سالهاست در مورد تخریب جنگل و دشت و مراتع و هجوم زمینخواران به این مناطق هشدار داده میشود، اما انگار نه قانون برای برخورد با این عوامل کامل است و نه مسئولان عزمی برای جلوگیری از این کار دارند. بازی از زمینخواریها شروع شد و کمکم به جنگل و مراتع رسید. بعد از آن خوردن سواحل و حتی دریا شروع شد و در ادامه کوهخواری موضوعی بود که حتی مقام معظم رهبری نیز با گلایه از مسئولان خواست جلوی تخریبها و ویلاسازیها در این مناطق گرفته شود. اما حالا در برخی روستاهای گلستان اتفاقاتی در حال رخ دادن است که گروهی میتوانند دقیقاً با حکم قانونی، جنگل را شخم بزنند و در آن خانه بسازند. اما به خاطر اهمالکاریهای مدیران، ترجیح میدهند ویلاهایی بسازند که میلیاردها تومان ارزش دارد.
تا چند سال پیش وقتی صحبت از حمله به محیطزیست و انواع «خوردن»ها از زمین و جنگل تا مراتع و کوه، به گوش میرسید، نگاهها به سمت استانهای شمالی و سرسبز میچرخید. اما حالا تمام ایران زیر پای کسانی است که نه از قانون واهمهای دارند و نه از اسم مسئولان میترسند. همین موضوع نشان میدهد جامع نبودن قوانین و ضعف در اجرای آن در سالهای اخیر مشکلات زیادی را در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به کشور تحمیل کرده که بخش منابع طبیعی و محیطزیست از این قاعده مستثنی نبوده و بیش از هر جای دیگر لطمه خورده است.
یکی از مواردی که در اواخر دهه ۶۰ در دستور کار متولیان مدیریت منابع طبیعی قرار گرفت موضوع خروج دام از جنگل و ساماندهی جنگل نشینان بود، هرچند طرح موضوع به سالهای بسیار دورتر و به سال ۱۳۱۸ برمیگشت، اما اجرای درست آن نوید بخش اتفاقات خوب در این زمینها بود.
اجرای این قانون از سال ۱۳۶۸ آغاز شد و بر اساس برخی آمارها در استان گلستان ۲۷۸ آبادی واقع در داخل و حاشیه جنگل و همچنین ۳ هزارو ۴۰۰ دامدار داخل جنگل مشمول اجرای این طرح میشدند.
بر این اساس دولت بر مبنای مساحت اراضی تحت اختیار دامداران، تعداد احشام، میزان اراضی شخصی و مستثنیات برای آنها، طرح تجمیعی و مابهازا پیاده و برای آنها در سایر مناطق منزل مسکونی و اراضی زراعی پیشبینی کرد.
این فرآیند در تعداد زیادی از روستا انجام شد، اما در روستای «حیدرکلا» یا «حیدرکلاه» مینودشت چالشهای بسیاری به همراه داشت که همگی به خاطر ضعف قانون و اهمال در اجرای آن است.
ترک داوطلبانه و بازگشت قانونی
حیدر کلاهیها حدود ۴۰ سال پیش داوطلبانه دهکده خود را ترک کرده و عرصههای پیرامونی این روستا پس از چند سال تبدیل به جنگل میشود، منابع طبیعی براساس قانون اراضی این روستا را در روزنامه رسمی آگهی کرده و سپس در زمره اراضی جنگلی قرار میدهد. اما در ادامه با گران شدن اراضی در زمینهای ییلاقی و خلاء قانونی عدهای از بومیان با حمایت برخی مطلعان به گپهای قانونی اقدام به طرح دعاوی علیه منابع طبیعی کردند.
در ادامه تعدادی از افراد موفق به اخذ رأی مبنی بر شخم و شیار اراضی جنگلی گرفتند و مقرر شد در زمینهای متعلق به آب و اجداد خود کشاورزی کنند، اما این افراد ترجیح دادند تا با ویلاسازی به درآمدهای میلیاردی دست یابند و در این رابطه برخی کمکاریها و اهمال مدیران هم بیتأثیر نبود.
در دهه ۹۰ برخی از اهالی روستای حیدرکلا علیه منابع طبیعی شکایت کرده و موفق به کسب نظر مثبت دادگاه میشوند.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان میگوید: «چند سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، روستای نیشاک مینودشت در مجاورت روستای حیدرکلا، دچار رانش و لغزش میشود و اهالی نیشاک منازل خود را ترک کرده و به سوی مینودشت و روستاهای مجاور مهاجرت میکنند.»
حمید سلامتی ادامه میدهد: «در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ اهالی روستای حیدرکلا که حدوداً ۲۰ خانوار بودند، هم به دلیل نبود خدمات زیربنایی مانند برق و خدمات بهداشت و درمان و در پیروی از اهالی روستایی نیشاک از دهکده خود به سوی مناطق پایین دست به ویژه روستای القجر کوچ کرده و فقط دو خانوار دامدار در منطقه میمانند.»
به گفته این مسئول، پس از کوچ اکثر اهالی این روستا و رهاکردن زمینهای زراعی، به سبب شرایط اقلیمی تمام عرصهها تبدیل به رویشگاههای جنگلی میشوند و اداره کل منابع طبیعی در اجرای مقررات ملی با آگهی رسمی در روزنامه سراسری و عدم ثبت اعتراض، این عرصهها را به اراضی جنگلی الحاق میکند و برنامههای پرورشی مانند جنگلکاری در آن انجام میدهد.
سلامتی ادامه میدهد: «در سال ۱۳۷۰ با مذاکره با دو دامدار ساکن در روستای حیدرکلا، تمام حق و حقوق آنها پرداخت و با اختصاص چند هزار متر زمین در منطقه دلند و منزل مسکونی در نوده ملک، آنها را کوچ میدهند. اوایل دهه ۹۰ تعدادی از فرزندان ساکنان قدیم روستای حیدرکلا، با استناد به سوابق کشت و کار، علیه منابع طبیعی گلستان شکایت کرده و در نهایت در دادگاه بدوی و تجدید نظر موفق به کسب رأی مثبت میشوند. این افراد موفق میشوند تا ۲۱ هکتار از عرصههای جنگلی حیدرکلا را جزو اراضی مستثنیات قرار دهند. پس از تحصیل این رأی تعداد بیشتری از ساکنان قدیمی روستای حیدرکلا با همراهی اقوام خود در سالهای ۹۴ تا ۹۷ مبادرت به طرح شکایت میکنند.»
وقتی قانون توان ندارد
در سال ۱۳۹۸ و پس از وقوع سیل در منطقه عدهای از اهالی با همراهی برخی مدیران با استفاده از امکانات و اعتبار سیل جاده منتهی به روستای حیدرکلا را بهسازی و مرمت کردند؛ اقدامی که شاید با مجوز یا بدون مجوز انجام شد، اما هیچکس جلوی آنها را نگرفت.
پس از آن عدهای از بومیان که در سنوات قبل با حکم قضایی زمینهای در منطقه دریافت کرده بودند، به صورت غیرقانونی اقدام به ساختمانسازی کردند.
به گفته مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان و براساس رأی دادگاه آنها صرفاً مجاز به کشت و کشاورزی در زمین بودند و با توجه به آنکه روستا کد روستایی نداشت باید امور اراضی جهاد کشاورزی مانع ساخت و ساز میشد.
سلامی میگوید: «مقرر است به تعدادی از افرادی که رأی دادگاه دارند در منطقه یعنی گاو و زمین بدهیم تا اراضی جنگلی روستای حیدر کلا بیشتر تخریب و شخم و شیار نشود.»
به هرحال در خلاء ناشی از قانون و بیتوجهی برخی مسئولان و شاید دست داشتن برخی آنها در ویلاسازیها حالا جنگلهای حیدرکلاه تخریب و جای درختان آن را ساختمانهای بتنی پر میکنند.