کد خبر: 1261519
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۳ - ۰۴:۴۰
«شهید دکتر فتحی شقاقی» در آیینه تصاویر
«شهید فتحی شقاقی، رهبر جنبش جهاد اسلامی فلسطین، یکی از رهبران مبارزی است که با الگو گرفتن از اندیشه‌ها و شیوه رهبری امام‌خمینی (ره)، به مبارزات ملت فلسطین هویت اسلامی بخشید و تنها راه نجات این کشور را، در استمرار همین روش می‌دانست
شاهد توحیدی

جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، به بازخوانی حیات نظری و عملی شهید دکتر فتحی ابراهیم شقاقی رهبر و بنیانگذار جنبش جهاد اسلامی فلسطین پرداخته است. این پژوهش از سوی کسری صادقی‌زاده، انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در بازنمایی موضوع آن، اشارت به نکات پی آمده را از نظر دور نداشته است:
«شهید فتحی شقاقی، رهبر جنبش جهاد اسلامی فلسطین، یکی از رهبران مبارزی است که با الگو گرفتن از اندیشه‌ها و شیوه رهبری امام‌خمینی (ره)، به مبارزات ملت فلسطین هویت اسلامی بخشید و تنها راه نجات این کشور را، در استمرار همین روش می‌دانست. کتاب حاضر، کوششی برای شناخت سیر زندگی، مبارزات و اندیشه‌های اوست که اکنون خود می‌تواند الگویی برای جوانان مبارز برای ادامه راه آغاز شده از سوی وی باشد. او سه سال پس از شکست در سال ۱۹۴۸، در اردوگاه پناهندگان فلسطینی رفح، واقع در نوار غزه، در خانواده‌ای فقیر، چون دیگر آوارگان فلسطینی، دیده به جهان گشود. پدر او کارگر متدینی بود که در عین حال امام جماعتی دهکده را نیز برعهده داشت. خانواده او از دهکده زرنوقه در نزدیکی یافا آمده بود، شهری که کهن‌ترین و زیباترین شهر فلسطین اشغالی است. شقاقی ۱۵ ساله بود که مادرش را از دست داد و تحصیلات دبیرستانی را، در مدارس منطقه غزه - که شاهد اولین فعالیت‌های سیاسی او بود- به پایان رسانید. فعالیت‌های سیاسی او پس از شکست ۱۹۶۷، بیشتر شد و به گفته خود شقاقی در یکی از گفتار‌های مطبوعاتی‌اش، او پیش از سال ۱۹۶۷ در مدرسه دست به فعالیت سیاسی زده و در موضوعات درس انشا در دوره راهنمایی و دبیرستان، با طرح مسائل سیاسی، توجه معلمان را به خود جلب نمود. وی در سخنرانی‌های صبحگاهی، به‌ویژه تا زمانی که جنبه ملی‌گرایی داشت، شرکت و ضمناً در تهیه روزنامه‌های دیواری در مدرسه، مشارکت می‌کرده است. شقاقی، در این باره اظهار می‌دارد: بدون شک گرایشات ناصریسم که در آن زمان به اوج خود رسیده بود، ما را تحت‌تأثیر قرار داد و من شدیداً به عبدالناصر به عنوان یک شخصیت و یک رهبر عرب، علاقه‌مند شدم. به همین علت بود که کمونیست نشدم و از سویی [به علت]برداشت‌ها و گرایش‌های سیاسی زودهنگام، مجذوب شعار‌های برابری بشر شدم که کمونیست‌ها آن‌ها را طرح می‌کردند و این شعار‌های مساوات مرا بر آن داشت که در زمینه کمونیسم به تحقیق بپردازم. تا اینکه [به]کتاب حقیقت کمونیسم از سری انتشارات گزیده‌هایی برای شما - که وزارت ارشاد مصر آن‌ها را منتشر کرد- دست یافتم. با مطالعه مقدمه این کتاب که جمال عبدالناصر آن را نوشته و شدیداً به کمونیسم حمله کرده بود، من از ادامه تحقیق و تفکر در زمینه کمونیسم منصرف شدم و فعالیت‌ها و گرایش‌های سیاسی من، منحصراً ناصریسم گردید. در سال ۱۹۶۶ و با همکاری دو نفر از دوستان و برادران بزرگ‌تر از خودم، اولین تشکیلات سیاسی خود را بنیان نهادیم که طبعاً این تشکیلات ساده زیر چتر ناصریسم بود و ما در آنجا بر اساس روش ناصر، با تحزب مبارزه می‌کردیم و برای همکلاسی‌های دبیرستانی خود زمینه‌ای فراهم نمودیم، تا آنان نیز از گرایشات حزبی دست بردارند. این گروه تشکیلاتی همچنان کوچک ماند، تا اینکه در اثر مشکلات و پیچیدگی‌های مراحل بعدی منحل و متلاشی گردید! گرچه دوستانی که در تأسیس آن شرکت داشتند، بعد‌ها به تمایلات اسلامی روی آوردند...».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار