دبیر کارگروه راه ابریشم اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین معتقد است توسعه ارتباط ریلی با عراق میتواند محدود به این کشور نباشد و امتداد آن به دیگر کشورها نیز برسد. وقتی ما از راهبردی بودن خط ریلی شلمچه- بصره صحبت میکنیم، منظورمان همین فرامتنهاست. این خط ریلی میتواند مسیری برای ارتباط بین آسیای میانه و قفقاز با کشور عراق باشد البته نباید تنها به کشور عراق توجه شود. باید این نکته را یادآور شد که خط ریلی شلمچه به بصره بهمنظور اینکه بتواند در حد خود اهمیتش را نمایان سازد و دارای کارکرد متناسب با نقش خود باشد، باید بسیار و بیشتر از کشور عراق به آن توجه شود. مسیری به نام پل زمینی ایران
(Iran land bridge) باید بین ایران، عراق، سوریه و لبنان شکل گیرد و یکی از بزرگترین اهداف شهید حاج قاسم سلیمانی بهعنوان یک مغز درخشان استراتژیست ایرانی همین بود.
عملیات اجرایی احداث خط ریلی ۳۲ کیلومتری شلمچه- بصره ۱۱ شهریور امسال با حضور معاون اول رئیسجمهور ایران و نخستوزیر عراق آغاز شد و بناست در مدت ۱۸ ماه آماده بهرهبرداری شود. ۱۶ کیلومتر این پروژه در شلمچه از سوی راهآهن جمهوری اسلامی و ۱۶ کیلومتر در خاک عراق به دست دولت این کشور احداث میشود. هدف اولیه از احداث این خط، بهبود سفر ریلی با رفاه بالا و ارزان برای زائران ایرانی به کربلا و زائران عراقی به مشهد مقدس تعریف شده است. با برقراری این خط ریلی از مشهد تا نقطه صفر مرزی شلمچه و سپس از بصره تا کربلا به مدت هشت ساعت، جابهجایی مسافران و مبادلات تجاری به آسانی انجام خواهد شد.
مسئولان دولت سیزدهم میگویند به سرانجام رسیدن پروژه خط ریلی ۳۲ کیلومتری شلمچه- بصره پیگیری و ممارست جدی مسئولان را میطلبید از این رو در دوسال گذشته به صورت جدی پیگیر پروژه بودند و با طرف عراقی رایزنی داشتند تا گام اول با قطار ترکیبی تهران – کربلا شروع و سپس به موازات، احداث حلقه مفقوده آن یعنی پروژه ریلی شلمچه به بصره آغاز شود و نهایتاً با پیگیری ایران و ابراز تمایل نخستوزیر عراق، پروژه راهبردی ریلی شلمچه - بصره به طور رسمی آغاز شد.
به گفته سیدمیعاد صالحی، مدیرعامل راه آهن کشور، احداث پروژه ریلی شلمچه - بصره سالها و دههها مورد انتظار مردم ایران و عراق بوده است و از سوی دیگر بحث دیپلماسی حمل و نقل ریلی و روابط با کشورهای همسایه در کریدور شمال به جنوب و شرق به غرب در دولت سیزدهم در اولویت قرار گرفت. به همین دلیل اندکی از احداث پروژه ریلی شلمچه - بصره در خاک ایران باقی مانده بود که در یک سال اخیر حدود هزار و ۶۰۰ فقره مین را در خاک کشورمان یافتیم و آن را در نواحی مرزی شلمچه خنثی کردیم و در مجموع ۴/۱ کیلومتر خط ریلی در قسمت مرزی احداث شد. مسیر ۳۲ کیلومتری ریلی از شلمچه به بصره درحالی انجام خواهد شد که احداث ۱۶ کیلومتر ابتدایی آن با مشارکت طرف ایرانی و راهآهن جمهوری عراق و همچنین احداث یک پل بر اروند رود به طول یک کیلومتر انجام خواهد شد. زمان زیرسازی این پروژه ۱۸ ماه و زمان احداث کل آن به طور مجموع تا دو سال پیشبینی شده است.
در ادامه با «فرشاد عادل» دبیر کارگروه راه ابریشم اندیشکده مطالعات راهبردی ایرانوچین، پژوهشگر مطالعات استراتژیک و اندیشه سیاسی و مدیر دپارتمان مطالعات کریدورها و سیاستپژوهی راه اندیشکده جهان معاصر به گفتگو نشستهایم.
اهمیت عملیات اجرایی خط ریلی ۳۲ کیلومتری شلمچه- بصره صرفاً به بُعد اقتصادی محدود نمیشود بلکه از ابعاد مختلف حائز اهمیت و قابل بررسی است. این پروژه از منظر توسعه عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران چگونه قابل ارزیابی است؟
طبعاً اهمیت ریل شلمچه- بصره به ۳۲ کیلومتر ریل خطآهن محدود نمیشود؛ هرچند به لحاظ کاهش بعُد مسافت بهنفع هر دو کشور است، اما اهمیت آن از حیطه استراتژیکی قابل بررسی است. دستاورد آشکار این پروژه، اتصال خطوط ریلی ایران و عراق است که در نوع خود یک مسئله مهم بهحساب میآید، بهطوریکه با این خط ریلی بنا بر گفته کارشناسان امکان انتقال ۸ الی ۱۰ میلیون تُن بار در سال و تردد حجم ۱۲میلیون مسافر در سال وجود دارد که البته بیشتر برای ایران باید بُعد ترانزیتی این مسیر دارای اهمیت باشد و ماجرای مسافر در لایه دوم مورد توجه واقع شود. از بعد راهبردی بودن، در سطح ملی دو کشور ارتباط ایجاد میکند و اتصال شبکه ریلی بین ایران و عراق از بُعد ترانزیتی، مسافری و فرهنگی بسیار مهم است و نشان میدهد با توجه به ایام مصادف با اربعین وجود چنین خط ریلی تا چه اندازه میتواند دارای اهمیت باشد و شکل دادن این خط ریلی به پیشبرد پروژههای فرهنگی و تمدنی دو کشور بهواسطه فرهنگ مشترک شیعی در ایام اربعین کمک کند و باید بهعنوان یکی از پیشرانها بهمنظور توسعه ارتباطات بین دو کشور و زیرساختهای ارتباطی به آن توجه شود، چراکه توسعه ارتباطات ریلی و جادهای را میتواند برای ایران به همراه آورد.
توسعه ارتباطات ریلی و جادهای که مورد اشاره قرار گرفت، چه جایگاهی در روابط کشورها دارد و اگر مورد غفلت واقع شود چه نتیجهای در بر خواهد داشت؟
صحبت از عصر جدید بدون توجه به توسعه ارتباطات ریلی و جادهای مقرون به صحت نیست. مگر میشود ما از عصر جدید اقتصادمحور صحبت کنیم ولی به الزامات این اقتصاد یعنی راه مواصلاتی نیندیشیم. ضرورت توسعه ارتباطات ریلی و جادهای با عراق را در همین منظومه میشود تحلیل کرد. عراق مورد توجه چین است بهطوریکه چینیها در تلاش هستند تا سرمایهگذاری سنگینی را در عراق شکل دهند و در حال حاضر در پروژه «پهنه و راه» عراق سومین شریک تجاری چینیها بهحساب میآید، زیرا کشور عراق از جمعیت جوان و نیروی کار عظیمی برخوردار است و احتمالاً در سالهای آینده انفجار جمعیتی را در آن شاهد خواهیم بود که میتواند با تحولات مختلفی برای این کشور همراه باشد و چینیها نیز از این فرصت جهت سرمایهگذاری در عراق استفاده میکنند. علاوه بر این عراق یکی از منابع تأمین انرژی چین محسوب میشود و نگاه چینیها در این حوزه به عراق یک نگاه ویژهای است، بنابراین چینیها تلاش خواهند کرد ارتباطات خود را با عراق توسعه بخشند.
یعنی چین درصدد توسعه ارتباطات ریلیوجادهای با عراق است و باید این مهم در محاسباتمان مد نظر قرار گیرد؟
دقیقاً؛ یکی از حیطهها برای توسعه ارتباطات بین عراق و چین، خطوط ریلی و جادهای است که در این راستا چینیها تلاش خواهند کرد از مسیر ریلی تا عراق در برنامههای خود استفاده کنند، در این میان ایران نیز کشوری است که میتواند به ایجاد ارتباط بین چین و عراق کمک کند، با توجه به سرمایهگذاری چینیها در پروژه پهنه و راه، بخشی از این سرمایهگذاری در آسیای میانه است و نگاه چینیها بر این مبناست تا مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به مدیترانه و شمال آفریقا شکل دهند، بنابراین اکنون عراقیها از یک موقعیت ویژهای برخوردار هستند و با وجود نیاز این کشور به جذب سرمایههای بینالمللی، چینیها علاقهمند هستند تا زمینههای همکاری را در کشور خود فراهم آورند و یکی از بهترین نقاطی که میتواند ارتباط بین دو کشور عراق و چین را شکل دهد و مسیرهای جدیدی را به آفریقا و مدیترانه بسازد، همین مسیر ریلی است که نقطه اتصال آن شلمچه و بصره است. به همین دلیل این خط از منظر ریلی دارای اهمیت است، چراکه میتواند بین عراق و چین بهواسطه خطوط ریلی ایران ارتباط برقرار سازد.
با این توضیح، توسعه ارتباط ریلی با عراق میتواند محدود به این کشور نباشد و امتداد آن به دیگر کشورها نیز برسد؟
وقتی ما از راهبردی بودن خط ریلی شلمچه- بصره صحبت میکنیم، منظورمان همین فرامتنهاست. این خط ریلی میتواند مسیری برای ارتباط بین آسیای میانه و قفقاز با کشور عراق باشد البته نباید تنها به کشور عراق توجه شود. باید این نکته را یادآور شد که خط ریلی شلمچه - بصره بهمنظور اینکه بتواند در حد خود اهمیتش را نمایان سازد و دارای کارکرد متناسب با نقش خود باشد، باید بسیار و بیشتر از کشور عراق به آن توجه شود. مسیری به نام پل زمینی ایران (Iran land bridge) باید بین ایران، عراق، سوریه و لبنان شکل گیرد و یکی از بزرگترین اهداف شهید حاج قاسم سلیمانی بهعنوان یک مغز درخشان استراتژیست ایرانی همین بود تا بتواند چنین مسیری را در منطقه شکل دهد تا ایران را به مدیترانه متصل سازد، زیرا مدیترانه یکی از مرزهای طبیعی است که ایران امکان پیشروی تا آن نقطه را در طول تاریخ داشته است بهطوریکه از دوره ساسانیان در آن نقاط حضور داشته و سابقه حضور ایران در شامات طولانی است و هنوز هم بهواسطه جبر جغرافیا ادامه دارد، چون جغرافیا ایجاب میکند بهمنظور حفظ خودمان در دشتهایی مقابله کنیم که اگر در آن جغرافیا حضور نداشته باشیم دشمنان میتوانند از آن نقاط پیشروی کنند، زیرا هیچ مانع طبیعی تا کوههای البرز در آن نقطه وجود ندارد، یعنی اگر دشمنی درصدد آسیب رساندن به کشور باشد و در آن نقطه پیشروی کند تا رسیدن به رشته کوههای زاگرس هیچ مانع طبیعی وجود نخواهد داشت، بنابراین باید فراتر از مرزهای طبیعی خود در غرب کشور پیش رویم و جبر جغرافیا نیز ایجاب میکند حضور داشته باشیم و بتوانیم ارتباطاتی را با منطقه شامات و مدیترانه شکل دهیم تا خود را از آسیبهای احتمالی مصون نگه داریم، بنابراین شهید حاج قاسم سلیمانی به این نکته بهخوبی واقف بودند که به چه نحوی باید این همکاریها صورت پذیرد.
به چه نحوی؟
مهمترین شکل همکاریها، شکل دادن به ارتباطات تجاری و ترانزیتی است که منافعی را برای تمام کشورهای محور مقاومت در دسترس قرار دهد و اگر بتوانیم در یک برنامه بلندمدت از کریدور زمینی ایران یا کریدور مقاومت رونمایی کنیم، این امر منافع بسیاری را برای کشور و منطقه به دنبال خواهد داشت، زیرا چنین مسیری میتواند ایران، عراق، سوریه و لبنان را به یکدیگر پیوند زند و منافع اقتصادی بسیاری را در کشورها داشته باشد، چون عملاً مسیر بسیار مهم در آسیا محسوب میشود و امکان اتصال شرق و غرب را فراهم میسازد. بهطور مثال اگر نیاز باشد کالا یا باری از آسیا به اروپا و حتی به آفریقا از طریق دریای مدیترانه انتقال پیدا کند، آن کالا میتواند از شرق یا جنوب شرق آسیا از طریق مسیرهای مختلف زمینی آسیای میانه وارد ایران یا از مسیرهای دریایی وارد بندر چابهار شود. این کالاها میتوانند به دنبال توسعه زیرساختها در این بندر یا سایر بنادر در خلیجفارس از طریق کریدور پل زمینی ایران یا محور مقاومت به ایران برسند که به معنای توسعه حضور ایران در آن مناطق خواهد بود و منسجمتر شدن کشورهای محور مقاومت را به دنبال دارد و به نحوی چسبندگی اقتصادی بسیار مهمی را بین چهار کشور فوق ذکر ایجاد میکند و به استحکام روابط نیز خواهد انجامید و ایران را به کشوری که میتواند نظم و امنیت بینالملل را تأمین کند، تبدیل سازد و جایگاه کشورمان را در فضای بینالملل دوچندان خواهد کرد.
چنین رویدادی میتواند به کمرنگ شدن حضور بیگانگان در منطقه ما کمک کند؟
بله، در چنین شرایطی نقشآفرینی قدرتهای خارجی مانند امریکاییها در منطقه کمرنگ خواهد شد. شاید بتوان گفت پیشزمینه اخراج امریکاییها از منطقه، فراهم کردن چنین همکاری در سطح بسیار کلان و در عمل است، چراکه این اقدام موجب گسترش نفوذ ایران در منطقه خواهد شد و بهطورکلی رسیدن ایران به مدیترانه امری خواهد بود که ایران را غیر قابل مهار خواهد کرد، زیرا کشور ما و محور مقاومت را به مرکز ثقل در جهان تبدیل میکند که امنیت تجارت بینالمللی را تضمین کند. پس باید بتوانیم چنین نگاهی به مناسبات کلان داشته باشیم و ریل شلمچه به بصره یک قطعه مهم از این پازل محسوب میشود.
علت افتتاح نشدن خط ریلی شلمچه- بصره در سالهای اخیر چه بوده است؟
از عمده دلایل میتوان به فشار امریکاییها اشاره کرد، زیرا آنها بهخوبی میدانستند که ایران با انجام این قبیل طرحها میتواند به چه قدرتی دست پیدا کند و نفوذ سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی و فرهنگی آن در منطقه دوچندان میشود پس در این مقوله سنگاندازی کرده و میکنند، چراکه چنین پروژهای باید سالها پیش به نتیجه میرسید. پس باید به مسیر پل زمینی ایران بپردازیم، چون امکان اتصال مدیترانه را فراهم میکند و کشورهای محور مقاومت را میتواند به پلی بین شرق و غرب جهان تبدیل کند و اساساً اتحاد بسیار تأثیرگذاری از جبهه مقاومت به جهان عرضه و نقشآفرینی آنها را به نقشآفرینی ویژهای در سطح معادلات بینالمللی تبدیل کند، زیرا مسیری خواهد بود که کشورهای مختلفی در شرق نیز میتوانند از این مسیر استفاده کنند و برای آنها نیز بهصرفه خواهد بود و از بعد مسافتی نیز میتواند منطقیتر از سایر گزینهها باشد و باید توجه داشت که دشمنان به این مسئله واقف هستند. به طور مثال امروز در شهر «تنف» امریکاییها پادگانی را روی بزرگراه بغداد به دمشق که بین عراق و سوریه ارتباط ایجاد میکند، ساختند و سعی کردند این مسیر را متوقف و مانعتراشی کنند و تا به امروز در آن منطقه مستقر هستند، اما کمکم باید با توسعه این پروژهها و با شکل دادن همکاریهای چندجانبه با سایر کشورها ازجمله چینیها و هندیها، ابتکار خود را نشان دهیم تا مسیری را شکل دهیم تا محور جدیدی برای ما ایجاد کند و به یک مسیر تأثیرگذار در حوزه ترانزیت تجارت بینالملل تبدیل شود که خود این مسئله زمینه کمرنگ شدن حضور امریکاییها در منطقه خواهد بود، پس ریل شلمچه به بصره از این منظر دارای اهمیت است.
طبعاً در چنین شرایطی نوع نگاه به پروژه احداث خط ریلی شلمچه- بصره اهمیت پیدا میکند؟
نوع نگاه ما به این پروژه باید کلانتر باشد و به این پروژه درخور و شایسته توجه کرد و در کنار آن باید اقدامات تکمیلی را انجام دهیم و اینکه شاید اتصال شلمچه به بصره، با تأثیرات بلندمدت و میانمدت همراه نباشد و صرفاً مسیری برای تردد مسافر باشد پس باید نگاهمان نسبت به این خط ریلی استراتژیک باشد و آن را بهعنوان قطعهای از پازل و آغاز مسیری پنداشت که ایران را به مدیترانه متصل کند، حتماً باید تلاش شود در خط آهن شرق سوریه حضور پیدا کنیم. این خط در نزاع داخلی سوریه آسیبهایی را متحمل شد و کشورهای بسیاری میتوانند در آن حضور پیدا کنند و ایران باید جزو کشورهای مبتکر در این حوزه باشد و بهرغم فشارهای موجود، شرکتهای ایرانی باید برای بازسازی خطوط ریلی سوریه و متصل کردن آن به خطوط ریلی عراق تلاش کنند که این میتواند بهنوبه خود گام دومی بین ایران و سوریه قلمداد شود. از شراکت چینیها و حتی عربستان سعودی و ایده کشورهای اتحادیه خلیجفارس هم میتوان بهرهمند شد، زیرا این کشورها مبتکر تأسیس خط ریلی GCC هستند که این هم برای ایران امکانی خواهد بود تا بتوان خطوط ریلی ایران را بهواسطه عراق به خطوط ریلی عربستان و سپس به دریای سرخ متصل کرد که میتواند مسیر مورد علاقهای برای طرف چینی در راستای پروژه «پهنه و راه» باشد و این موارد را ایران میتواند به دنیا و شرکای خود عرضه کند.
استفاده از ظرفیت دیگر کشورها برای توسعه این مسیر ممکن است؟
ایران هنگام شکلگیری چنین مسیرهایی میتواند با توجه به نقش پررنگ روسها در سوریه از این خط آهن برای ایجاد ارتباط ریلی بین روسیه و سوریه استفاده کند و مسیری برای رسیدن روسیه به مدیترانه از طریق مسیر زمینی که از ایران عبور کند، باشد و همچنین به ایجاد ارتباط بین چین و عربستان کمک کند، بنابراین باید پروژههای مکمل دیگری برای این مسیر نیز تعریف کرد.
مثلاً چه مکملی؟
بهطور مثال یکی از پروژهها ایجاد ارتباط بین بندر چابهار و خط ریلی شلمچه است، یعنی میتوان خطی ریلی به طول هزار و ۸۰۰ کیلومتر در امتداد سواحل خلیجفارس در شمال خلیجفارس کشید و بنادر جنوبی را نیز در امتداد خلیجفارس متصل کرد که انتهای آن به خط شلمچه - بصره برسد و با استفاده از ابتکار عراقیها در توسعه بندر فاو بهعنوان کریدور مهم که «کانال خشک» شناخته میشود و این امکان را فراهم میآورد که کالاها از عراق بدون عبور از خاک ایران از طریق ترکیه به اروپا برسند را خنثی کرد، یعنی کالای جنوب شرق آسیا حتی از استرالیا میتواند به بندر چابهار (تنها بندر اقیانوسی ایران) وارد شود و از آن نقطه نیز به غرب کشور و از طریق ریل شلمچه - بصره به عراق، سوریه و بنادر مدیترانه منتقل شود و حتی به شمال آفریقا و اروپا نیز انتقال پیدا کند. پس باید به این پروژه در بلندمدت نگاه دقیقتری کرد تا بتوان پروژههای مکمل و مسیرهای متنوعی بهمنظور ارتباط ایران با مدیترانه تعریف کرد. بهطور حتم باید نگاه ایران از یکسو به مدیترانه باشد و از سوی دیگر امکان دسترسی از راههای زمینی به مدیترانه وجود داشته باشد و در بلندمدت پروژههایی که ارتباط مستقیم با شرق یعنی کشور چین را فراهم سازد تعریف کند، یعنی قطاری از کشور چین راه افتد بدون نیاز به تعویض بوژی و مسائل اینچنینی که بتواند مستقیم از ایران عبور کند و به مدیترانه برسد و اگر مدیران وسیع بیندیشند تحقق این مهم در بلندمدت امری شدنی است، چراکه مسیر متنوعی را در اختیار تجار قرار میدهد که هم میتوانند از طریق مرزهای شمال شرق ایران کالای خود را به سمت غرب منتقل کنند و هم میتوان برای آنها این امکان را از طریق منطقه مکران و بندر چابهار فراهم کرد و وضعیت خط شلمچه به بصره از این منظر مهم است بهطوریکه عنصر کلیدی برای تمامی پروژههایی است که در بلندمدت میتوان آنها را شکل داد، یعنی ایجاد ارتباط بین شلمچه و بصره و ایجاد خطوط ریلی ایران و عراق باید انجام شود تا بتوان چنین پروژههایی را با موفقیت انجام داد؛ به عبارتی از جهات مختلف ژئوپلتیک و استراتژیک و با توجه به نزدیکی فرهنگی بین ایران و عراق و بهطورکلی فرهنگ شیعی در محور مقاومت، این پروژه مهم است و موجب افزایش نفوذ ایران در منطقه میشود به شرطی که تنها به همین پروژه بسنده نشود و بتوان پروژهها و اقدامات مکملی برای آن تعریف کرد.
در راستای این پروژه چه اقدامات مکملی میتوان انجام داد؟
برای تکمیل چنین پروژههایی باید همکاریهای چندجانبهای انجام گیرد و از این طریق میتوان از بروز فشارهایی که در برابر این پروژهها وجود دارد، جلوگیری کرد. بهطورکلی باید از دوجانبهگرایی فاصله بگیریم و بهسوی چندجانبهگرایی حرکت و تلاش کنیم از این پروژهها برای شکل دادن همکاریهای بینالمللی استفاده شود بهطوریکه میتوان از مشارکت چینیها، روسها و هندیها استفاده کرد و چنین ایدهها و ابتکارات، بستری برای شکل دادن همکاریهای بینالمللی هستند. در حال حاضر با توجه به عضویت ایران در پیمانهای بینالمللی مانند شانگهای و بریکس، میتوان ابتکاراتی را عرضه کرد تا کشورهای مختلف در آن شراکت کنند و از طریق شراکت و برقراری پیوند، قدرت خود را افزایش دهیم و منافع کشورهای شریک را نیز تأمین کنیم. هم کشور عراق و هم چین از پتانسیل لازم برای شکل دادن همکاریهای چندجانبه برخوردار هستند و فضای بینالملل هم به این سمت سوق پیدا کرده است و با توجه به این مهم باید تلاش شود زمینه مشارکت کشورها را در چنین پروژههایی فراهم کنیم و این اقدامی است که کشورهای مختلف در پیش گرفتند، بنابراین رمز بهکارگیری چنین ایدههایی این است که شرکای درگیر در این پروژهها افزایش یابند و منافع جمعی با کشورهای مختلف داشته باشیم، در چنین شرایطی اعمال فشارهایی برای متوقف شدن چنین پروژههایی کمرنگتر خواهد شد، زیرا منافع گسترده کشورها در آن دخیل است و باید توان جمعی به کار گرفته شود تا پروژه پیش رود، بنابراین باید به این مسائل بپردازیم و با توجه به اهمیت پروژه شلمچه به بصره، و ابعاد استراتژیک باید طرفین درگیر را افزایش دهیم و تنها نباید محدود به یک قرارداد بین ایران و عراق باشد بلکه باید از ظرفیت کشورهای مختلف در این پروژه استفاده شود تا به پیشرفت و توسعه ایدهها و مسائلی که حول محور این خط شکل میگیرد.
کمک کنند.
دولت میتواند در موعد مقرر این پروژه را به اتمام برساند؟
پاسخ به این سؤال سخت است، اما امیدواریم بتواند و البته مانع جدی هم وجود ندارد که نتواند.