شهر یزد، همواره بهعنوان نخستین شهر خشتخام و دومین شهر تاریخی جهان مطرح بوده است و بافت تاریخی این شهر به مساحت ۷۵۰هکتار در سال۱۳۸۴ به ثبت ملی رسید و در ۱۸ تیرماه۱۳۹۶ نیز پس از پیگیریهای مداوم، ۲۰۰هکتار از مساحت بافت قدیم یزد در نشست سازمان جهانی یونسکو در کراکوف لهستان جهانی شد. با اینکه بعد از جهانی شدن این بافت تاریخی حفاظت از آن به موضوعی حیاتی برای یزدیها تبدیل شد، اما انگار هر چه این حساسیتها بالاتر رفت، بیتوجهیها هم افزایش یافت. با اینکه در کنار هزاران مشکل موجود، بافت تاریخی یزد از رطوبت قنواتش رنج میبرد، اما حالا روانابها و هدایت آنها به قنوات خشک هم به معضل دیگری تبدیل شده که باعث سست شدن بناها و بعضاً فروریختنشان میشود.
از همان ابتدا اعلام شد که یکی از چالشهای تهدیدکننده بافت تاریخی یزد، جریان آب در قناتهای متعددی است که زیر این منطقه وجود دارد. رطوبتی که اگرچه مربوط به امروز و دیروز نیست، اما عواقب آن رفته رفته از عمر بناهای تاریخی میکاهد و آنها را با خطر نشست مواجه میکند. در کنار این آبهای زیرزمینی حالا روانابها هم به معضلی بزرگ تبدیل شدهاند و چندی قبل وقتی سیل، مناطقی از شهر یزد را در بر گرفت و خساراتی بر جای گذاشت، روانابها وارد خانههای مردم شدند و نگرانیهای زیادی در رابطه با تخریب بناهای قدیمی و ریزش دیوارها به وجود آمد. هر چند این نگرانیها در ادامه به واقعیت پیوست و تعدادی از خانهها فرو ریخت. بعد از این اتفاقات و در جلسه اضطراری که با حضور وزیر کشور برای مدیریت بحران سیل در استان تشکیل شد، مشکل نبود منبعی برای مدیریت روانابها به خارج از شهر مطرح شد و وزیر کشور با اشاره به قناتها از مسئولان استان خواست در این باره تحقیق کنند. قناتهایی که بخش عمدهای از آنها از زیر بافت تاریخی یزد عبور میکنند و خودشان معضلی برای بافت تاریخی به شمار میآیند.
شاید احیای دوباره قنوات خشک شده و ذخیرهسازی آب در آب انبارهای موجود و استفاده از روانابها برای آبیاری فضای سبز و مواردی غیر از شرب برای یزد لازم و مثمرثمر باشد، اما نباید فراموش کنیم که ورود حجم زیادی از روانابها به داخل این کانالهای قدیمی که بخش عمدهای از آنها سالهای سال است خشک ماندهاند و ظرفیتشان هم هرگز در این حد نبوده، خطر جدی به حساب میآید.
فاضلابها، بلایی زیر پوست بافت تاریخی
به خاطر اینکه سالهاست قناتهای متعددی مانند «زارچ» و «فیروزآباد» از زیر شهریزد و مرکز بافت تاریخی عبور میکند، به همراه آبهای سطحی ناشی از بارشها موجب رطوبت کشیدن بناهای بافت تاریخی یزد شده است. اما موضوع بعدی اینکه در چند دهه اخیر بهدلیل اتصال فاضلاب خانههای بافت تاریخی به قناتها، مشکلات مهم دیگری بهوجود آمده است. به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، در برخی مناطق بهدلیل ریزش و مسدود شدن قنوات، رطوبت بیشتری به بافت تاریخی نفوذ کرده و تأثیر تخریبی در برخی بناهای تاریخی این بافت زنده و پویا به وجود آورده است. هر چند تاکنون ۳۷۰ورودی فاضلاب به قنات «زارچ» که مربوط به خانهها، اماکنعمومی و خدماتی بود، مسدود شده ولی این امر نتوانسته است کمکی به کاهش رطوبت نفوذی به بافت کند. در حال حاضر قناتهای زارچ، فیروزآباد مجومرد، رستاق، مهدیآباد رستاق، نصرتآباد، ابرندآباد، علیآباد و میمونه، اشکذر، حجتآباد، همتآباد، دهشیری، بندرآباد، جلالآباد، عزآباد، صدرآباد و چند رشته قنات دیگر همه از زیر بافت تاریخی عبور میکنند و همین امر حفر کانال فاضلاب در بافت تاریخی را غیرممکن کرده است. البته از میان همه این قناتها، فقط قنات زارچ آب دارد و از آن استفاده میشود و بقیه قناتها یا خشک هستند یا به محل تخلیه فاضلاب تبدیل شدهاند که در برخی مناطق با افزایش فاضلاب، خوردگیها و ریزشهای شدیدی به وجود آمده و حتی ممکن است بافت خانهها نشست کند و سبب وقوع اتفاقهای جبرانناپذیری شود.
ضایعاتیها؛ حاکمان بافت تاریخی
از ثبت جهانی یزد حدود پنج سال میگذرد. در این مدت حساسیت برای حفظ بافت تاریخی افزایش یافته است ولی کاری برای نگهداری از این منطقه نمیشود. در یزد الگوی حاشیهنشینی با دیگر شهرها متفاوت است. حاشیهنشینی در بافت تاریخی و مرکز شهر وجود دارد و بیشتر مردم بومی در حاشیه بافت زندگی میکنند، اما همین بومیها به خاطر اندک بودن خدمات شهری در بافت تاریخی، آساننبودن دسترسی به اماکن شهری و هزینه بالای نگهداری خانههای قدیمی در آن زندگی نمیکنند و خانههایشان را گاه به اتباع و مهاجران دیگر شهرها اجاره میدهند. نگهداری ضایعات در بافت تاریخی یزد از جمله مسائلی است که موجب نگرانی شهروندان یزدی شده است، زیرا آسیبهای جبران ناپذیری به این منطقه میزند. تأثیر فرهنگی این موضوع هم قابل توجه است، زیرا بیشتر افرادی که جمعآوری و تفکیک ضایعات را بهعنوان شغل خود انتخاب کردهاند، مهاجران و بهویژه اتباع بیگانه هستند؛ مردمانی که بهدلیل ارزانی خانه در بافت تاریخی آنجا را بهعنوان محل کار و زندگی خود انتخاب کردهاند. مشکلات بافت تاریخی فقط به حضور ضایعاتیها ختم نمیشود. بازار یزد هم بهدلیل حضور مشاغل مختلف و انجام هر روزه فعالیتهای تجاری میتواند تهدیدی برای امنیت بافت تاریخی باشد. حدود دو سال است که مرمت بازار مسگرها و زرگرها شروع شده، اما مشکل جایی است که بعضی مغازهداران با تراشیدن دیوار تلاش میکنند چند سانتی به مساحت مغازههای گرانقیمت خود اضافه کنند؛ کاری که به استحکام بنا صدمه میزند و خطرآفرین است. مشکل دیگر جای خالی ایمنی برای اطفای احتمالی حریق در بازار است که کاری در این باره انجام نشده است. در عرصه ثبتی شهر یزد ۲۲ هزار پلاک وجود دارد که تاکنون فقط ۹۴۷ بنا مرمت شده است. این تعداد در مقابل آنچه باقیمانده بسیار اندک است. هرچند این کار را هم خود مردم انجام دادهاند و میراث فرهنگی امکانات و بودجهای در اختیار ندارد که بتواند در سال بیشتر از دو خانه را مرمت کند.
توجه ویژه به زیرساختها
در سالهای گذشته بیشترین میزان توجه به حوزههای عمرانی و ظاهری بافت تاریخی یزد هدایت شده و قطعاً اگر این رویکرد همچنان به همین صورت باقی بماند و مسائل اجتماعی مورد بیمهری قرار گیرد، در آینده حوزه گردشگری یزد با مشکلاتی جدی روبهرو میشود. بیشک مهمترین ارزشی که بافت تاریخی یزد را نسبت به سایر آثار و بافتهای تاریخی در کشور و جهان متمایز کرده است و آن را به ثبت جهانی رسانده، پویایی و زندهبودن این بافت است. اگر زیرساختهای لازم برای بهرهمندی مردم از خدمات زندگی در این بافت افزایش پیدا نکند، پویایی بافت دچار مشکلات جبرانناپذیری میشود. لزوم دسترسی به خدمات عمومی و فوریتدار در این منطقه و عدم امکان ایجاد تغییرات گسترده در زیرساختها با توجه به ویژگیهای بناهای موجود در بافت، سبب شده است بعضاً مشکلاتی برای ساکنین آن به وجود آید و تنها راهکار رفع این مشکلات هم استفاده از زیرساختهای متناسب با ویژگیهای این منطقه است.