جوان آنلاین: جهان در حالی که با شتاب به سوی انرژیهای پاک حرکت میکند، ایرانمان با پتانسیل بینظیر خورشید و باد، همچنان در تله دیوانسالاری گرفتار است. پروژههای انرژی تجدیدپذیر که میتوانند ناترازی انرژی کشور را جبران کنند، پشت سد مجوزهای پیچیده و کمبود سرمایهگذاری متوقف ماندهاند. سارا احمدی، دانشآموخته مهندسی انرژیهای تجدیدپذیر و مشاور پروژههای خورشیدی و بادی معتقد است که گره این مشکل نه در فناوری، بلکه در ساختارهای ناکارآمد اداری است. او در گفتوگو با «جوان» از موانع توسعه انرژی پاک میگوید و راهکارهایی برای عبور از این بحران ارائه میدهد. به گفته او، «دیوانسالاری، بزرگترین دشمن انرژی پاک در ایران است.» این جمله، تلنگری است به تصمیمگیرانی که فرصتهای عظیم منابع طبیعی کشور را نادیده گرفتهاند. در شرایطی که آلودگی هوا و وابستگی به سوختهای فسیلی هزینههای سنگینی به کشور تحمیل کرده، انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند راه نجاتی باشند، اما تنها در صورتی که ارادهای برای اصلاح رویهها شکل بگیرد. در این مصاحبه، نگاهی عمیق به چالشها و امیدهای توسعه انرژی پاک در کشورمان صورت گرفته و از لزوم تغییر در سیستمهای ناکارآمد سخن رفته است.
چرا با وجود ظرفیت بالای ایران در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، شاهد پیشرفت چشمگیری در این بخش نیستیم؟
حقیقت این است که ایران از منظر منابع طبیعی برای تولید انرژیهای تجدیدپذیر، مانند نور خورشید و باد، در زمره کشورهای ممتاز جهان قرار دارد. کشور ما سالانه بیش از ۳۰۰ روز آفتابی دارد و مناطقی نظیر خواف و منجیل از ظرفیت بینظیری برای تولید انرژی بادی برخوردارند. با این حال، متأسفانه دیوانسالاری پیچیده و زمانبر، بزرگترین مانع پیش روی این صنعت است. اخذ مجوز برای اجرای یک پروژه خورشیدی یا بادی گاه تا دو سال به طول میانجامد. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، این فرآیند در چند ماه به سرانجام میرسد. سرمایهگذاران با مواجهه با این مسیر دشوار و پرپیچوخم، انگیزه خود را از دست میدهند و پروژهها
متوقف میمانند.
دقیقاً کدام بخشهای دیوانسالاری این مشکلات را ایجاد میکنند؟
واقعیت این است که ناهماهنگی میان نهادهای مختلف، اصلیترین چالش است. وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان زمینشناسی هرکدام مقررات خاص خود را دارند که گاه با یکدیگر تعارض دارند. فرآیند ارزیابی زمین برای احداث نیروگاهها نیز بسیار کند پیش میرود. افزون بر این، قراردادهای خرید تضمینی برق که باید مشوق سرمایهگذاری باشند، گاهی با تأخیر در پرداخت مواجه میشوند و اعتماد سرمایهگذاران را خدشهدار میکنند. این عوامل دستبهدست هم میدهند تا پروژهها در پیچوخم بروکراسی گرفتار شوند.
آیا این موانع صرفاً به دیوانسالاری محدود میشوند یا عوامل دیگری نیز دخیلند؟
گرچه دیوانسالاری مهمترین مانع است، اما عوامل دیگری نیز وجود دارند. یارانههای کلان به سوختهای فسیلی سبب میشود برق تولیدشده از این منابع در ظاهر مقرون به صرفهتر باشد، در حالی که هزینههای زیستمحیطی آنها در محاسبات لحاظ نمیشود. همچنین، محدودیتهای ناشی از تحریمها و ریسک بالای اقتصادی، جذب سرمایهگذاری خارجی را دشوار کرده است. با این حال، اگر فرآیندهای اداری تسهیل شوند، بخش عمده این مشکلات با ظرفیتهای داخلی قابل حل خواهد بود.
چه اصلاحاتی برای رفع این موانع اداری پیشنهاد میکنید؟
ایجاد یک پنجره واحد برای صدور مجوزها ضرورتی انکارناپذیر است. سرمایهگذاران نباید ناچار به تعامل با چندین نهاد باشند؛ یک نهاد هماهنگکننده باید همه مراحل را مدیریت کند. همچنین، تعیین زمانبندی مشخص برای هر مرحله از صدور مجوز و پاسخگویی در برابر تأخیرها ضروری است. افزون بر این، قراردادهای خرید تضمینی باید شفافتر شوند و پرداختها بهموقع صورت گیرند تا اعتمادسازی انجام شود. تجربه کشورهایی مانند ترکیه نشان میدهد که سادهسازی فرآیندها میتواند ظرفیت تولید انرژی تجدیدپذیر را در کوتاهمدت چند برابر کند.
دولت چه نقشی در این اصلاحات میتواند ایفا کند؟ آیا حمایت مالی نیز لازم است؟
دولت باید نقش محوری در این تحول داشته باشد. ارائه مشوقهایی مانند وامهای کمبهره و معافیتهای مالیاتی میتواند سرمایهگذاران را ترغیب کند. هزینه اولیه پروژههای تجدیدپذیر بالاست و این مشوقها میتوانند ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهند. همچنین، تضمین خرید برق برای دورههای طولانیتر، مثلاً ۲۰ سال، انگیزهبخش خواهد بود. دولت همچنین میتواند با اجرای پروژههای بزرگ، الگویی برای بخش خصوصی ایجاد کند و این بخش را به مشارکت تشویق کند.
بخش خصوصی چگونه میتواند در این حوزه نقشآفرینی کند؟
بخش خصوصی هماکنون علاقهمند به سرمایهگذاری در این حوزه است، اما نیازمند اطمینان و ثبات است. با رفع موانع اداری و ارائه مشوقهای مالی، شرکتهای داخلی میتوانند بهسرعت وارد عمل شوند. برای مثال در مناطق کویری، بسیاری از شرکتها آماده احداث نیروگاههای خورشیدی هستند، اما منتظر شفافیت در فرآیندهای مجوزدهیاند. همکاری با شرکتهای خارجی برای انتقال فناوری نیز میتواند مؤثر باشد، مشروط به آنکه موانع سیاسی و اقتصادی اجازه دهد.
ظرفیت واقعی ایران در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر چیست؟
ایران ما از نظر ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، موقعیت استثنایی دارد. با بهرهگیری از تنها یک درصد از اراضی کویری، میتوان کل نیاز برق کشور را از طریق انرژی خورشیدی تأمین کرد. مناطق بادخیز ما قادرند سالانه دهها هزار مگاوات برق تولید کنند. حتی انرژی زمینگرمایی در مناطقی مانند سبلان پتانسیل قابل توجهی دارد. اگر تنها ۱۰ درصد از این ظرفیت فعال شود، نهتنها ناترازی انرژی رفع میشود، بلکه امکان صادرات برق نیز فراهم خواهد شد.
چرا این ظرفیت عظیم تا کنون بهرهبرداری نشده است؟
اولویتبندیهای نادرست و تمرکز بر سوختهای فسیلی، مانع اصلی بودهاند. زیرساختهای فسیلی موجود، راهحلهای سریعتری به نظر میآمدند، اما حالا با بحرانهایی مانند آلودگی هوا و قطعی برق، ضرورت بازنگری آشکار شده است. دیوانسالاری نیز این روند را کند کرده است. افزون بر این، کمبود آگاهی در میان برخی تصمیمسازان که انرژیهای تجدیدپذیر را غیرقابلاعتماد میدانند، مزید بر علت شده است.
فناوریهای نوین چگونه میتوانند به توسعه این بخش کمک کنند؟
پیشرفتهای فناوری، چشمانداز این صنعت را دگرگون کردهاند. پنلهای خورشیدی جدید با بازده بیش از ۲۲درصد و هزینه تولید کاهشیافته، بسیار مقرونبهصرفه شدهاند. توربینهای بادی مدرن نیز در شرایط جوی متنوعتر کار میکنند. فناوریهای ذخیرهسازی انرژی، مانند باتریهای پیشرفته نیز مشکل نوسانات تولید را حل کردهاند. با بهرهگیری از این فناوریها و رفع موانع اداری، ایران میتواند به پیشگام منطقه تبدیل شود.
برخی معتقدند تولید تجهیزات انرژی تجدیدپذیر، مانند پنلهای خورشیدی، خود اثرات زیستمحیطی دارد. این موضوع تا چه حد جدی است؟
تولید پنلهای خورشیدی و باتریها نیازمند استخراج موادی مانند سیلیکون و لیتیوم است که میتواند اثرات زیستمحیطی داشته باشد، اما در مقایسه با نیروگاههای فسیلی این اثرات ناچیزند. یک پنل خورشیدی در دو تا سه سال، کربن مصرف شده برای تولید خود را جبران و سپس تا ۲۰ سال برق پاک تولید میکند. فناوریهای بازیافت نیز در حال توسعهاند تا این اثرات را به حداقل برسانند.
انرژیهای تجدیدپذیر تا چه حد میتوانند ناترازی انرژی را برطرف کنند؟
این انرژیها پتانسیل بالایی برای رفع ناترازی دارند. احداث چند نیروگاه خورشیدی و بادی بزرگ در مناطق پرظرفیت میتواند بخش عمده کمبود برق را جبران کند. برای مثال، یک نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی خورشیدی میتواند برق چندین شهر کوچک را تأمین کند، اما این امر مستلزم اقدام فوری و رفع موانع موجود است.
آینده انرژیهای تجدیدپذیر در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
آینده این صنعت به تصمیمات امروز بستگی دارد. با اصلاح دیوانسالاری، افزایش سرمایهگذاری و اعتماد به بخش خصوصی، میتوان تا ۱۵ سال آینده ۲۰ درصد برق کشور را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرد، اما تداوم روند کنونی ما را از این هدف دور خواهد کرد. من به ظرفیتهای کشور امیدوارم، اما اراده جمعی لازم است.
سخن پایانی؟
دیوانسالاری، دشمن توسعه انرژی پاک است، اما شکست دادنی است. زمان آن فرا رسیده که با عزمی ملی، برای آیندهای پاکتر و پایدارتر گام برداریم.
جمعبندی
این گفتوگو نشان داد که دیوانسالاری، سد بزرگی در برابر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران است. با اصلاح ساختارهای اداری، افزایش سرمایهگذاری و بهرهگیری از ظرفیتهای عظیم کشور، میتوان ناترازی انرژی را رفع کرد و به سوی آیندهای پاک حرکت کرد.