جوان آنلاین: انتخابات فدراسیون فوتبال تمام شد، اما سؤالات بیپاسخ و ابهامات آن نه. ظاهراً پرونده این انتخابات با تمدید حضور تاج در رأس فدراسیون فوتبال بسته شد، اما هنوز کسی نمیداند آیا حاشیههای اخیر میتواند ریاست دوباره تاج را به چالش بکشاند یا نه.
انتخابات ۱۱ اسفند ماه با حواشی بسیار همراه بود. نه فقط، چون به رغم حضور عابدینی، انتخابات تکقطبی بود بلکه به دلیل اتفاقاتی که قبل از برگزاری مجمع رخ داد و تا روز انتخابات هم کشیده شد. از ردصلاحیتها گرفته تا اعتراض اعضای سابق کمیته بدوی سابق و افشاگریهای بیسابقه عابدینی و سکوت مطلق کاندیدایی که از همان روز نخست مشخص بود پوششی است و موارد متعدد بسیاری که هرگز پاسخ درستی به هیچ یک از آنها داده نشد تا باوجود پایان انتخابات با نتیجهای که از قبل مشخص بود، همچنان این سؤال مطرح باشد که آیا فیفا وایافسی این نمایش را از پرده پایین میکشند یا مهرتأیید میزنند پای آن.
نخستین ابهامات ایجادشده در خصوص کمیته بدوی انتخابات بود که در مجمع آذرماه معرفی شدند. کمیته بدوی انتخابات فدراسیون فوتبال که در مجمع سال ۱۳۹۹ انتخاب شدند و وظیفه بررسی صلاحیتها و برگزاری انتخاباتهای مختلف را به عهده داشتند، معتقد بودند اعضای جدید کمیته بدوی و استیناف انتخابات فدراسیون که در مجمع ۲۵ آذرماه معرفی و منصوب شدند، غیرقانونی هستند و فعالیتشان وجاهت حقوقی و قانونی ندارد چراکه مقررات قانونی در خصوص انتخاب آنها رعایت نشده است. علی فلاحتی و حبیبالله حبیبی، اعضای این کمیته که به روند غیرقانونی مجمع ۲۵ آذر اعتراض داشتند و آن را برخلاف قوانین خوانده بودند، چند ساعت قبل از برگزاری انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ نیز با انتشار بیانیهای تأکید کردند این مسئله شبهاتی در خصوص مهندسی شدن انتخابات فدراسیون ایجاد کرده که بابت آن تذکرات کتبی از طریق اتوماسیون به رئیس، هیئترئیسه و دبیرکل فدراسیون داده شده مورد توجه قرار نگرفته است؛ بیانیهای که بندبند آن این سؤال را ایجاد میکند که آیا این ماجرا میتواند سلامت انتخابات را زیر سؤال ببرد و پای فیفا را برای برگزاری دوباره آن به میان بکشاند؟
مسئله سؤالبرانگیز دیگر به نحوه ردصلاحیت کفاشیان و عزیزیخادم برمیگردد که اتفاقاً هر دو نفر نیز در اعتراض به این مسئله دست به دامان AFC و FIFA شدند؛ ردصلاحیتهایی که عدمارلائه توضیحات شفاف در خصوص آن، به مشروعیت انتخابات ضربه زد و زمینه را برای اعتراضات حتی پس از برگزاری مهیا کرد، اما نه، چون کفاشیان و عزیزیخادم گزینههای مناسبی بودند برای به دست گرفتن ریاست این فدراسیون که اتفاقاً هیچ یک در زمان ریاست خود گلی به سر فوتبال ایران نزدند بلکه به دلیل مغایرت روند تأیید و ردصلاحیتها با اساسنامهای که گفته میشد انتخابات براساس آن برگزار شده است؛ ابهاماتی که هیچ تلاشی برای برطرف شدن آن انجام نشد تا داستانساز شود، هرچند تا امروز نه کنفدراسیون فوتبال آسیا (باتوجه به ادعای شکایت کفاشیان و عزیزیخادم) به این مقوله واکنش نشان داده و نه فدراسیون جهانی فوتبال، با وجود این سؤالی که مطرح است اینکه اعتراض آنها میتواند رشتههای تاج را بابت پیروزی در انتخابات ۱۱ اسفند پنبه کند؟
درحالیکه تصور میشد تنها رقبای تاج در این انتخابات با ردصلاحیت از میدان به در شدند، عابدینی در واپسین روزهای باقیمانده راهش را از رئیس جدا کرد و به جاده خاکی زد. او ابتدا با مطرح کردن ردصلاحیت تاج پیش آمد و بعد از واکنش رئیسی که تا قبل از آن مهر سکوت به لب زده بود و حتی درخصوص برنامههایش نیز کلامی بر زبان نیاورده بود، صراحتاً شمشیر را از رو بست. عابدینی ضمن مطرح کردن دوباره پرونده ۸ میلیون یورویی ویلموتس و غرامت ۲/۶ میلیون یورویی به جامانده از آن روی دست فوتبال ایران، همچنین ادعای اینکه میرشاد ۳۰ میلیون یورو در حساب فدراسیون گذاشته شده که باید در خصوص نحوه هزینه کردن آن توضیحاتی ارائه شود، هزینههای اجازه VAR از باشگاهها و تأثیر آن بر بودجه، مبالغ دریافتی از اسپانسرها، تبلیغات محیطی و درآمدهای فدراسیون، عدمشفافیت در توزیع حق پخش تلویزیونی، پولهای بلوکهشده و دریافتیها از فیفا، تاج را درست چند روز مانده به مجمع به چالش کشید، هرچند در ادامه جای تاج، عابدینی با استعفای نواب خود کیش و مات شد، اما ابهامات و سؤالهای بیپاسخ در خصوص انتخابات را افزایش داد.
البته داستان با استعفای نواب عابدینی پایان نیافت و تاج شخصاً نیز جواب رقیب خود را داد، اما هیچ یک از مسائل و مشکلات باعث نشد مجمع از انتخاب چندباره تاج منصرف شود. نه ادعای کمیته بدوی سابق، نه اعتراض کاندیداهای ردصلاحیت شده و نه افشاگریهای عابدینی که موارد مطرح شده از سوی او سؤالات بیپاسخ بسیاری طی سالهای اخیر بوده است.
مجمع انتخاباتی فدراسیون برگزار شد و نه فقط تاج که تکتک نواب او (جز نبی) که معرفی شده بودند، با حداکثر آرا انتخاب شدند تا فدراسیون به روندی که طی چندسال گذشته در پیش گرفته بود ادامه دهد. مجمعی که بعد از مشخص شدن نتیجه از پیش مشخص آن نیز ابهاماتش همچنان به قوت خود باقی است.
نخستین سؤالی که بعد از پایان این نمایش افکار عمومی را به خود مشغول میکند، این است که چه زمان قرار است این چرخه معیوب پایان یابد؟ چرخهای که اگر معیوب نبود، جدا از تمام داستانهایی که طی هفتههای اخیر مطرح شد و پاسخی برای آن یافت نشد، شاهد شاخ و شانه کشیدن افراد آن صرفاً در زمانهایی نبودیم که منافعشان به خطر میافتد! مثلاً چرا عابدینی تا دیروز در خصوص تاج دست به افشاگری نزده بود؟ توجیه او در خصوص اینکه سکوت کرده تا ردصلاحیت نشود هم قانع کننده نیست چراکه آنچه در خصوص تاج به میان آورد، برای زمانهای دور بود؛ خیلی قبلتر از اینکه او بداند قرار است با تاج برای نشستن بر صندلی ریاست فدراسیون رقابت کند، البته در این مورد تنها عابدینی در مظان اتهام نیست و نوک پیکان انتقادات تاج را هم میتواند نشانه بگیرد؛ رئیسی که طی این مدت کوچکترین صحبتی در خصوص برنامههایش برای آینده فوتبال نکرد، اما تا عابدینی کلامی علیه او بر زبان آورد، روزه سکوت خود را شکست و علاوه بر دادن پاسخ دندانشکن به رقیب انتخاباتی او، این گرگ باران دیده را در زمین مسابقه هم کیش و مات کرد. کفاشیان و عزیزیخادم هم برخلاف مواضع همیشگی و قبلی خود (محکوم کردن افراد جهت پیش کشیدن پای فیفا) کار خودشان که به جاهای باریک کشید، اولین کاری که به ذهنشان رسید، دست به دامان فیفا وایافسیشدن بود.
اتفاقات هفتههای اخیر یک بار دیگر ثابت کرد فوتبال تا چه اندازه مظلوم است و افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند تا چه اندازه به دنبال حل مشکلات آن و سوق دادنش به سمت موفقیت هستند و تا چه اندازه دنبال منافع خود. حالا دیگر نه نتیجه انتخابات که نوع نگاه آقایانی مهم است که در این زمینه فعالیت میکنند؛ آقایانی که اگر یکدهم دغدغهای که بابت خودشان دارند، بابت فوتبال داشتند، بیتردید امروز شاهد این حجم از مشکلات و ناکامیها نبودیم. مشکلات و ناکامیهایی که نه با ساخت ساختمان جدید برای فدراسیون و پیش کشیدن بحث کمک مالی فیفا برای بالا رفتن این ساختمان حلوفصل میشود و نه با شغلسازیهایی که در پی مطرح شدن اینگونه موارد شاهد آن هستیم. با وجود این امیدواریم تاج در دور جدید ریاست خود با تغییر دیدگاهی که پیش از این داشته است در مسیر موفقیت فوتبال ایران گام بردارد.