جوان آنلاین: یکی از مهمترین مؤلفههایی که در تعاریف جدید سواد ارائه شده است، «سواد قومی – نژادی» است. شاید در نگاه اول تنها این نکته به ذهن بیاید که صحبت از نژاد صرفاً تفاوت رنگ و پوست است، اما به دنبال واژه نژاد کلمهای دیگری به نام قوم آمده است. سواد نژادی و قومی به معنای شناخت و درک تنوع نژادی و قومی، آگاهی از تاریخ و فرهنگهای مختلف و توانایی برقراری ارتباط مؤثر با افراد از پسزمینههای مختلف است. این سواد، شامل توانایی تشخیص تبعیضات نژادی، درک نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی و توانایی دفاع از حقوق خود و دیگران و البته اخلاق مداری و احترام میشود. سواد نژادی و قومی یک مهارت است که میتواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت تحصیلی و روابط اجتماعی به خصوص در نسلهای جدید داشته باشد. خانوادهها هم باید نقش فعالی در تقویت این مهارت ایفا کنند. با استفاده از راهکارهای عملی مانند آموزش در مدارس، مشارکت خانوادهها، استفاده از منابع معتبر و ایجاد فضاهای گفتگو، میتوان نسل آینده را در این زمینه توانمند ساخت. احمد نادری، استاد انسانشناسی و مردمشناسی، نماینده مردم تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی درگفتوگو با «جوان» دراینباره میگوید: «یکی از مقولههای سبک زندگی که از سوی رسانهها ترویج میشود و جامعه ما نیز دچار آن شده است، انکار نژادخودی و پذیرش نژاد دیگری است، این آسیب را میتوان در تغییر چهره به ویژه زنان به صورت عملهای جراحی زیبایی دید. نژاد به فیزیک و چهره افراد اشاره میکند، اینکه بخشی از جامعه از نژاد خود (فیزیک و چهره) خود را انکار میکند و با صرف هزینههای آنچنانی خود را به شکل نژاد دیگری تبدیل میکند. یکی از جدیدترین روشهای نژادپرستی است که از دل سبک زندگی، مصرفگرایی و زندگی نمایشی بیرون میآید. این نژادپرستی، خود برتربینی نیست بلکه خودتحقیری است.» گفتگو با وی در ادامه میآید.
یکی از شاخههای جدید سواد در جهان امروز، سواد نژادی و قومی است. ابعاد مختلف این سواد را تشریح کنید.
سواد نژادی و قومی، ذیل سواد اجتماعی جای میگیرد، در رویکرد نظم اجتماعی سواد نژادی و قومی به معنای داشتن دانش و آگاهی از نژادها و اقوام به عبارتی شناخت تنوع نژادی و قومی است. درک و فهم تنوع نژادی و قومی یا تساهل و تسامح نژادی و قومی ماحصل سواد نژادی و قومی است. درک و فهم نژادی و قومی در نهایت باید منجر به رفتار گردد. این رفتار به صورت پذیرش، زندگی، عضویت در گروه، رفاقت و در انتهای طیف زندگی مشترک با نژادها و اقوام مختلف خود به نمایش گذاشته میشود. در واقع، سواد نژادی و قومی شامل دانش و آگاهی از نژادها و اقوام، درک و فهم آنها و در نهایت رفتار مسالمتآمیز میشود. با این حال در رویکرد تضاد اجتماعی و انتقادی، سواد نژادی و قومی اشاره به تشخیص تبعیضات نژادی و قومی و نحوه مواجهه با فرهنگ غالب جامعه دارد.
برخی افراد به خصوص در شهرهای بزرگ فرهنگ خود را از سایر افراد برتر میدانند، آنچه به عنوان اختلاف فرهنگی عنوان میشود اساساً چیست؟
در حال حاضر سبک زندگی به ویژه در شهرهای بزرگ، بخش مهمی از فرهنگ به شمار میرود، شاید موضوعات مبتلا به نژادی و قومی در شهرها زیاد به چشم نمیخورد یا زیاد برجستگی ندارد، ولی چیزی که در شهرهای بزرگ دیده میشود تفاوت در سبک زندگی است که این از وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ناشی میشود. اتفاقاً یکی از مقولههای سبک زندگی که از سوی رسانهها ترویج میشود و جامعه ما نیز دچار آن شده است، انکار نژاد خودی و پذیرش نژاد دیگری است، این آسیب را میتوان در تغییر چهره به ویژه زنان به صورت عملهای جراحی زیبایی دید. همانطور که میدانیم نژاد به فیزیک و چهره افراد اشاره میکند، اینکه بخشی از جامعه از نژاد خود (فیزیک و چهره) خود را انکار میکند و با صرف هزینههای آنچنانی خود به شکل نژاد دیگری تبدیل میکند. یکی از جدیدترین جلوههای نژادپرستی است که از دل سبک زندگی، مصرفگرایی و زندگی نمایشی بیرون میآید. این نژادپرستی خود- برتربینی نیست، بلکه خودتحقیری و نشانه فقدان سواد قومی و نژادی است.
اگر قوم و گروه و افرادی، ارزشها، باورها و سنتهای خود را بهترین یا دست کم خیلی بهتر از ارزشها و باورهای دیگران بدانند، چه آسیبهایی به دنبال دارد؟
از دو منظر ملی و محلی، میتوان به این موضوع نگاه کرد، تعصب در سطح ملی موجب تقویت و همگرایی ملی و فرهنگی، ولی تعصب محلی یا تعصب قومی و نژادی مانع از ایجاد فضای تعاملی و گفتوگویی در جامعه میشود. تعصب فرهنگی یعنی نپذیرفتن، در سطح ملی یک مفهوم ایجابی به شمار میرود و عامل تقویت هویت فرهنگی است، ولی در سطح محلی یک مفهوم سلبی به شمار میرود چراکه موجب واگرایی فرهنگی و تضعیف هویت فرهنگی و ملی خواهد شد.
درک تفاوتها در جای خود و داشتن سواد قومی و نژادی چگونه باید باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی افراد شود؟
یکی از ابعاد سواد نژادی و قومی، پذیرش نژاد خود و چالشی که جامعه ما و شاید بسیاری از جوامع دارند، نپذیرفتن نژاد خود است، وقتی ما از نژاد صحبت میکنیم تأکید بر ویژگیهای ظاهری و فیزیکی مانند رنگ پوست، رنگ چشم و رنگ مو داریم. بحث نژاد در کشاکش مفهوم جهانیشدن فرهنگ و بومیگرایی فرهنگ است. از یکسو جهانیشدن در صدد بازنمایی نژاد غربی به عنوان نژاد غالب و نژاد الگوست و از سوی دیگر فرهنگ و هویت ایرانی- اسلامی ما ضمن پذیرش تنوع نژادی و قومی، تأکید برهمگرایی دارد. هویت ایرانی- اسلامی ما با تأکید بر آیه ۱۳ سوره حجرات: «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست)» در واقع نژادپرستی، خودبرتر بینی و خود تحقیری را نمیپذیرد. پذیرش مبانی فکری و ایدئولوژیکی در زمینه نژادها و اقوام موجب تساهل و تسامح در مواجهه با آنها میشود.
شاید بسیاری از افراد، شناختی از این سواد نداشته باشند. شما به ما بفرمایید این سواد چگونه باید کسب شود؟
رسانههای سمعی و بصری و رسانههای اجتماعی با بازنمایی تنوع فرهنگی، نژادی و قومی در قالب برنامههای مستند میتوانند، زمینه رشد دانش و آگاهی مخاطبان را نسبت به این مؤلفهها افزایش دهند. همچنین نظام آموزش و پرورش و خانوادهها میتوانند زمینه ایجاد تفاهم و شناخت یا درک نسبت تنوع فرهنگی، نژادی و قومی را ایجاد کنند. در مدارس کشورهای مهاجرپذیر یا در کشورهایی که تنوع نژادی و قومی در آن وجود دارد، برای افزایش سواد نژادی و قومی از برنامههای درسی چندفرهنگی استفاده میکنند. البته باید توجه کرد که مفهوم سواد نژادی و قومی یک مفهوم انتزاعی است و برای افزایش آن هرگز نباید به عنوان یک پروژه اجتماعی نگاه کرد بلکه این یک مفهوم کاملاً سیال است و باید در یک پروسه فرهنگی به آن دست یافت.