امنیت غذایی کشور به طور مستقیم به تولیدات بخش کشاورزی وابسته است و هرگونه اختلال در این روند میتواند به طور مستقیم، امنیت اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی کشور را تهدید کند. به همین خاطر موارد فوق میتواند اهرمی برای ظهور ایدهای در راهاندازی شرکتهای دانش بنیان در حوزه کشاورزی باشد.
درحال حاضر، صنعت کشاورزی در استانهای مختلف ایران برای گذر از سنتی به تجاری و اقتصادی به تغییرات و تحولات بزرگی نیازمند است که افزایش ضریب مکانیزاسیون به ویژه در باغات، صدور اسناد برای زمینهای زراعی، افزایش میزان بهرهوری با کشاورزی دانش بنیان، تمرکززدایی و دادن اختیارات به هر منطقه تنها بخشی از آن است.
هر چند دولت سیزدهم بارها اعلام کرده، محور اساسی در بخش کشاورزی، توسعه کشاورزی تجاری و دانشبنیان خواهد بود تا ایران بتواند در این زمینه به جایگاه اصلی و واقعی خود برسد ولی نباید فراموش کنیم که طی سالهای اخیر برخی کشورهای منطقه مثل ترکیه که از نظر ظرفیتها و تنوع اقلیمی قابل مقایسه با ایران نیستند، روی صندلی اقتدار غذایی نشسته اند و در این بخش حکمرانی میکنند. این یعنی نمیتوان حتی یک لحظه وقت را هدر داد و باید از تمام توان شرکتهای دانش بنیان برای باز پسگیری جایگاه از دست رفته، بهره گرفت.
از همان روزهای نخست استقرار دولت سیزدهم عنوان شد، یکی از اولویتهای کاری در بخش کشاورزی، فاصله گرفتن از کشت و زرع سنتی و حرکت به سمت کشاورزی صنعتی و تجاری با نگاه به اقتصاد برتر است تا محصولات تولید شده روی دست کشاورز نماند و بهرهبردار براساس نیاز داخلی و بازارهای صادراتی و جهانی، محصول خود را منطبق با استاندارد شناخته شده و همچنین قیمت مناسب به فروش برساند. کاری که میتواند دست دلالان و واسطهها را کوتاه و از دخالت آنها در بازار جلوگیری کند. ادعایی که برای رسیدن به آن، باید کشاورزی دانش بنیان با هدف بهرهوری بالا و اشتغال پایدار به صورت ویژه در دستور کار قرار بگیرد.
با اینکه مدتی است طرح جامع کشاورزی براساس الگوی کشت یا کشت قراردادی بر مبنای ظرفیت و اقلیم هر منطقه در استانهای مختلف به اجرا در آمده است، اما خروجی کار نشان میدهد، مسئولان آنطور که باید برای به نتیجه رسیدن آن وقت نمیگذارند. ولی حالا و با تأکید مقام معظم رهبری بر توجه به دانشبنیانها انتظار میرود عزمها جزم و آینده خوبی برای کشاورزی مدرن ترسیم شود.
اما یک حقیقت وجود دارد و آن هم اینکه حوزه کشاورزی و دامپروری در عین اهمیت بسیار بالا در استانهای ایران، از جمله بخشهایی به شمار میآید که برای دریافت گواهی دانشبنیان برای محصولاتشان با دشواریهای خاصی مواجهند.
غالب بودن روشها و متدهای سنتی این عرصه در کشور و عدم تمایل فعالان این حوزه برای صنعتی شدن، مهمترین موانع در مسیر حرکت شرکتها به سمت ساختارهای دانش بنیان به حساب میآید.
شکی نیست که پتانسیلهای توسعه دانش در حوزه دام و طیور و همین طور کشت و زرع مهجور مانده و توجه بیشتر به این زمینهها میتواند موجب توانمند شدن استانها و به تبعآن، ارزآوری برای کشور باشد.
کشاورزی بر مبنای دانشبنیانها منتهی به کشاورزی پایدار میشود که یکی از اهداف اساسی توسعه این نوع کشاورزی، ایجاد درآمد و اشتغال در نواحی روستایی در جهت افزایش رفاه و کاهش فقر روستاییان است.
در همین راستا، رفع مشکلات شرکتهای دانشبنیان میتواند زمینه ورود فناوریهای جدید به صنعت کشاورزی را فراهم کند. ولی هم اکنون برخی از این شرکتها با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. به طوری که تعدادی از آنها ورشکسته شده یا در شرف ورشکستگی قرار دارند.
حال با توجه به نقش مهم شرکتهای دانش بنیان در پیشرفت علمی و فعالیتهای تجاری کشور در بخش کشاورزی و دامپروری راهکارهایی نظیر تدوین سیاستهای حمایتی و تشویقی توسط دولت، تسهیل در اعطای وامهای کمبهره و نظاممند و گذراندن آموزشهای لازم برای مؤسسات و علاقهمندان تأسیس شرکتهای دانشبنیان به منظور مدیریت بازاریابی میتواند نقش مهم و بسزایی در رشد و شکوفایی شرکتهای مذکور ایفا کند.
کوتاه سخن اینکه بخش کشاورزی سهم مهمی در تولید ناخالص داخلی کشور و اشتغالزایی مردم در استانهای مختلف دارد. دستیابی به امنیت غذایی، کسب درآمدهای ارزی و استقلال سیاسی و اقتصادی از عمدهترین ضرورتهای توجه به این صنعت است. اما در همین مسیر، توسعه کشاورزی بدون نگرش پایدار و عدم بهرهمندی از شرکتهای دانشبنیان، موجب بروز مسائل و مشکلاتی میشود که مصرف بیرویه مواد شیمیایی و تخریب محیطزیست را باید از عمدهترین آنها در نظر داشت.