جوان آنلاین: اخیراً اخبار متعددی در خصوص همکاری شرکت متا با صهیونیستها منتشر شده که نشان میدهد این شرکت که مالک واتساپ، اینستاگرام و فیس بوک است، ارتباط تنگاتنگی با رژیم صهیونیستی برای شناسایی و ترور فلسطینیها دارد. البته ارتباط صهیونیستها با ابرشرکتهای فناوری فقط مختص متا نیست و اخبار متعددی در خصوص ارتباط دیگر شرکتها با این رژیم از مدتها پیش منتشر شدهبود. در گفت وگوی «جوان» با علیرضا عابد مسرورخواه، پژوهشگر مطالعات سایبری که بخش اول آن در ادامه میآید، واقعیت این همکاریها مورد بررسی قرار گرفتهاست.
آیا واقعاً متا در حال همکاری برای جنایت علیه فلسطینیها با رژیم صهیونیستی است، اصلاً چگونه این همکاری را انجام میدهد؟
نهتنها همکاری متا با رژیم صهیونیستی صحت دارد، بلکه سایر ابر شرکتهای فناوری از جمله مایکروسافت و گوگل هم در حال همکاری گسترده با رژیم صهیونیستی از آغاز حملات این رژیم بعد از عملیات هفتم اکتبر هستند و این شرکتها در چند حوزه در حال همکاری با رژیم هستند. برخی از اینها مانند مایکروسافت زیرساخت پردازشی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهند تا سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی رژیم بتوانند از این زیرساخت پردازشی در راستای شناسایی بهتر و دقیقتر مجاهدان فلسطینی بهره ببرند. برخی از اینها با در اختیار قراردادن الگوریتمها و سامانهها در حال همکاری با رژیم هستند و برخی دیگر از جمله شرکت متا و احتمالاً سایر شرکتهایی که محصول و خدمتشان در حوزه شرکتها اجتماعی و پیامرسان هست با در اختیار قرار دادن دادهها در حال همکاری با رژیم هستند.
اتفاقی که دارد میافتد، این است که مجموع کلان دادههایی که این شرکتها در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهند، در راستای تکمیل بانکهای اطلاعاتی آنها در ارتش رژیم صهیونیستی مفید واقع میشود. کاری که رژیم در حوزه فناروی در حال انجام آن است، این است که شناسایی اهداف خودش را از بعد فرد و مکان با توجه به شدت و گستردگی حملات به گونهای به هوش مصنوعی واسپاری کرده که این در رسانههای غربی هم انتقادات جدی را به دنبال داشتهاست، چون این غیرانسانیترین اتفاقی است که تا به حال افتاده که تصمیم برای کشتن یک فرد را ماشین اخذ میکند و اولویت دهی در بانک اهداف در مورد اینکه حمله از کجا شروع شود و اولویت بالاتر با کدام است همه توسط هوش مصنوعی در رژیم در حال انجام است؛ یعنی فرد شناسایی میشود، مکان او مشخص میشود و بعد براساس لیست اهدافی که مشخص شده، اولویتبندی میشود و همه این مراحل توسط هوش مصنوعی انجام میشود و در نهایت برحسب اولویت فهرستها به نیروهای عملکننده اعم از نیروی هوایی، نیروی زمینی و تیمهای ترور برای اقدام سپرده میشود. این مجموع اقدامی است که رژیم در این حوزه دارد انجام میدهد.
به چه صورت این جمع آوری اطلاعات برای جنایت در حال انجام است؟
فعالیتهای که افراد در شبکههای اجتماعی و به شکل کلی در اینترنت انجام میدهند، تولید یکسری داده و فراداده میکند که اصطلاحاً به آن ردپای دیجیتال میگویند که همه ما به عنوان کاربران بخشهای مختلف اینترنت از خودمان آن را برجا میگذاریم. حالا از تقاطعگیری این ردپای دیجیتال دادههای بسیار جالبی بهدست میآید، حتی میتوان گفت برخی از افراد بدون اینکه هیچ فعالیتی در فضای دیجیتال داشته باشند، به وسیله فعالیت اطرافیان شان میشود با تقاطعگیری دادهها به اطلاعاتی راجع به آنها دست پیدا کرد.
حالا، چون تقریباً بزرگترین شبکه اجتماعی جهان و پیام رسانها همزمان دست متاست یعنی فیس بوک، واتساپ و اینستاگرام را در اختیار دارد که با یکدیگر بزرگترین سکوی اجتماعی جهان را تشکیل دادهاند با توجه به حجم بالای اطلاعاتی که از کاربران در آنجا شکل میگیرد، به آنها کمک میکند تا بتواند ردپای دیجیتال دقیق تری را از افراد به دست بیاورد. متا با قراردادن این دادهها و فرادادهها در اختیار رژیم صهیونیستی به رژیم این توانمندی را میدهد برای افرادی که در بانک اهدافش هستند یک پروفایلینگی ایجاد و دادهها را طبقهبندی کند. حالا در طول زمان این دادهها را کامل میکند که مشخصاً این فرآیند از قبل از هفت اکتبر هم شروع شدهبود، یعنی از زمانی که این شبکههای اجتماعی فراگیر شدند، این اتفاق افتاد و فقط توسط رژیم صهیونیستی نیز نیست، بلکه در سرویسهای امنیتی دیگر دنیا از جمله کشورهای غربی که دسترسی خوبی هم به شبکههای اجتماعی داشته و دارند، این اتفاق میافتد و بانک دادهای افراد تکمیل میشده و در مواقعی که مورد نظر بوده از جمله جنگ این بانک دادهای استفاده میشدهاست.
در مواقع عادی شاید استفادهای که از این بانکهای دادهای میشود خیلی محسوس نباشد، چون شبکههای اجتماعی یک ژست حفظ حریم خصوصی و دادههای کاربران دارند که نباید به این راحتی تخریب شود و اعتماد عمومی مردم جهان به آنها کاسته شود، ولی در مواقع بحران که مثلاً الان رژیم درگیر آن است، علناً از این استفاده میکنند و ابایی هم ندارند که اخبار آن درز کند، ضمن اینکه متا سابقه خوبی هم در این زمینه ندارد؛ یعنی اگر شما در شبکه اجتماعی لینکدین مدیران متا را چک کنید، متوجه میشوید که خیلی از مدیران این شبکه اجتماعی به عنوان هلدینگ مادری که اینستاگرام، واتساپ و فیس بوک زیر مجموعه آن محسوب میشوند، علناً و رسماً در سوابق شغلی خود اشاره کردهاند که افسران رده بالای سرویسهای اطلاعاتی ایالاتمتحده از جمله CIA، NSA و اطلاعات نظامی ارتش امریکا بودهاند و الان دارند در متا فعالیت میکنند و این همکاری دستگاههای اطلاعاتی امریکا با متا و شرکتهای زیرمجموعه آن حتی چیزی نیست که پنهانش کنند و فقط کافی است، شما یک سرچ کوچک در لینکدین انجام بدهید و صدها مدیر ارشد متا را پیدا کنید که سابقه رسمی حضور در سرویسها و دستگاههای اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی را داشته و دارند.
راههای جلوگیری از افتادن در دام چنین ابزارهایی چیست؟
واقعاً میشود گفت راه حل صددرصدی وجود ندارد که بگوییم با این روش حتماً اطلاعات شما حفظ خواهد شد، ولی یک راه حل اگر بخواهیم بگوییم که حتماً دادههای شما حفظ میشود، این است که کلاً جامعه شما از آن سکو یا پلتفرم استفاده نکند که این هم در عمل خیلی عملی و مقدور نیست، ولی اگر خود شما به تنهایی هم از یک سکوی دیجیتال استفاده نکنید باز به این معنا نیست که هیچ دادهای از شما آن سکو نتواند جمع کند، چون همانطور که عرض کردم فعالیت نزدیکان، اطرافیان و دوستان شما در یک سکو میتواند اطلاعاتی را از شخص شما در آن سکو بازنشر کند و سکو با تقاطعگیری دادههایی هر چند مختصر از فردی که حتی عضو آن سکو هم نیست و فعالیتی در آنجا ندارد هم جمعآوری کند، اما خب این موضوع به حداقل خود میرسد.
نکتهای که میشود به آن تأکید کرد اینکه باید آگاه باشیم فضای اینترنت و فضای شبکههای اجتماعی چه کارکردی برای طرف مقابل ما دارد؛ یعنی اینگونه نباشد که تصور کنیم داده من شهروند ساده بی ارزش است و به کار کسی نمیآید، بلکه واقعیت این است که تمام دادهها با ارزش است و بیت به بیت دادههایی که ما در فضای اینترنت از خودمان به جا میگذاریم، باارزش هستند مخصوصاً زمانی که بشود این دادهها را به شکل کلان جمع آوری کرد و این قابلیتی است که شبکههای اجتماعی و ابرشرکتهای حوزه فناوری دارند. در روزهای اخیر به جز مسئله متا اخبار مربوط به ۵۰ سالگی مایکروسافت را هم داشتیم که در آنجا یکی از توسعهدهندههای این شرکت برخاست و با اعتراض به مدیران شرکت گفت در این ۵۰ هزار نفر کودک، زن و مردی که در غزه به شهادت رسیدند، دستان مایکروسافت هم آلوده است و در این موضوع شریک است. البته برای کسانی که با مسائل فنی، داده و شبکههای اجتماعی ارتباط دارند، این مسئله خیلی ملموس است که این داده برای این افراد چقدر باارزش است و با تجمیع اینها میتواند اطلاعات بسیار دقیقی از موقعیت جغرافیایی یک فرد تا خصوصیات اخلاقی افراد یک جامعه و بسیاری از مسائل دیگر را ارائه کند که این به دستگاههای امنیتی و نظامی دشمن برای هدفگیری، موقعیت یابی و در نهایت به شهادت رساندن اهداف خودشان کمک میکند.
آیا این مسائل امنیت سایبری به کشور ما نیز مربوط میشود؟
بله، کشور ما نیز به گونهای درگیر این مسئله است، ولی چالشی تحت عنوان فیلترینگ در کشور ما وجود دارد و نارضایتیهایی را هم در جامعه ایجاد میکند. از طرف دیگر دغدغههای بالادستی هم در خصوص آن وجود دارد که شاید به درستی منتقل نمیشود و زبان مشترکی بین جامعه و مسئولان به وجود نیامده تا بتوانند اهمیت این موضوع را به مخاطب که عموم شهروندان باشند، تفهیم کنند. مشخص است که ما الان در شرایط پایدار و غیربحرانی متوجه سوءاستفاده دشمن از دادههای خود و کاربرانمان در فضای اینترنت نشویم هر چند برای آگاهان و مطلعان همین الان هم ملموس است که چه اتفاقی دارد میافتد و این حضور گسترده ما در شبکههای اجتماعی آن هم بدون اینکه آن شبکهها تن به حکمرانی کشور ما دادهباشند، چه پیامدهایی دارد، اما شاید برای عموم مردم این تهدید ملموس نباشد، با این حال باید بدانیم که اگر خدای ناکرده ما درگیر بحرانی شویم اعم از بحرانهای امنیتی، نظامی و اجتماعی باشد آن موقع این مسئله سوءاستفاده دشمن از این دادههای کاربران ایرانی خیلی محسوستر میشود و آن موقع مردم خواهند دید چگونه از دادههای آنها علیه خودشان استفاده شده و چطور آسیبهایی را خواهند دید آن هم فقط به دلیل اینکه ما نتوانستیم حکمرانی خودمان را در این فضا تثبیت کنیم و بدون ضابطه و قاعده در شبکههایی که اساساً مشخص و واضح بود که متعلق به دشمنان ما هستند، فعالیت کردیم.
بنابراین به نظرم اولین و مهمترین گام این است که ما این آگاهی را بتوانیم ایجاد کنیم که چه تأثیری میتوانند بر تکتک ما بگذارند. یک موقع ممکن است بگوییم که بر جامعه میتوانند این اثر را بگذارند و فرد نوعی که مخاطب است، خودش را مستثنی از این تأثیر بداند، اما اگر بتوانیم محسوس و ملموس کنیم، این آسیب ممکن است به هر کدام از ما در روز بحران و مبادا وارد شود، شاید موجب شود مخاطب ما با ملاحظه بیشتر به شبکههای اجتماعی رجوع کند. من نمیگویم مخاطبان شبکههای اجتماعی را ترک کنند، ولی اینکه آگاهانه از آن استفاده کنند، حجم دادهای را که در اختیار آن قرار میدهند، مدیریت کنند و جایی که لزومی ندارد و مابه ازایی وجود دارد که میشود با یک کیفیت نسبی از خدمت داخلی بهره برد، از آن خدمات داخلی استفاده کنند.
آگاهی شهروندان و آحاد جامعه یک نکته مهم است که این میتواند فارغ از کلیت کشور و جامعه آسیبهایی را که برای خود افراد ممکن است وجود داشته باشد، نیز مورد توجه افراد قرار دهد، ولی لازم است محسوس باشد که چه رفتاری برای فرد فرد جامعه نیز میتواند آسیب داشتهباشد؛ مانند اتفاقی که در غزه در حال افتادن است، به غیر از اینکه کلیت جامعه که تحتتأثیر قرار گرفته اکنون تکتک افراد مهم و کلیدی در کنار دیگر افراد عادی مورد هدف قرار میگیرند، به شهادت میرسند.