جامعه مسلمان همراه با دیگر ادیان الهی در کشور ما ید واحدهای را در همه زمینههای مثبت تشکیل دادهاند تا علاوه بر همیاری با یکدیگر، دستیار ویژه برای دولتها که این روزها با چالشهای اقتصادی پیچیدهای دستوپنجه نرم میکنند، باشند.
آمارهای موجود حاکی از آنست که طی حداقل سه دهه گذشته پویشهای اجتماعی در کنار حمایت متمکنین جامعه قرار گرفتهاند تا از تواناییهای بالقوه و بالفعل آنها بهمنظور تقلیل معضلات موجود از جانب تحریمها و فشارهای بیگانه بهرهمند شوند و خوشبختانه پیرامون ایجاد مدارس، مراکز بهداشتی و درمانی و امکانات ورزشی تا حدودی موفق بودهاند اما همه مشکلات به این موارد ختم نمیشود زیرا جامعه در حال ورود به دامنه پیری است که حاصل درخت زقوم عدم تشکیل خانواده و ادامه حذف فرزند از فقدان وصلتهاست. آمارهای رسمی حاکی از آنست که در سال 1415 آمار سالمندان از مرز ۳۰ درصد جمعیت خود عبور کرده تا زنگ خطر افت توانایی جامعه به صدا درآید. امروز هم کمابیش شاهد شروع این بحران هستیم و اگر اقدامات لازم پیرامون افزایش وصلتها و علاقهمندی به داشتن فرزندان متعدد اتفاق نیفتد ورود به سیاهچاله جمعیتی در سال 1415 لا محاله است و این حادثه به وقوع خواهد پیوست؛ اما در کنار برنامهریزی و هزینه نمودن بهمنظور رونق ازدواج و فرزندآوری. مسائل و معضلات مبتلابه دیگری هم در راه است که از هم مهمترین آنها سالمندی و نیاز به تعداد قابلملاحظهای آسایشگاه برای این طیف از جامعه میباشد.
اگرچه اقشار کهنسال بهظاهر نیازمند زندگی تشریفاتی نیستند اما اداره کردن، بخصوص پیرامون حفظ سلامتی آنها مدیریت تحصیلکرده ای را میطلبد که به نظر میآید وزارت علوم و شورای آموزش عالی کشور همراه با دیگر متولیان این امر ناچارند از همین امروز آستینها را بالا بزنند و در همه دانشگاهها و مدارس عالی رشتههایی را در این زمینه ایجاد کنند تا ورودیه های آن بهمرورزمان فارغالتحصیل شده و وارد بازار کار گردند. البته مجلس نیز موظف است بودجهای خاص برای این هدف در نظر بگیرد و سازمانی مستقل را عهدهدار آن کند تا به ایجاد آسایشگاههای مفرح و بزرگ همراه با کلیه امکانات لازم به استقبال فرهیختگان بروند، زیرا فوج عظیمی از متولدان دهه شصت طی سالهای 1410 تا ۱۴۲۰ به خیل بازنشستگان و بالطبع نیازمند اینگونه اماکن میپیوندند. امروز در کشور تعداد اینگونه آسایشگاهها معدود و محدود است و اکثریت بالاتفاق آنها تنها خوابگاههای فشردهای هستند که در هر اتاقشان 2 تا 10 نفر سالمند اقامت دارند و تقریبا هیچگونه امکاناتی ازجمله سالن اجتماعات، فضای سبز باز، زمینهای ورزشی استخر شنا و دیگر امکانات لازم را ندارند؛ اما اصفهان نزدیک به سه دهه پیش موفق شد به همت زندهیاد حاجآقا پوستی همراهی تعدادی از خیرین بزرگترین آسایشگاه سالمندان را در شمال غربی شهر ایجاد کند که تا به امروز پذیرایی حدود چهارصد نفر بهطور میانگین شبانهروزی میباشد.
در این میان تعدادی به دلیل ضعف مالی خانوادهها از کمک خیران و بهطور رایگان به استفاده از امکانات میپردازند و گروههای بعدی هم مدیران این مجموعه را با چالش هزینههای سنگین روبرو ساخته و تا به امروز اجازه ندادهاند هیچگونه کمبودی در خدمات ایجاد شود که حالا میطلبد تعداد خیران کشور افزایش چشمگیریتر پیدا کنند و این توفیق برای آنها ایجاد شود تا به کمک همشهریان خود بپردازند. استانداردهای جهانی پیرامون حمایت تمامعیار از سالمندان در آسایشگاههای مربوطه حاکی از آنست که میانگین هزینه برای هر نفر در ماه به مرز 18 تا 20 میلیون نفر رسیده ولی متأسفانه اکثر این افراد با حقوقهای زیر ده میلیون تومان و حتی مستمری کمتری بازنشسته شدهاند و بالطبع کسانی را هم همسرانشان در خانواده دارند تا از این مستمری ارتزاق کنند و اگر اینگونه هم نباشد، مبالغ مذکور کفاف دارو، درمان، غذا، اقامت، نظافت، مراقبت و بهداشت او را نخواهد داد که بازهم میطلبد پویش نذر سالمندان از شهر همیشه فعال در امور خیرات و مبرات شروع شود تا افراد متمکن هرکدام حداقل هزینه یکی از این سالمندان را به عهده گیرند و آنهایی هم که امکانات و توانایی بالایی دارند به ایجاد آسایشگاههای جدید، مدرن و مفرح بپردازند تا نسل در حال ورود به دامنه پیری حداقل نگران روزهای سخت خود در آینده نباشد.