جوان آنلاین: حسام ایپکچی در کانال تلگرامی خود نوشت: چرا سرآسیمه هستیم؟ از دو فرض خارج نیست. یا مشغول گریختن از چیزی هستیم یا در هوای رسیدن به چیزی. از چه میگریزیم؟ شاید نیاز. بیپولی، بیشهرتی، بیمقامی و «بی» انبوهی از چیزهایی دیگر را برای خود «تلخ» شناختهایم و همین تلخی، ما را نیازمند کرده است که از تمام کاستیها گریزان باشیم. نمیدانم چه کسی در گوش ما خوانده که روزی خواهد آمد که در آن «بینیاز» خواهیم بود. یا چرا باور کردهایم که انسان میتواند «بینیاز» باشد پس باید از نیاز بگریزد. همین مسئله نیاز را میشود در صدها سطر نوشت. از کجا میدانیم آنچه «میخواهیم» نیاز است؟
و به سوی چه شتاب داریم؟ پاسخ هرچه باشد، حاصل ترجیح وضعیت پیشرو به وضعیت اکنون است. آدمیزاد دواندوان از اکنون به فردا میگریزد، چون میپندارد آنچه در فردا به انتظار نشسته از آنچه امروز دارد بهتر است. پس هوای رسیدن به چیزی، ما را به شتاب وادار میکند؛ و حالا سوال جالبی زاییده میشود: آیا اکنون، نمیارزد؟ آیا اکنون را نباید چشید؟
اگر انسان، اکنون خود را دوستداشتنی بداند، آیا باز هم برای گریختن از آن شتاب دارد؟ یا حالا همهچیز تغییر میکند و با حوصله و گشودگی مشغول مزهمزهکردن اکنون میشود؟
ماهیگیری را نماد آرامش و طمأنینه میدانستم و برای همین، وقتی دیدم که همین بهانه و تمرین «آهستگی» هم به نوکنوک مرغها به زمین بدل شده و حتی ماهیگیر فرصتی برای دیدن شکار خود نمییابد، دانستم که انسان مدرن سرآسیمهترین حیوانی است که اکنون روی زمین مشغول زیستن است.