شهید آیتالله سیداسدالله مدنی، دومین شهید محراب در تاریخ نظام اسلامی و شخصیتی والا در میان عالمان انقلابی است که میتوان سه مشخصه فقاهت، مجاهدت و شهادت را برای ادوار گوناگون حیات وی به کار برد. «زندگی و مبارزات آیتالله شهید سیداسدالله مدنی»، توسط رضا بسطامی و داود قاسمپور، در تببین حیات علمی و عملی آن عالم مجاهد تدوین یافته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن همت گماشته است. ناشر در دیباچه این اثر، در باب محتوای آن چنین آورده است:
«در شکلگیری، تکوین و پیروزی انقلاب اسلامی، قشرها و طبقات بسیاری از جامعه ایران حضور داشتند، لذا وجه متکثر (پلورالیتیک) انقلاب ایران از تفاوتهای مهم این رویداد با موارد مشابه است. در انقلاب اسلامی ایران، همه قشرها و طبقات اجتماعی حضور چشمگیر داشتهاند، بنابراین تئوریسینهای این انقلاب در سراسر جهان نتوانستهاند عناوینی مثل بورژوازی، کارگری یا دهقانی را برای آن به کار برند. واضح است که همه انقلابها براساس دورهای درازمدت و بر اثر عوامل و زمینههایی ظهور یافته و در ادامه عواملی تسریعکننده، این واکنش اجتماعی را تشدید میکنند و سرانجام با اسقاط رژیمهای دیکتاتوری و بر هم زدن وضع موجود، دوره جدیدی را بنیان مینهد. در اینجا ما قصد ریشهیابی انقلاب اسلامی ایران را نداریم، زیرا در این خصوص تاکنون پژوهشهای مستقلی انجام شده و به دلیل اهمیت موضوع، باب تحقیق در این باره همچنان باز است، معالوصف باید اذعان کرد که پژوهش درخصوص شخصیتشناسی انقلابی، ناخودآگاه پژوهشگر را به بررسی موازی انقلاب و تأثیر آن بر سوژه مورد تحقیق سوق میدهد. جامعه ایران در بستر تاریخی خویش و در قبل از انقلاب اسلامی، سوابق مبارزاتی دیگری، چون نهضت مشروطهخواهی و جنبش ملی شدن نفت را تجربه کرده است، لکن ضمن ارج نهادن به همه مردان و زنانی که برای آرمانهای بلندی، چون آزادی و استقلال این سرزمین، رنجهایی عمیق را برخود هموار کردند تا چراغی فرا روی آینده باشند، باید گفت متأسفانه به دلایلی چند از جمله فقدان یک رهبری واحد و قاطع از نیل به همه آرمانهای جامعه ایرانی ناکام بودند، اما انقلاب اسلامی متفاوت با گذشته، با کولهباری از تجربیات حرکتهای پیشین، تحت رهبری بزرگمردی، چون حضرت امامخمینی به پیش رفت و به پیروزی رسید. امامخمینی از بطن جامعه ایران و از میانه طبقه ذینفوذ روحانی قامت برافراشت، رهبری انقلاب را به دست گرفت و با خردورزی و درایت وافر، کشتی انقلاب را در مبارزهای طولانی و پرتلاطم به ساحل پیروزی رساند. بدیهی است که امامخمینی در نیل به این مهم از همراهی و همکاری یاران مقاومی، چون خود بهرهمند بود که میتوان به شخصیتهایی:، چون آیتالله دکتر بهشتی، آیتالله مطهری، آیتالله مدنی، آیتالله صدوقی، آیتالله اشرفیاصفهانی، آیتالله دستغیب، آیتالله قاضیطباطبایی و... اشاره کرد. کتاب حاضر زندگی و مبارزات یکی از شاگردان امامخمینی و رهروان خط سرخ علوی را وجه همت خود قرار داده که وی را به درستی میتوان از جمله تابندهترین آذرهای انقلاب اسلامی ایران قلمداد کرد. او از خطه آذربایجان برخاست و در طول حیات سیاسی - مذهبی خویش، لحظهای از مبارزه برکنار نماند. چه آن زمانی که به عنوان خطیبی توانا، برای ادامه حرکت انقلابی، هیجانات لازم را به وجود آورد و چه آن زمانی که لباس رزم بر تن کرد تا در جبهه نبرد با دشمن متجاوز، الگویی برای رزمندگان جوان باشد و سرانجام در محراب خونین نمازجمعه تبریز، پاداش مجاهدتهایش را گرفت. شهید آیتالله مدنی از خیل یاران وفادار امامخمینی بود که نویسندگان کتاب ایشان را به درستی سیدالعلما نامیدهاند....»