در اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران تعداد زیادی از علما و مفتیان، شخصیتهای برجسته دینی و علمی (عموماً با گرایشات ضداستعماری و با سابقه مبارزاتی) از کشورهای مختلف اسلامی میهمان نظام جمهوری اسلامی ایران شدند. این اتفاق، در دو سال بعد از آن نیز افتاد، اما در سال ۱۳۶۱. ش که اولین کنفرانس وحدت اسلامی با ابتکار حضرت امام خمینی (ره) و به مناسبت هفته وحدت (۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول) در ایران برگزار شد، تعداد میهمانان از سرتاسر جهان اسلام به شکل بسیار چشمگیری افزایش یافت، اما این میهمانان که عمده آنها دلبسته انقلاب و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بودند، چگونه در آن شرایط پرالتهاب سیاسی بعد از پیروزی انقلاب، شناسایی شدند و چطور در سالگرد اول و دوم پیروزی تأسیس نظام به ایران دعوت شده بودند؟ این سؤال مهمی است که در مقال پی آمده، پاسخ آن را در دل تاریخ جسته و یافتهایم. امید آنکه تاریخپژوهان انقلاب و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
بدون شک میتوان حضرت آیتاللهالعظمی حاجسیدحسین طباطبایی بروجردی را سردمدار حرکتهای تقریبی و وحدتآفرین در جهان اسلام و تاریخ معاصر ایران دانست، اما بعد از ایشان بسیاری از شاگردان و یارانش، راه وی را در این زمینه ادامه دادند، به ویژه بعد از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)، شاگردان حضرتش در حوزههای علمیه با انگیزهای بیشتر و با هدف بیداری امت اسلامی، ارتباطگیری با انقلابیون و علمای ضداستبداد و ضداستعمار را در سرتاسر جهان آغاز کردند؛ اقدامی که بعدها موجب پیوند قلوب علما و شخصیتهای برجسته اسلامی کشورهای مختلف با انقلاب اسلامی ایران شد. در این فرایند، اما برخی از روحانیون پیشتاز بودند که در ذیل، به نام و اقدامات آنها اشاره میکنیم.
آیتالله سیدهادی خسروشاهی و ارتباط با علما و مبارزان مسلمان قاره آفریقا
آیتالله سیدهادی خسروشاهی در سال ۱۳۱۷. ش در تبریز به دنیا آمد. پدر ایشان همچون اجدادش از روحانیون بزرگ و مبارز بود و به همین دلیل نیز ایشان از جوانی وارد عرصه مبارزه با استبداد پهلوی و استعمار شد. از آنجا که وی شدیداً شیفته شخصیت شهید سیدمجتبی نواب صفوی بود، ایشان را الگوی خود قرار داده بود و در موضوع مسلمانان سایر کشورها، معتقد به اتحاد میان مذاهب اسلامی بود. آیتالله خسروشاهی علاوه بر زبان ترکی (آذری و اسلامبولی)، فارسی و عربی، به زبان انگلیسی و ایتالیایی هم آشنایی داشت. همین توانایی هم به ایشان این امکان را میداد که از دوره جوانی شروع به مکاتبه با شخصیتهای مبارز و علمای برجسته جهان اسلام کند. چنانچه مکاتبات وی با «علامه شیخ محمدتقی قمی» مؤسس دارالتقریب قاهره، گواه این مدعاست، زیرا استاد خسروشاهی شخصیتی تقریبی بود و به تحقق وحدت مسلمین در برابر دشمنان اسلام، عقیدهای راسخ داشت.
به هر روی ایشان با مکاتبه با رهبران مبارز مسلمان که در جنگ با استعمارگران کشورهای اسلامی بودند، اطلاعات بسیار ارزشمندی از وضعیت مسلمان آن کشورها به ویژه کشورهای آفریقایی کسب میکرد. همین مشی هم باعث شد ایشان بعد از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، به همراه امام موسی صدر راهی الجزایر شود و در کنفرانس اسلامی الجزایر شرکت کند. بعد از آن نیز البته به آخن آلمان رفت و در مرکز اسلامی این شهر، ارتباطگیری با علمای اهل سنت ادارهکننده آن مجموعه را آغاز کرد. این رویکرد در ادامه موجب شد او پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۲. ش، مرکز «بررسىهاى اسلامى قم» را با هدف شناخت جریانهای اسلامی کشورهای مختلف تأسیس کند و به ثبت برساند. در نهایت استاد خسروشاهی بر اساس دغدغههای تقریبی خویش و در فرایند ارتباطگیری با بزرگان اخوانالمسلمین مصر، مبارزان مسلمان الجزایر، مبارزان مسلمان تونس و سودان و همچنین بزرگان نهضت اسلامی افغانستان، آن هم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی توانسته بود آنها را با اهداف نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی آشنا کند؛ اقدامی که با پیروزی انقلاب اسلامی موجب شد تعداد زیادی از افراد مرتبط با استاد خسروشاهی، با نظام جمهوری اسلامی همراه شوند (۱).
سفر اعضای کانون تحقیقات اسلامی به کشورهای حاشیه خلیجفارس
آیتالله شهید سیدمحمد حسینی بهشتی، شش سال اداره و امامت جماعت مرکز اسلامی هامبورگ (آلمان) را در اواسط دهه ۴۰ شمسی بر عهده داشت. ایشان پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۹. ش با گزینش تعدادی از طلاب و دانشجویان مبارز و مسلمان به کمک حضرات آیات: محمدتقی مصباحیزدی، احمد جنتی و شهید علی قدوسی، آموزش و نیروسازی برای آینده مبارزات را آغاز کرد. این افراد گزینششده در مدرسه حقانی، علاوه بر کسب علوم دینی، شروع به مطالعه «فلسفه غرب»، «شناخت ادیان و مذاهب»، «تاریخ اسلام و اروپا» و همچنین فراگیری و مکالمه زبانهای عربی و انگلیسی نیز کردند. با پایان آن دوره آموزشی پنج ساله، با ابتکار شهید آیتالله بهشتی، یک مؤسسه تبلیغی به نام «کانون تحقیقات اسلامی» با رویکرد ارتباطگیری طلاب آموزشدیده با مسلمانان سایر کشورهای اسلامی ایجاد شد. این مؤسسه بخشی داشت که در آن عدهای از طلاب به عنوان «مبلغ خارج از کشور» تربیت میشدند. بنا بر پیشنهاد شهید بهشتی و از همان دوره آموزش، قرار شد طلابی که زبان عربی و انگلیسی آنها بهتر بود، برای کسب تجربه و ارتباطگیری با مسلمانان کشورهای اسلامی، سفرهایی به کشورهای مسلمان حاشیه دریای عمان و خلیجفارس داشته باشند. به این ترتیب ارتباطگیری با علما و بزرگان مسلمانان، توسط تعدادی از شاگردان شهید بهشتی همچون حججالاسلام: محمدباقر انصاریمحلاتی، مسیح مهاجری و اوحدی با سفر به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس همچون: بحرین، امارات و کویت در سال ۱۳۵۲. ش آغاز شد؛ سفرهایی که در پایان آن، طلاب وظیفه داشتند گزارشی مبسوط از وضعیت دینی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشورهای مقصد سفر تهیه کنند و آن را به کانون تحقیقات اسلامی تحویل دهند.
در واقع با این ابتکار شهید بهشتی در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباطگیری با علما و بزرگان دینی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس انجام شد. جالب است که در سال ۱۳۶۱. ش مؤسسه کانون تحقیقات اسلامی در معاونت بینالملل سازمان تبلیغات اسلامی ادغام شد و اعضای آن شروع به همکاری با این سازمان کردند (۲).
سیدغلامرضا سعیدی و علامه ابوالعلاء مودودی
استاد سیدغلامرضا سعیدیبیرجندی در سال ۱۲۷۶. ش در روستای نوزادمؤمنآباد بیرجند به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در شهر بیرجند سپری کرد و در دوره جوانی برای ادامه تحصیل به کشور هندوستان رفت و به مدت سه سال در دانشگاه علینگر تحصیل کرد و در آنجا با افکار و آرای محمد علامه اقباللاهوری آشنا شد.
استاد سعیدی بعد از شهریور ۱۳۲۰. ش به تهران مهاجرت کرد و در این شهر تحصیلات علوم حوزوی را پی گرفت و در عین حال وارد فعالیت در عرصه رسانه و البته مبارزات ملی شدن صنعت نفت شد. همچنین وی در همان دهه ۲۰ شمسی سفری به عراق داشت و در آنجا با آیتالله شیخ محمدحسین کاشفالغطاء آشنا شد. آن دیدار موجب تقویت روحیه ضداستعماری و تقریب مذاهب در استاد شد. ایشان از همان دوران، دغدغهای عمیق درباره وضعیت کشورهای اسلامی و ارتباطگیری با علمای جهان اسلام داشت، به همین دلیل نیز در عمر بابرکت خود، بیش از ۷۰جلد کتاب و صدها مقاله در موضوعات مختلف جهان اسلام نوشت که چاپ و منتشر شد. سعیدی به زبان فرانسه مسلط بود و بعدها انگلیسی و عربی را هم فرا گرفت. استاد مجلات انگلیسیزبان و مجلات کشورهای عربی را به خوبی میخواند و ترجمه میکرد. آن فقید سعید به قدری به زبان انگلیسی تسلط داشت که کتاب را به دست میگرفت، نگاه میکرد و به فارسی ترجمه میکرد! یعنی لازم نبود یک بار کل آن را به انگلیسی بخواند و بعد به فارسی ترجمه کند. مکاتبات او با علمای کشورهای مختلف به ویژه علمای کشورهای پاکستان، هند و برخی کشورهای مسلمان آفریقایی، باعث شده بود آثارش در آن کشورها هم منتشر شود، اما شاید بتوان گفت استاد سعیدی بیش از هر کسی در ایران، یک اقبالشناس بود و کتاب و مقالات زیادی درباره وی و شاگردانش نوشت، به ویژه که ایشان ارتباط بسیار گستردهای با علامه مودودی از علمای برجسته پاکستان داشت. شیخ ابوالعلاء مودودی عالمی مسلمان بود که افکار انقلابی و جنبشگرایانه اسلامی داشت. او قبل از استقلال پاکستان، حزب جماعت اسلامی را در سال ۱۹۴۱. م (۱۳۲۰. ش) تأسیس کرده و به دنبال ایجاد یک حکومت اسلامی و ساختن یک جامعه اسلامی واقعی بود، اما حوادث سیاسی پاکستان بعد از استقلال به گونهای پیش رفت که متأسفانه ایدههای نخبهگرایانه مودودی مورد توجه عامه قرار نگرفت، البته به این دلیل که او تحصیلات دانشگاهی هم داشت، کاملاً به زبان انگلیسی مسلط بود و مقالات و کتابهای بسیاری درباره اسلام نوشته بود (۳).
به هر روی استاد سیدغلامرضا سعیدی با ارتباطی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با علمای کشورهای اسلامی شرق آسیا همچون: هند، پاکستان، بنگلادش، فیلیپین، اندونزی و مالزی داشت، توانست قلوب تعداد زیادی از علمای این کشورها را با نهضت اسلامی امام (ره) و انقلاب اسلامی همراه کند. جالب است که حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمان درگذشت استاد سعیدی در سال ۶۷ در پیام تسلیت خود به این نکته اشاره کرده و اظهار داشته بودند:
«بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت نویسنده و مترجم نامدار، مرحوم آقای سیدغلامرضا سعیدی را به بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ایشان و به جامعه علمی و فرهنگی کشور، تسلیت میگویم. این عنصر صدیق و دلسوز و خدمتگزار اسلام، در طول سالهای با برکت عمر خویش، با فحص و تحقیق و نگارش و ترجمه، آثاری پدید آورد که بیشک در نشر افکار نوین اسلامی، دارای تأثیر بود و به خاطر همین آثار است که حقاً باید او را در زمره پیشروان نهضت اسلامی در ایران شمرد. او همچنین انسانی وارسته و پاکدامن و متواضع و غیور و مبارز بود. به مسائل جهان اسلام اهتمام میورزید و در راه تشکیل نظام اسلامی، تلاش فرهنگی ارزندهای کرد. عمر طولانی و پربرکت و پرماجرای او با پاکی و پاکدامنی سپری شد، پاک زیست و پاک به جوار الهی پرگشود. رحمت خدا بر او و یادش گرامی باد.
سیدعلی خامنهای، رئیسجمهوری اسلامی ایران
۲۴ آذر ۱۳۶۷. ش».
در ضمن نباید از اشاره به این نکته غفلت ورزید که توجه استاد سعیدی به علمای اسلامی شرق آسیا موجب شده بود افرادی همچون «مارگریت مارکوس» (مریم جمیله) - شاگرد امریکایی و مسلمانشده علامه مودودی- نیز با انقلاب اسلامی همراه شوند (۴).
فعالیتهای تقریبی آیتالله محمدعلی تسخیری در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
آیتالله محمدعلی تسخیری را که سالها دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بود نیز باید یکی دیگر از اشخاصی دانست که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباطگیری با علما و بزرگان جهان اسلام را آغاز کرده بود. پدر ایشان حجتالاسلام شیخعلیاکبر تسخیریتنکابنی از شاگردان آیتالله خوئی در نجف اشرف بود و به همین دلیل هم آیتالله محمدعلی تسخیری در سال ۱۳۲۳. ش، در نجف اشرف به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی حوزه و همچنین تحصیلات دبستان و دبیرستان را در شهر نجف شروع کرد و ادامه داد. پس از آن نیز تحصیل را در دانشکده «کلیه الفقه النجف» پی گرفت. وی از همان دوران، فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود را با پیوستن به حزب الدعوه شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر آغاز کرد. در واقع سالهاى پایانى تحصیل آقاى تسخیرى در دانشکده فقه نجف و حضور بیشتر او در درس هاى خارج فقه و اصول مراجع بزرگ، مقارن شده بود با تحولات مهم سیاسى در عراق. گروهى به سرکردگى احمد حسن البکر و صدام حسین با کودتا علیه حکومت برادران عارف - که خود با کودتا علیه عبدالکریم قاسم به حکومت رسیده بودند- قدرت را از آن خود کردند و رژیمى به شدت خشن با تشکیلاتى مافیایى متشکل از بى رحمترین عناصرحزب بعث را برقرار کردند.
به دلیل فعالیتهای آیتالله تسخیری در حزب الدعوه، ایشان توسط بعثیون دستگیر شد و حتی دادگاه برای وی حکم اعدام صادر کرد، اما با وساطت و توصیه علمای نجف، این حکم اجرا نشد. شیخ محمدعلى بعد از نجات از اعدام و سپس آزادی از زندان، بلافاصله به عنوان نماینده آیتالله صدر جهت تبلیغ و رسیدگى به امور دینى، عازم شهر دیاله شد و فعالیت هاى خود را از سر گرفت. شیخ در اولین فرصت و مجالى که فراهم شد، به مناسبت عیدسعید فطر به همراه جمع زیادى از اهالى دیاله، عازم بیت امام خمینی گشت و در آنجا سخنرانى مفصلى به زبان عربى انجام داد که بسیار دلانگیز و شورآفرین بود، سپس رهبر کبیر انقلاب اسلامی از آقاى تسخیرى خواستند با همان فصاحت از قول ایشان از حضور پرشور مردم تشکر کند و این در حالى بود که نیروهاى مخفى و علنى امنیتى بعثى، بیت امام را زیر نظر داشتند. به هر روی فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی آیتالله تسخیری، زیر نظر شهید آیتالله صدر، علامه سیدمرتضی عسکرى و مرحوم سیدمهدى حکیم ادامه پیدا کرد. همچنین در آن سالها، آقاى تسخیرى سفرهاى تبلیغى زیادى به کویت و حضور پررنگى در میان شیعیان آن کشور داشت. این سفرها و فعالیتهای سیاسی در عراق، عاملى بود تا مجدداً عوامل حکومت بعثى براى وى پرونده تشکیل دهند تا اینکه در نهایت ایشان در سال۱۳۴۹. ش، به دلیل فعالیتهای سیاسی بر ضدرژیم عراق از این کشور اخراج شد و به ایران آمد. آیتالله تسخیری بعد از استقرار در قم، فعالیت دینی و فرهنگی خود را در مؤسسه دارالتبلیغ اسلامی و با انتشار مجله عرب زبان «الهادی» آغاز کرد و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، با سخنرانیهای انقلابی خود از امام خمینی و انقلاب اسلامی حمایت میکرد. این مجله برای تعداد زیادی از مسلمانان عرب زبان کشورهای مختلف، ارسال میشد.
آیتالله تسخیری پس از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا مسئولیت معاونت بینالملل سازمان تبلیغات اسلامی را به عهده گرفت و با استفاده از تجارب قبل از انقلاب خود در ارتباطگیری با مسلمانان کشورهای مختلف (به ویژه عربزبانان)، به فعالیتهای تقریبی پرداخت. ایشان همچنین در سال ۱۳۷۴. ش، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تأسیس کرد تا فعالیتهای فرهنگی- تبلیغی خارج از کشور، به شکل منسجمتر انجام گیرد. همچنین فعالیتهای ایشان در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، با همراهی و همکاری علما و برجستگان جهان اسلام، نتایج شگفتانگیزی را در وحدت میان مسلمانان با مذاهب گوناگون پدید آورد (۵).
کلام آخر
اندیشه «امت واحده» و مبارزه با تفرقه و دشمنی در میان مسلمین و کشورهای اسلامی به عنوان یک اصل اعتقادی در منظومه فکری آیتالله العظمی بروجردی و سپس امام خمینی باعث شد روحانیون و علمای زیادی در ایران، سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتباطگیری با رهبران دینی، علمی و شخصیتهای برجسته کشورهای اسلامی را آغاز کنند. حرکتی که بعدها پشتوانهای مهم برای تحقق سیاست «وحدت» امت اسلام، در نظام جمهوری اسلامی شد و نتایج نظری و عملی مبارکی را موجب گشت.
منابع:
۱- خسروشاهی، سیدمحمود، مقاله «اصلاح یا ستیز؟» - به مناسبت سالگرد درگذشت سیدهادی خسروشاهی- روزنامه فرهیختگان، مورخ ۱۰ اسفند ۱۳۹۹. ش، ص ۱۴ (اندیشه) - و- طباطبایی، صادق، «خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطبایی»، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ چهارم ۱۳۹۴. ش، جلد اول، صص ۲۱۸ و ۲۱۹،
۲- انصاریمحلاتی، محمدباقر، «سفر به کشورهای مختلف جهان» - در ارتباط با انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول ۱۳۸۳. ش، جلد اول، صص ۲۰ تا ۲۲ و ۳۴ تا ۴۲،
۳- مقاله «فراز و فرود حزب جماعت اسلامی پاکستان» - با تأکید بر اندیشههای ابوالعلاء مودودی- فصلنامه مطالعات شبه قاره، شماره ۲۰، مورخ پاییز ۱۳۹۳. ش، صص ۸۹ تا ۱۲۲،
۴- انصاریان خوانساری، محمدتقی، «سرو استوار» - شمهای کوتاه و مختصر به عنوان یادنامه استاد سیدغلامرضا سعیدی بیرجندی- انتشارات انصاریان، چاپ اول ۱۳۹۰. ش
۵- آریازند- واعظی، عباس- محمود، «راهنامه و مرامنامه آیتالله تسخیری» - مروری بر زندگی، مبارزات و خدمات علامه آیتالله محمدعلی تسخیری- نشر بینالمللی المهدی، چاپ اول ۱۳۹۳. ش، بخش سخن آغازین (صفحه الف تا واو).