کد خبر: 1252484
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۰
ارتباط نواب اربعه با علمای بزرگ شیعه، در دوره غیبت صغری
کلینی در کنار انجام تحصیلات خود، نه تنها با عقاید و اندیشه‌های دیگر مذاهب و فرقه‌ها آشنا شد، بلکه به ماهیت واقعی بعضی از این فرقه‌ها که می‌رفت تشیع را از مسیر واقعی‌اش خارج کنند، پی برد. برهمین مبناکتبی را تألیف کرد که در رد عقاید انحرافی برخی فرقه‌ها نوشته شده بود. مثلاً «الرد علی قرامطه» را، در پاسخ به ادعا‌های انحرافی فرقه اسماعیلیه تألیف کرد. همچنین کتاب حدیثی «اصول، فروع و روضه کافی»، «رسائل الائمه (ع)» و «تعبیر الرؤیا»، از دیگر کتب مشهور شیخ کلینی است
انوشه میرمرعشی 

جوان آنلاین: تاریخ به عنوان علمی که قرآن به آن از منظر عبرت‌گیری و الگودهی به مردمان نگاه می‌کند، ظرفیت بزرگی برای بصیرت افزایی و آگاهی بخشی به جامعه اسلامی دارد. یکی از مقاطع مهم تاریخ تشیع که کمتر مورد پژوهش‌های همه جانبه قرار گرفته، تاریخ مربوط به دوران غیبت صغری است. اینکه در آن بازه زمانی نواب اربعه و علمای بزرگ شیعه، چگونه و با چه روش‌هایی پیامرسان و تدبیرکننده امور شیعیان از طرف حضرت ولیعصر (عج) بوده‌اند، از مسائلی است که بیشتر از منظر دینی و مذهبی مورد بررسی قرار گرفته و به جهت تاریخی، عدد و سال‌ها و همزمانی برخی وقایع کمتر مورد توجه بوده است. در مقال پی آمده تلاش کرده‌ایم، نگاهی تاریخی به عملکرد نواب اربعه و علمای شیعه در دوران غیبت صغری داشته باشیم. امید آنکه تاریخ پژوهان و عموم علاقمندان را مفید و مقبول‌آید. 
 
 «معرفتنامه» امام حسن عسکری (ع) به پدر شیخ صدوق
بر اساس اسناد تاریخی و از دوره امامت حضرت محمدبن علی الجواد (ع)، شبکه ارتباطی‌ای میان ائمه‌اطهار با شیعیان مناطق مختلف جهان اسلام شکل گرفته بود. حضرات ائمه با این شبکه ارتباطی در آن شرایط خفقان شدید، جریان هدایت و رهبری و حتی وحدت و انسجام شیعیان را در سرتاسر جهان اسلام مدیریت می‌کردند. همچنین آنان با فرستادن نامه به معتمدین شیعه، علاوه بر رساندن معارف تشیع به شیعیان، پاسخگو و راهنمای آن‌ها جهت گسترش تفکر شیعه در میان اقوام مختلف مسلمان نیز می‌شدند. این وضعیت از زمان امام جواد (ع)، تا امام حسن عسکری (ع) ادامه داشت. شاید بهترین مثال برای تبیین این شیوه ارتباط با شیعیان و مدیریت وضعیت آنها، نامه امام حسن عسکری (ع) به پدر شیخ صدوق باشد. علی بن حسین بن بابویه قمی پدر شیخ صدوق، شیعه‌ای زاهد و بسیار عالم بود که در بازار قم دکان کوچکی داشت و به کسب و کار مشغول بود. او در نهایت تقوا به امرار معاش برای خانواده‌اش می‌پرداخت و همچنین ساعاتی از روز را، در منزل به تدریس معارف اهل البیت (ع) به شاگردان می‌پرداخت. 
امام حسن عسکری (ع) در نامه‌ای به به علی‌بن حسین بن بابویه قمی، توصیه‌هایی برای گسترش اندیشه تشیع و بهبود وضعیت شیعیان دارند: 
«بسم الله الرّحمن الرّحیم
سپاس از آن خداوندی است که پروردگار جهانیان است و فرجام نیک از آن تقواپیشگان و بهشت از آن یکتاپرستان و آتش دوزخ برای انکارگران حق است و دشمنی جز بر ستمکاران روا نیست و معبودی نیست جز خداوندی که بهترین آفریدگار است. درود و سلام بر محمد و دودمان پاک او باد!
اما بعد‌ای ابوالحسن، علی بن حسین قمی که فقیه و شخصیت بزرگوار و مورد اعتماد ما هستی، امید که خداوند تو را به انجام کار‌هایی که خود می‌پسندد، موفق بدارد و از سر مهر و رحمت خویش فرزندانی شایسته کردار روزیت سازد... خدا در قرآن می‌فرماید: در بسیاری از نجواهایشان سودی نیست، مگر در سخن آنان که به صدقه دادن یا نیکی کردن یا آشتی جویی و اجتناب از همه زشتی‌ها فرمان دهند... بر تو باد به برپاداشتن نماز شب، چراکه پیامبر گرامی سه بار امیرالمؤمنین (ع) را بدان سفارش فرمود و گفت: علی جان! بر تو باد به انجام نماز شب! کسی که نماز شب را سبک شمارد، از ما خاندان پیامبر نیست... از این رو به سفارش‌های من به خوبی عمل کن و همه شیعیان مرا به انجام این دستورات توصیه و دعوت کن، تا بدان‌ها عمل کنند. بر تو باد به شکیبایی و انتظار فرج و بدان که شیعیان ما همواره در رنج و فشارند، تا فرزندم مهدی (عج) ظهور کند. همو که پیامبر گرامی نوید او را داد، که زمین و زمان را لبریز از عدل و داد خواهد ساخت. آری! زمین را خداوند به هر کدام از بندگان شایسته‌اش که بخواهد به میراث می‌دهد و فرجام نیک و پیروزمندانه، از آن تقواپیشگان است. درود بر تو و بر همه شیعیان ما و رحمت خدا و برکات او بر شما باد! (۱)»

 شیعیان و نواب خاص 
دوره غیبت صغری از سال ۲۶۰ هجری قمری، همزمان با شهادت امام حسن عسکری (ع) و شروع امامت حضرت حجت (عج) آغاز شد. در این دوره که تا سال ۳۲۹ هجری قمری (نزدیک به ۷۰ سال) ادامه یافت، چهار نفر از بزرگان شیعه - که بعضی از آن‌ها از یاران و شاگردان خاص امام دهم و یازدهم بودند- وظیفه نیابت و نمایندگی امام زمان (عج) بر شیعیان را برعهده داشتند. این چهارنفر به وسیله شبکه ارتباطی به جا مانده از دوران امام جواد (ع)، با وکلای دیگری در شهر‌ها و سرزمین‌های اسلامی که محل سکونت شیعیان بود، در ارتباط بودند. 
اولین نایب خاص حضرت، عثمان بن سعید عمری بود. وی در زمان امام هادی و امام حسن عسکری (ع) از شاگردان و وکلای ایشان محسوب می‌شد. شغل عثمان بن سعید، تجارت روغن و فروش آن در منطقه عسکریه سامرا و از ۱۱ سالگی، شاگردی امام هادی (ع) را کرده بود. وی به بهانه تجارت روغن، سفر‌های بسیاری می‌کرد. امام حسن عسکری قبل از شهادت، عثمان بن سعید را به ۴۰ نفر از یاران خود نشان داد و فرمود که بعد از من و در زمان امامت فرزندم مهدی (عج) از عثمان اطاعت کنید. عثمان بن سعید تا پایان عمر، نایب خاص حضرت حجت بود و در سفر‌های تجاری و به ویژه در سفر حج، پیام‌های حضرت را به وکلای شیعه می‌رساند. بعد از وفات ایشان حضرت حجت در نامه‌ای به فرزند عثمان یعنی «محمدبن عثمان بن سعید»، فوت پدر را تسلیت گفتند و به جای عثمان، محمد را به نیابت خاص خود منصوب کردند. محمدبن عثمان، طولانی‌ترین دوره نیابت خاص حضرت را به عهده داشت. این دوره، ۴۰ سال به طول انجامید. ایشان نیز مانند پدر، با شبکه گسترده‌ای از وکلای شیعه در ارتباط بود. محمد بن عثمان در دوره نیابت خود، مبارزه‌ای طولانی با غلات داشت و شیعیان را از اندیشه‌های خرافی و انحرافی آن‌ها برحذر می‌داشت (۲). بعد از وفات محمد بن عثمان، از طرف حضرت صاحب (عج)، «حسین بن روح نوبختی» نایب خاص سوم ایشان شد. خبر جانشینی حسین بن روح را، محمد عثمان در ماه‌های آخر منتهی به وفاتش به وکلای شیعه داده بود. حسین بن روح نوبختی، سال‌ها از نزدیکان و معتمدان محمد بن عثمان بود. خاندان نوبختی از خاندان‌های اهل علم ایرانی و از پیروان مذهب زرتشتی بودند که در علم نجوم و امور دیوانی، از دوره ساسانیان سرآمد دانشمندان زمان خود بودند. جد حسین بن روح، به دست منصور خلیفه عباسی مسلمان شده بود. اما نسل بعد از او درپی یافتن حقیقت، شیعه شدند و حسین بن روح هم در نوجوانی توانست به خدمت امام حسن عسکری برسد و از یاران خاص حضرت و بعد‌ها فرزندش بقیه‌الله‌اعظم (عج) شود. شیعیان او را از افراد به شدت خردمند و دانا می‌دانستند و به او اعتماد زیادی داشتند. در ابتدا وی مانند پدر و پدربزرگش، به امور دیوانی دربار عباسیان در بغداد مشغول به کار بود و با تقیه عقاید خود را مخفی می‌کرد! اما بعد از مدتی و با روی کار آمدن حامد بن عباس در دربار خلیفه عباسی، درباریان متوجه ارتباط او با شیعیان شدند و با ایجاد مشکلاتی، مانع ادامه کارش در دربار شدند. کار به جایی رسید که حسین بن روح، پنج سالی از عمر خود را در زندان عباسیان گذراند! به هرحال وی تا سال ۳۲۶. ق یعنی به مدت ۲۱ سال، نیابت خاص حضرت را برعهده داشت و رابط ایشان با وکلای شیعیان بود. اما بعد از ایشان «علی بن محمد سَمُری»، به فرمان حضرت حجت نایب چهارم شد. دوران نیابت سمری با سخت‌گیری حکومت و شدت خفقان همراه بود و همین مسئله نیز او را از فعالیت‌های گسترده در سازمان وکالت باز می‌داشت. نامه امام زمان (عج) به علی بن محمد سمری درباره خبر وفات او و پایان یافتن دوره نیابت خاصه و آغاز غیبت کبری، از مهم‌ترین اتفاقات حیات آخرین نایب است (۳). 
باید در نظر داشت، نواب اربعه در طول نزدیک به ۷۰ سال غیبت صغری، با تلاشی در راه حفظ اسرار حضرت صاحب الزمان (عج) داشتند، هم ارتباط میان حضرت را با وکلای شیعه برقرار کردند و هم مانع از دسترسی عباسیان به وجود مبارک امام بودند. آن‌ها علاوه بر مبارزه با عقاید خرافی و انحرافی، پاسخگوی سؤالات شرعی و فقهی شیعیان از سوی حضرت نیز بودند. همچنین رفع اختلاف میان شیعیان، ساماندهی و مدیریت وضعیت آن‌ها در مقابل دستگاه سرکوبگر عباسی و گسترش تفکر شیعه، از جمله اقدامات دیگر ایشان بوده است. 

 علمای شیعه در دوره غیبت صغری 
بخش مهمی از وکلای شیعه در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی، علمای بزرگ دینی امامیه بوده‌اند. یکی از اصلی‌ترین علمان شیعه در ایران که در دوران غیبت صغری فعال و دست به قلم بود و به محضر نایب سوم امام زمان (عج) رسید و با او مذاکراتی داشت، علی بن محمد بابویه پدر شیخ صدوق بود. ایشان عمری طولانی داشت و تا سال ۳۲۹ قمری یعنی سال پایانی غیبت صغری، زندگی کرد. از وی، تألیفات زیادی برای شیعیان به جا ماند. اما درپی ایشان، فرزندشان محمد بن علی بن محمد بابویه از علمای بسیار شاخص شیعیان در دوره غیبت صغری بود. ایشان در سال ۳۰۶ قمری به دنیا آمد و تا پایان حیات پدر، از محضر ایشان بهره‌های بسیار برد. شیخ صدوق با نوشتن کتاب‌های «من لا یحضره‌الفقیه»، «عیون اخبار‌الرضا»، «کتاب التوحید»، «الامالی»، «معانی الاخبار»، «علل الشرایع»، «کمال‌الدین و تمام النعمة»، «صفات الشیعه» و البته تربیت شاگردانی، چون شیخ مفید، موجب گسترش وسیع معارف شیعه شد. 
اما عالم بعدی که در دوره غیبت صغری تأثیر مهمی برای حفظ میراث شیعه داشت، محمدبن یعقوب کلینی رازی معروف به شیخ کلینی بود. ایشان در روستایی در ۳۸ کیلومتری شهرری کنونی به نام کلین به دنیا آمد و تا سال ۳۲۸ قمری، یعنی تا یک‌سال قبل از پایان دوره غیبت صغری در قید حیات بود. ایشان هم، محضر دو نفر از نواب اربعه را درک کرده بود. شیخ کلینی پس از گذراندن دوران ابتدایی، تحصیل و آشنایی با منابع رجالی و حدیثی، از کلین مهاجرت کرد و وارد ری شد. «ری» در آن زمان شهری بزرگ بود و عقاید و مذاهب گوناگونی در کنار هم و در آرامش کامل، در آنجا به حیات خود ادامه می‌دادند. اما این آرامش، گاه دستخوش حرکت‌های سیاسی می‌شد. فرقه اسماعیلیه با انگیزه تسلط بر ایران، در این نقطه بیش از دیگران سرمایه‌گذاری کرده بود و به ترویج و تبلیغ تفکر و آرا خود می‌پرداخت. از این رو «ری» به نقطه برخورد آرا و اندیشه‌های فرقه اسماعیلیه و مذاهب شافعی، حنفی و شیعه تبدیل شده بود. کلینی در این زمان در کنار گذراندن تحصیلات خود، نه تنها با عقاید و اندیشه‌های دیگر مذاهب و فرقه‌ها آشنا شد، بلکه به ماهیت واقعی بعضی از این فرقه‌ها که می‌رفت تشیع را از مسیر واقعی‌اش خارج کنند، پی برد. برهمین مبنا هم ایشان تألیفاتی داشت که در رد عقاید انحرافی برخی فرقه‌ها نوشته شده بود. مثلاً «الرد‌علی قرامطه» را، در پاسخ به ادعا‌های انحرافی فرقه اسماعیلیه تألیف کرد. همچنین کتاب حدیثی «اصول، فروع و روضه کافی»، «رسائل‌الائمه (ع)» و «تعبیر‌الرؤیا»، از دیگر کتب مشهور شیخ کلینی است. علامه مجلسی کتاب کافی شیخ را، جامع‌ترین و برترین کتاب اربعه شیعه می‌داند. در ضمن شیخ کلینی شاگردان بسیاری پرورش داد که از جمله آن‌ها می‌توان به ابن قولویه قمی اشاره کرد (۴). 
با شروع دوره غیبت کبری شاگردان علمای بزرگ پیشین، میراث دار و ادامه دهنده راه علمای قبل از خود شده و پس از مدتی، خود به بزرگان علمی جهان اسلام تبدیل شدند. معروف‌ترین این علما، «محمد بن محمد بن نعمان» مشهور به شیخ مفید است. ایشان در سال ۳۳۶ هجری قمری، در روستایی نزدیک بغداد به دنیا آمد. او که فقیه و عالم و محدثی بزرگ بود، از محضر علمایی چون: شیخ صدوق، ابن جنید اسکافی، ابن قولویه و... بهره برد. ایشان بسیار اهل زهد و تقوا بود. اهل صدقه دادن و زیاد نماز خواندن و روزه گرفتن بود. علمای مذاهب دیگر، او را قبول داشتند و حتی به وی لقب «شیخ مشایخ الصوفیه» داده بودند. حدود ۳۰ نامه از طرف حضرت ولیعصر (عج) خطاب به ایشان نوشته شده که در آن حضرت، شیخ مفید را با عناوین و القابی، چون «برادر با ایمان»، «دوست رشید» و «یاری رسان حق» یاد کرده‌اند. شیخ مفید علاوه بر تدوین کتب ارزشمندی، چون «الارشاد»، «المقنعه»، «تصحیح الاعتقادات»، «المسائل العشره فی الغیبه»، «مناسک الحج» و...، شاگردان بسیار معتبری نیز تربیت کرده است. شاگردانی، چون «شیخ طوسی»، سیدمرتضی و سیدرضی (جمع آوری کننده نهج البلاغه)، «نجاشی» که نه تنها از علمای بزرگ جهان تشیع، بلکه از چهره‌های شاخص علمی جهان اسلام شدند (۵). 

 آل بویه، علمای دوران غیبت صغری و اوایل دوران غیبت کبری 
سلسله آل‌بویه در سال ۳۲۲ قمری یعنی هفت‌سال قبل از پایان دوره غیبت‌صغری، به وسیله سه برادر ایرانی اهل دیلم به نام‌های: علی، حسن و احمد - که همگی از شیعیان امامیه بودند- تأسیس شد. علوم در دوره حاکمان این سلسله پادشاهی، رشد فراوانی کرد. از عوامل مؤثر رشد شیعه در دوران آل بویه، وجود وزیر دانشمند این خاندان یعنی «صاحب بن عباد» بود. صاحب بن عباد در شهر ری، به عنوان وزیر «مؤیدالدوله» و «فخرالدوله» خدمت کرد و در دوران صدارت خود علاوه بر رسیدگی به وضع زندگی علما و فقهای ساکن ری، هرسال ۵ هزار دینار برای علمای بغداد می‌فرستاد تا در امور مربوط به حوزه‌های علمیه صرف کنند. این عالم بزرگ همچنین در «ری» کتابخانه عظیمی با ۲۰۶ هزار کتاب تأسیس کرد که به عنوان یک منبع مورد وثوق فقهای شیعه مورد بهره برداری قرار می‌گرفت. شیخ صدوق به عنوان تقدیر از صاحب بن‌عباد، کتاب «عیون اخبار رضا- ع-» را تألیف و به خزانه کتابخانه او اهدا کرد. در دوران سلاطین آل بویه، مرحوم شیخ مفید به عنوان عالمی شیعه که مورد توجه خاص حضرت ولیعصر (عج) بود، حضوری همراه با عظمت و کرامت داشت و عضدالدوله بار‌ها به زیارت وی رفت. شیخ صدوق نیز با دعوت رکن الدوله، به ری آمد. سید رضی ـ یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان شیعی آن مقطع ـ به فرمان بهاالدوله دیلمی به عنوان نقیب علویان عراق و قاضی القضات حکومت آل بویه منصوب شد. همچنین می‌توان از علمای برجسته‌ای چون: سید مرتضی، شیخ طوسی و ابن جنید اسکافی نام برد که با دولت آل بویه همکاری داشتند (۶). 

 کلام آخر 
عملکرد نواب اربعه و ارتباط ایشان با علمای امامیه و وکلای شیعه در سراسر جهان اسلام و سپس قدرت گرفتن سلسله پادشاهی آل بویه در ایران - که از حاکمان شیعه بودند- زمینه‌ای شگرف را برای رشد عقیدتی، علمی و فرهنگی شیعیان فراهم کرد. به این معنا که بخش مهمی از شکل‌گیری تمدن طلایی اسلام در قرن سوم و چهارم، با نظارت مستقیم و سپس غیرمستقیم ائمه اطهار (ع) به ویژه در دوره غیبت صغری و سال‌های ابتدایی دوره غیبت کبری و به دست با کفایت علمای شیعه ایجاد شد و این مطلب، یک حقیقت غیرقابل کتمان تاریخی است. 
منابع: 
۱- شیخ صدوق، «صفات شیعه علی (ع)»، ترجمه و تصحیح از دکتر امیر توحیدی، انتشارات زُراره، چاپ پنجم ۱۳۸۴. ش، صفحات ۵ تا ۱۶،
۲- شیخ طوسی، محمدبن حسن، «الغیبه»، ترجمه مجتبی عزیزی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم ۱۳۸۷. ش، صفحات ۶۱۴ تا ۶۴۱،
۳- اقبال، عباس؛ «خاندان نوبختی»، نشر کتابخانه طهوری (تهران)، چاپ ۱۳۵۷. ش، ص ۲۲۱. 
۴- دوانی، علی، «مفاخر اسلام» - از ثقة الاسلام کلینی تا ابن شهرآشوب-، جلد سوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ ۱۳۷۹. ش، صفحات ۱۲ تا ۲۶ و ۵۵، 
۵- شیخ مفید (ره)، علی دوانی، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ۱۳۷۱ ش 
۶- فقیهی، علی اصغر، «تاریخ آل بویه»، نشر سازمان سمت، چاپ ۱۳۷۸. ش، ص ۵۰ تا ۵۳ –و – حسینیان مقدم و دیگران، حسین، «تاریخ تشیع»، جلد دوم، انتشارات سمت، چاپ نهم ۱۳۹۳. ش، ص ۷۱ تا ۷۴

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار