کد خبر: 1158386
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۱۵
نظری بر وضعیت پوشش و حجاب زنان در تمدن‌های توحیدی و غیرتوحیدی
بر اساس آیه ۱۲۱ سوره طه، زشتی برهنگی آنچنان بود که آدم و حوا (ع) پس از فریفته شدن به وعده دروغ شیطان و خوردن میوه ممنوعه و سپس برهنه شدن، به فکر یافتن راه چاره‌ای برای آن افتادند: «فَأَکلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصی‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوی: سرانجام هر دو از آن خوردند (و لباس بهشتی‌شان فرو ریخت) و عورت‌شان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگ‌های (درختان) بهشتی جامه دوختند! آدم پروردگارش را نافرمانی کرد و از پاداش او محروم شد!» به این معنا که زشتی برهنگی و فضیلت پوشیدگی امری فطری است که انسان ذاتاً و بدون نیاز به داشتن فرمانی مبتنی بر رعایت پوشیدگی، به دنبال انجام آن است. اما آیا این امر فطری را می‌توان با نگاهی تاریخی مورد کنکاش قرار داد و درست بودن چنین گزاره‌ای را نشان داد؟ این سؤالی است که در مقال پی آمده به دنبال پاسخ آن بوده‌ایم. امید آنکه علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.
انوشه میرمرعشی


حجاب در ادیان الهی
یکی از روش‌های شیطان برای دور کردن انسان‌ها از خدا، آلوده کردن او به فساد و فحشاست. از آنجا که عدم رعایت حجاب و برهنگی از ابزار مهم گسترش بی‌بندوباری در هر جامعه‌ای است، پس در تمام ادیان الهی، پوشش و رعایت حجاب از اصول و فرامین مهم دینی محسوب می‌شود. چنانچه غیر از دین اسلام، در سایر ادیان الهی هم دستورات دینی و شرعی مهمی درباره پوشش و رعایت حجاب از سوی بانوان وجود دارد که در ادامه بدان اشارت خواهیم برد.

حجاب و پوشش در دین زرتشتی
دین رسمی ایرانیان قبل از ورود اسلام به ایران، دین زرتشتی بود. این دین که پیروان آن در قرآن کریم به عنوان اهل کتاب شناخته و «مجوس» نامیده شده‌اند، قدمت بسیار طولانی دارد و بر اساس برخی از احادیث، پیامبر این دین به عنوان یک نبی که مروج توحید و ترویج اخلاق نیکو بوده (ایشان رسول نبود و شریعت جدید نداشته)، قبل از نبوت حضرت نوح (ع) مبعوث شده بود. چنانچه امام صادق (ع) درباره این دین فرموده است: «مجوس پیامبری داشت که او را کشتند و کتابش را سوزاندند. او کتابی را که در پوست ۱۲ هزار گاو نوشته شده بود به میان آنان آورد و به او جاماسب گفته می‌شود.» (۱)
در دین زرتشتی زن عفیف، پاکدامن و مطیع شوهر، مورد ستایش قرار گرفته و حتی در یکی از آیاتی که باید در «دوگانه» (نمووه - نماز‌های واجب دین زرتشتی) خوانده شود، این دعا دیده می‌شود: «کدبانوی پارسا که بسیار نیک‌اندیش، نیک گفتار و نیک کردار، طالب دانش و فرمانبردار شوهر خود است را می‌ستاییم.» (۲)
بر همین اساس قبل از ورود اسلام به ایران، زنان زرتشتی علاوه بر رسم پوشیدن البسه گشاد و بلند که تمام بدنشان را می‌پوشاند (۳)، دارای سه نوع پوشش به نام‌های «لچک»، «مَکنو» و «چارقد» برای پوشاندن مو‌های خود بودند. «لچک» روسری سه گوشی بود که بانوان زرتشتی موقع نماز و دعا خواندن بر سر می‌کردند. البته از قدیم در میان آن‌ها مرسوم بوده که برای رعایت حیا، حتی جلوی مردان محرم همچون پدر، برادر یا پدر همسر هم این لچک را به سر می‌کرده‌اند، اما «مکنو» و «چارقد» برای پوشاندن مو و کل بدن مقابل نامحرمان بود. مکنو پارچه سه گوش کوچکی بود که زنان زرتشتی برای پوشاندن مو‌های ریزجلوی سر از آن استفاده و به وسیله گره زدن دو گوشه آن پارچه در پشت گردن، حجاب را رعایت می‌کردند. درضمن قابل توجه است که گرچه امروز سربند‌ها و کلاه‌های زیر روسری و شال همان کارکرد مکنو را دارد، ولی در واقع مقنعه در طول زمان، همان تغییر تلفظی و ماهیتی مکنو به مکنعه و مقنعه است. «چارقد» را، اما که پارچه بسیار بزرگی بود و در سه اندازه تا روی کمر تا روی زانو و تا روی مچ پا وجود داشته، زنان زرتشتی روی مکنو به وسیله سنجاق خرمهره داری، به عنوان پوشش اصلی مو‌ها و بدن استفاده می‌کردند. (۴) درضمن برای زنان اشراف و بزرگ‌زاده زرتشتی، پوشیدن پوشیه و برقع واجب بوده است.
در واقع بعد از ورود اسلام به ایران، نه تنها حجاب بانوان تغییری نکرد که به علت واجب نبودن استفاده از برقع در اسلام، زدن آن در میان زنان کمرنگ‌تر هم شد! در واقع در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله بعد از ورود اسلام به ایران تا اواخر دوره قاجار، بانوان ایرانی بنا بر موقعیت قومی و استانی خود، از مدل‌های مختلف لچک، مکنو و چارقد استفاده کرده و همچنان می‌کنند. به طور مثال بانوان بخشی از مناطق از جمله ماسوله، از چارقد‌های تا روی کمر استفاده کرده و همچنان می‌کنند. برخی بانوان مثل بانوان گیلکی، از چارقد چهارخانه تا روی زانو و بانوان کرمانی و یزدی و... از چارقد تا روی مچ پا استفاده می‌کردند. در واقع باید گفت همین چادر‌های مشکی برش دار و ساده‌ای که امروزه بسیاری از بانوان ایرانی بر سر می‌کنند، میراث به جا مانده از همان چارقد تا روی مچ پاست. (۵)

حجاب در دین یهود
شریعت یهودی که با مبعوث شدن حضرت موسی (ع) آغاز شد، همچون دین حضرت ابراهیم، بر داشتن پوشش و حجاب برای بانوان تأکید فراوان داشت. این تأکید هم در کتاب آسمانی یهودیان یعنی تورات وجود دارد و هم در کتاب شریعت یهودیان یعنی «تلمود». چنانچه در تورات [کتاب مقدس یهودیان]آمده است: «رفقه چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می‌آید؟ خادم گفت آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.» (سفرپیدایش، باب ۲۴، فقره ۶۴ و ۶۵). حتی در تورات، هشداری جدی درباره عواقب بی‌حجابی و بی‌حیایی به بانوان وجود دارد: «خداوند می‌گوید از این جهت که دختران صهیون از خلخال، پیشانی بند، هلال، گوشواره، دستبند، زنجیر، عطردان، انگشتر و حلقه بینی در برابر مردان استفاده می‌کنند، عذاب بر قوم صهیون نازل خواهد شد.» (رساله اشعیای نبی، باب ۳، فقره ۱۶ تا ۲۶)
همچنین باید توجه داشت که در دین یهود، نسبت به روابط زنان و مردان نامحرم حساسیت بسیار بالایی وجود دارد و درباره آن سختگیری بسیاری دیده می‌شود. چنانچه بر اساس شریعت یهود اگر زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت، چنان که مثلاً بی‌آن که چیزی بر سر داشت به میان مردم می‌رفت یا در شارع عام نخ می‌رشت، یا بر هر سنخی از مردان درد دل می‌کرد، یا صدایش آن قدر بلند بود که، چون در خانه‌اش تکلم می‌کرد، همسایگانش می‌توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه‌ای او را طلاق دهد. (۶)

حجاب در دین مسیحیت
با مبعوث شدن حضرت عیسی بن مریم (ع) به رسالت، احکام و دستورات دین یهودی ملغی نشد، بلکه بخش‌هایی از آن که به انحراف رفته بود، تصحیح و بنا بر شرایط زمانه احکامی به آن اضافه شد و بخش‌هایی که مورد تحریف قرار نگرفته بود هم مورد تأیید و تأکید قرار گرفت. بر همین اساس احکام مربوط به داشتن پوشش و حجاب برای بانوان پیرو این دین تغییری نکرد و مورد تأیید دین مسیحیت قرار گرفت. البته در چند رساله از رساله‌های انجیل، بر رعایت آن تأکید بیشتری شد. چنانچه در رساله پولس به تیموتاوس (یکی از اصحاب) گفته شده: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و رخت گرانبها، بلکه چنان که زنانی را می‌شاید که دعوای دینداری می‌کنند به اعمال صالحه.» (انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس، باب دوم، فقره ۱۵۹). به علاوه که پولس توصیه کرده است: «به زنان سالخورده بیاموز که در زندگی و رفتار خود موقر و سنگین باشند، غیبت نکنند، اسیر شراب نشوند و در اعمال نیکو نمونه باشند. تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرداندیش و عفیفه و خانه‌نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا دیگران بهانه‌ای برای بدگویی از مسیحیان پیدا کنند.» (انجیل، رساله پولس به تیطوس، باب دوم، فقره ۶ ـ ۱). بنابراین می‌توان ادعا کرد رعایت پوشش و حجاب در دین مسیحیت، با شدت بیشتری از دین یهودیت به بانوان مسیحی فرمان داده شده است.

حجاب در دوران باستان و تمدن‌های غیرتوحیدی
از زمان هبوط حضرت آدم (ع) بر زمین تا به امروز، اقوام بسیاری راه شرک و کفر در پیش گرفته و از راه یگانه‌پرستی فاصله گرفته‌اند. برخی از این اقوام مشرک و کافر، البته در تاریخ توانسته بودند تمدن‌های بسیار بزرگ و شگفت انگیزی هم ایجاد کنند. اما آیا مردمان آن تمدن‌ها به شکل کامل، هرآنچه مربوط به فطرت خود بوده، از جمله مسئله پوشیدگی و حجاب را به کناری نهاده بودند؟ این سؤالی است که می‌توان پاسخ آن را با مراجعه به متون مکتوب، سنگ نبشته‌ها و نقاشی‌های حجاری شده تمدن‌های باستانی پیدا کرد. گرچه در عموم تمدن‌ها، به ویژه تمدن‌های غیرتوحیدی باستانی، یکی از عوامل سقوط و فروپاشی، گسترش فساد و فحشا و دوری از مسائل اخلاقی بوده است، اما در همان تمدن‌ها هم بشر بنا بر فطرت خود، سعی در حفظ برخی اصول اخلاقی و فطری، همچون پوشیدگی و حجاب داشته است.

پوشش و حجاب در رم و یونان باستان
یکی از این تمدن‌های غیرتوحیدی بزرگ جهان، تمدن رم و یونان باستان بوده است. مردمان این تمدن، الهه‌های گوناگون (بت‌ها) را می‌پرستیدند. گرچه باید توجه داشت که تقید به پوشیدگی در میان آحاد جامعه تمدن رم و یونان باستان، به اندازه تمدن‌های توحیدی و به ویژه رقیب آن یعنی تمدن ایران (از دوره هخامنشیان تا پایان دوره ساسانیان) نبوده است، اما زنان آن نسبت به داشتن پوشش و حجاب بی‌قید نبوده‌اند. ویل دورانت براساس نوشته‌های باقیمانده از آن تمدن، درباره پوشش و حجاب زنان می‌نویسد: «در یونان باستان، زنان فقط در صورتی می‌توانستند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشن‌های مذهبی و تماشاخانه‌ها حضور یابند که کاملاً در حجاب و تحت مراقبت باشند. گرچه لباس مردان از دوقطعه پارچه چهارگوش تشکیل شده که بخش پایین و بالای بدن را تا حدودی می‌پوشاند، اما زنان یونانی علاوه بر لباس پیراهن مانند خود که تونیک یا تونیکا نامیده می‌شد، شال بلندی به نام استولا داشتند که روی سر و دوش خود می‌افکندند و تمام سر و بدن را می‌پوشاندند. همچنین دورانت به نقل از یک نمایشنامه رومی، مستوری زن را در آن دوران اینچنین معرفی می‌کند: «نام یک زن پاکدامن را نیز همچون خود او باید در خانه پنهان داشت. همچنین زنان زمانی که شوهران‌شان مهمان داشتند، از ظاهر شدن جلوی مهمان خودداری می‌کردند.» (۷)
هندوستان
بخش عمده‌ای از مردمان کشور هندوستان، پیرو آیین هندو و بودایی هستند. این دو دین غیرالهی، بیشتر از تفکراتی اخلاقی تشکیل می‌شود. متأسفانه در تفکر هندوئیسم، زنان جایگاه مقدس و رفیعی ندارند، اما با این حال بنا بر پژوهش ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن، زنان در آیین هندوئیسم نیز دارای قیود محکمی بوده‌اند. لباس آن‌ها شامل یک راسته بسیار بلند می‌شده که «ساری» نام داشته که یا از جنس ابریشم رنگین بوده است یا از جنس «کدری دستباف». این راسته بلند هم قسمت بالاتنه را می‌پوشانده و هم قسمت پایین تنه را تا مچ پا. در ضمن کمر توسط شالی دیگر، محکم بسته می‌شده است. درضمن قسمت آزاد ساری در منزل و جلوی محارم، روی شانه انداخته می‌شده و در زمان خروج از منزل و در مقابل نامحرم، بر روی سر انداخته می‌شده است. (۸) گفتنی است که هنوز در هند، «ساری» لباس سنتی بانوان محسوب می‌شود.

چین
مردمان کشور چین و البته کشور‌های متأثر از فرهنگ آن همچون کره‌شمالی و جنوبی، ژاپن و...، پیرو آیین «بودا» بوده‌اند. این دین و اقمار آن مانند کنفسیوس، تائوئیسم، شین توئیسم و...، ادعای دین و شریعت بودن و پیغمبر داشتن نداشته‌اند. مبدأ و معاد در این آیین، بسیار کمرنگ است و دستورات این دین بیشتر جنبه اخلاقی دارد. (۹) نظام اجتماعی و فرهنگی کشور چین از زمانه بسیار دور، نظامی مردسالار و سنتی بوده است. زنان در این نظام منشأ تصمیم‌گیری و اثر نبوده‌اند، اما جایگاه آن‌ها در خانواده محفوظ بوده است. برهمین اساس هم ویل دورانت، از وجود قوانین سفت و سخت عرفی درباره زنان در کشور چین سخن می‌گوید و آنان را بسیار مقید می‌نامد. از دیرباز لباس زنان چینی پوشاننده کل بدن بوده است و حتی با پارچه‌ای، مو‌های خود را در انظار عمومی و از نگاه مردان می‌پوشانده‌اند و البته زنان اشراف در انظار حاضر نمی‌شده و موقع رفت و آمد در هودج یا کجاوه [اتاقک چوبی یا حصیری]می‌نشستند که توسط بردگان یا بر پشت اسب و شتر حمل می‌شده است. (۱۰)
البته این فقط بانوان چینی نبوده‌اند که با پوشش کامل و حجاب در جامعه حاضر می‌شده‌اند، بلکه بانوان ژاپنی هم علاوه بر پوشیدن کیمونو - که پوشاننده کل بدن بوده- از اوکوسوزوکین (پارچه‌ای برای پوشاندن سر و شانه) در معابر استفاده می‌کرده‌اند. همچنین بانوان کره‌ای (هم شمالی و هم جنوبی)، بیرون از منزل از چانگوت (لباسی چادر مانند که سر و بدن را تا پایین کمر می‌پوشاند) استفاده می‌کرده‌اند.

کلام آخر
باید توجه داشت که در میان اقوام و تمدن‌های باستانی غیرتوحیدی، بوده‌اند تمدن‌هایی که میزان تقید به پوشیدگی و حجاب در آن‌ها کمرنگ بوده است. به طور مثال در تمدن فراعنه، پوشش مردان حداقلی و پوشش بانوان گرچه کامل، اما بدون حجاب (پوشاندن مو) بوده است. البته غیر از کشور مصر در قاره آفریقا، قبایل و اقوام توتم پرست (۱۱) نیز چندان تقیدی به پوشیدگی کامل بدن و حجاب نداشته و همچنان ندارند. (۱۲) در واقع می‌توان گفت تمدن‌های غیرتوحیدی به میزانی که از آموزه‌های انبیای الهی (ص) و فطرت دور شده و راه ظلم، فساد و بی‌اخلاقی را در پیش گرفتند، به همان میزان هم از حیا و پوشیدگی و حجاب دور شدند.
منابع:
۱- شیخ طوسی، التهذیب، جلد ۶، ص ۱۷۵،
۲- ارباب شاهرخ، کیخسرو، «زرتشت، پیامبری که باید از نو شناخت»، چاپخانه دیدآور، صص ۹۸ و ۹۹،
۳- باید توجه داشت که مردان زرتشتی نیز علاوه بر پوشیدن البسه بلند و گشاد، در موقع عبادت حتماً کلاه باید بر سر بگذارند.
۴- موسوی، زهره سادات، «عفاف و حجاب در ادیان الهی»، مرکز امور زنان و خانوداده ریاست جمهوری، ۱۳۸۵. ش، صفحات ۳۹، ۴۰ و ۴۳،
۵- محمدی آشنائی، علی، «حجاب در ادیان الهی»، انتشارات اشراق (قم)، ۱۳۷۳. ش، صفحات ۷۷، ۷۸، ۸۲ و ۹۰،
۶- دورانت، ویلیامز، «تاریخ تمدن» - عصر ایمان-، جلد ۴، مترجم طاهری و دیگران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ چهارم ۱۳۷۳. ش، صص ۲۹ و ۳۰،
۷- همان، «تاریخ تمدن» - یونان باستان-، جلد دوم، صفحات ۳۲۴ و ۳۳۹ و ۳۴۰،
۸- همان، «تاریخ تمدن» - مشرق زمین گاهواره تمدن-، جلد اول، صفحات ۵۴۷ تا ۵۷۲،
۹- باهنر - هاشمی رفسنجانی، محمدجواد - اکبر، «جهان در عصر بعثت»، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سیزدهم ۱۳۷۲. ش، صفحات ۱۳۸ تا ۱۴۰،
۱۰- دورانت، ویل، «تاریخ تمدن» - مشرق زمین گاهواره تمدن-، جلد اول، صفحات ۸۵۵ تا ۸۶۳،
۱۱- توتم پرستی یکی از عمده‌ترین اشکال شرک است؛ توتمیسم یعنی احترام و ایمانی که افراد قبیله نسبت به برخی از گیاهان یا حیوانات دارند، به طوری که روح آن گیاه یا حیوان را حامی خود دانسته و از کشتن و خوردن این حیوانات و گیاهان پرهیز می‌کنند.
۱۲- برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به کتاب «مردم شناسی» - روش، بینش و تجربه-، نوشته دکتر اصغر عسگری خانقاه، فصول مربوطه به قاره آفریقا

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار