرایطی که اکنون تجربههای موفق و ناموفق جهانی در خصوص بحث فرزندآوری وجود دارد میتوان برخی گامهای عملی را در خصوص کشورمان برای موفقیت در مقابله با پیری جمعیت طراحی کرد. یکی از این موارد لزوم طراحی یک بسته یکپارچه فازبندی شدهاست. شروع با نمونههای منطقهای باید باشد که در آن مهدکودک رایگان یا ارزان در شهرهای منتخب به همراه مرخصی والدینی ارتقایافته برای کارکنان دولت برای طراحی و اجرا شود تا تجربه محلی و شواهد جمعآوری شوند و سپس مقیاسدهی انجام شود. نمونهها ریسک هزینه مالی را کاهش میدهند و شواهد بومی تولید میکنند.
از سوی دیگر اولویت مسکن با جوانان است. سیاستهای تسهیلی مانند تسهیلات اعتبار مسکن و پروژههای تأمین مسکن اجتماعی جوانان باید همزمان با برنامههای حمایتی خانواده اجرا شود.
برای تسهیل ورود زنان به بازار رسمی کار نیاز است قوانین حمایتی، برنامههای آموزشی و مشوقهای استخدام برای کارفرمایانی که شرایط منعطف و دوستدار خانواده فراهم میکنند، اندیشیده شود.
در مورد سرمایهگذاری در نظامهای نگهداری کودک، قابلیت دسترسی و کیفیت، نیاز به مشارکت بخش خصوصی دارد تا با استانداردسازی و نظارت دولتی این کار را انجام دهند.
از سوی دیگر باید دادهها و سیستم پایش بهبود پیدا کند و این مسئله نیز مستلزم ایجاد مجموعه دادههای ملی دقیق درباره باروری، اشتغال و اثر سیاستها برای تصمیمگیری مبتنی بر شواهد دارد. همچنین در سیاستهای بلندمدت مراقبت از سالمندان و استفاده محتاطانه از فناوری باید مورد توجه قرار گیرد. در این خصوص ترکیب نیروی انسانی و فناوری رباتیک برای مدیریت هزینهها البته با توجه به محدودیتهای مالی و فرهنگی مورد نیاز است.
در هر صورت پیری جمعیت چالشی چندساحتی است که راهحل واقعی آن نه در یک اقدام منفرد، بلکه در بستهای یکپارچه از سیاستها نهفتهاست. حمایت مالی و خدمات، اصلاح بازار کار، تساوی جنسیتی، مهاجرت هدفمند و برنامهریزی برای مراقبت سالمندان از جمله این سیاستهاست. راهحل عملی، شروع با برنامههای هدفمند، فازبندی اجرا و تقویت ظرفیت نهادی است.
قانون جوانی جمعیت
با توجه به همه این مواردی که گفته شد سال ۱۴۰۰ قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده در کشور به تصویب رسید که مجموعهای از مقررات و مشوقهاست.
این قانون که به شکل آزمایشی برای هفت سال تصویبشده ستاد ملی جمعیت را با ریاست رئیسجمهور تشکیل داده که این مسئول هماهنگی، برنامهریزی و نظارت بر اجرای قانون است.
مشوقهایی برای خانوادهها
از جمله مشوقهایی که این قانون برای خانوادهها در نظر گرفته ارائه تسهیلات مانند زمین رایگان به خانوادههایی است که حداقل سه فرزند دارند. همچنین تسهیلات مالی برای مسکن، ساخت خانه و وام برای فرزندآوری نیز مشوق دیگری است. پوشش بیمهای رایگان برای مادران به خصوص در مناطق روستایی از دیگر موارد است.
حمایتهای شغلی
قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده برخی حمایتهای شغلی و مرخصی والدینی را نیز در نظر گرفته از جمله اینکه برای مادران پرداخت حقوق کامل در مرخصی زایمان پیشبینی شدهاست، همچنین کاهش شدید شیفت کاری برای زنان باردار یا زنانی که فرزند شیرخوار دارند، مدنظر دارد. از سوی دیگر برای دانشجویان مادر مرخصی تحصیلی در نظر گرفتهاست و ایجاد مهدکودک یا تسهیلات نگهداری کودک مثلاً در مراکز نگهداری کودک در محل کار برای مادران شاغل را در نظر گرفتهاست.
اهداف قانون
شاید مهمترین هدف قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده را افزایش نرخ باروری در ایران و مقابله با روند نزولی جمعیت جوان دانست همچنین این قانون به دنبال حمایت از خانوادهها، بهویژه خانوادههایی است که فرزند بیشتری دارند. از سوی دیگر تشویق به ازدواج، فرزندآوری و نگهداری خانوادگی از طریق حمایت مالی، مسکن، شغل و بیمه از دیگر اهداف این قانون میتوان دانست. در کنار همه این موارد بهبود وضعیت بهداشتی مادر، جنین و کودک از طریق مشاوره، خدمات مراقبتی، کاهش خطرات بارداری مورد توجه قرار گرفتهاست.