کد خبر: 1055537
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۴۰۰ - ۲۱:۰۰
نگاهی به شرایط پیش از آغاز عملیات رمضان در گفت‌وگوی «جوان» با یک راوی دفاع مقدس
عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ اولین عملیات برون‌مرزی وسیع ایران بود که به دنبال استراتژی تعقیب و تنبیه متجاوز انجام گرفت. در این زمان دست برتر با رزمندگان ایرانی بود. عراق در پی شکست در خرمشهر، بخش زیادی از متصرفاتش را از دست داده بود و حالا سعی می‌کرد از ورود نیرو‌های ایرانی به درون خاکش جلوگیری کند، اما تمام واقعیات جنگ در روابط دو طرف منازعه خلاصه نمی‌شد، قدرت‌های بزرگی که خودشان از مسببان این جنگ بودند، حالا از ورود نیرو‌های ایرانی به خاک عراق به وحشت افتاده بودند. در گفت‌وگویی که با رحیم محمودی از رزمندگان و راوی‌های دفاع مقدس داشتیم، سعی کردیم مقدمات شروع عملیات رمضان را مروری دوباره کنیم.
علیرضا محمدی

عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ اولین عملیات برون‌مرزی وسیع ایران بود که به دنبال استراتژی تعقیب و تنبیه متجاوز انجام گرفت. در این زمان دست برتر با رزمندگان ایرانی بود. عراق در پی شکست در خرمشهر، بخش زیادی از متصرفاتش را از دست داده بود و حالا سعی می‌کرد از ورود نیرو‌های ایرانی به درون خاکش جلوگیری کند، اما تمام واقعیات جنگ در روابط دو طرف منازعه خلاصه نمی‌شد، قدرت‌های بزرگی که خودشان از مسببان این جنگ بودند، حالا از ورود نیرو‌های ایرانی به خاک عراق به وحشت افتاده بودند. در گفت‌وگویی که با رحیم محمودی از رزمندگان و راوی‌های دفاع مقدس داشتیم، سعی کردیم مقدمات شروع عملیات رمضان را مروری دوباره کنیم.

مهر سال ۶۰
مهرماه ۱۳۶۰، دوره جدیدی در دفاع مقدس آغاز شده بود. پس از ماه‌ها رکود در جنگ، عملیات ثامن‌الائمه (ع) که پنجم مهر ۱۳۶۰ انجام گرفت، منجر به شکست حصر آبادان شد و بارقه‌های امید را در جبهه‌ها روشن ساخت. پس از فرار دشمن از اطراف آبادان، عملیات طریق‌القدس، فتح‌المبین و الی بیت‌المقدس، یکی پس از دیگری انجام گرفتند و بعثی‌ها را در وضعیت بدی قرار دادند.
رحیم محمودی از رزمندگان و راوی‌های دفاع مقدس در این خصوص می‌گوید: «نیمه دوم سال ۱۳۶۰ و سه ماه نخست سال ۶۱ برای دشمن متجاوز ماه‌های سختی بود. جبهه ایران در پی فرار بنی‌صدر و اتحاد بین ارتش و سپاه، تقویت شده و نیرو‌های ایرانی در طرح کربلا، یکی پس از دیگری متصرفات دشمن را از دستش خارج می‌کردند. خصوصاً در دو عملیات فتح‌المبین و الی بیت‌المقدس، بعثی‌ها لطمات بسیار سختی دیدند و بخش قابل توجهی از مناطقی که اشغال کرده بودند آزاد شد و همچنین حدود ۳۰ هزار اسیر دادند. کار به جایی رسید که صدام بعد‌ها از سال ۶۱ به عنوان کابوس یاد کرده و گفته بود: شما چه می‌دانید در این سال چه بر من گذشت.
تقویت قوای دشمن
عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ در جبهه حساس و استراتژیک جنوب آغاز شد. بعد از فتح خرمشهر، نیرو‌های ایرانی خودشان را به مرز‌های شلمچه رساندند و از آنجا تا بصره راه زیادی نبود. محمودی در این‌باره می‌گوید: «شلمچه یک نقطه مرزی استراتژیک بود. از آنجا دسترسی زمینی به خرمشهر و بصره امکان‌پذیر است. به همین خاطر درگیری‌های سنگینی در این نقطه بین نیرو‌های ایرانی و عراقی در طی دفاع مقدس رخ داد. بعثی‌ها خوب می‌دانستند اگر ایران از شلمچه و نواحی، چون پاسگاه زید به آن‌ها فشار بیاورد، خیلی زود می‌تواند خودش را به بصره برساند؛ لذا بعد از شکستی که در خرمشهر خوردند، دو لشکر زرهی خودشان را که در حوالی اهواز نگه داشته بودند، به سرعت به مرز شلمچه منتقل کردند و مانع ورود نیرو‌های ایرانی به داخل خاک خود شدند. همچنین به سرعت سازمان رزم‌شان را گسترش دادند و با ادغام چند وزارتخانه و تشکیل تیپ‌های جدید، سعی کردند چند لایه نیروی دفاعی در برابر قوای پرانگیزه ایرانی ایجاد کنند.»
تبلیغات سوء
بعد از اینکه ایران تصمیم گرفت سیاست تعقیب و تنبیه متجاوز را دنبال کند، موجی در جهان علیه اقدام ایران رخ داد. در این خصوص در کتاب عملیات رمضان که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه منتشر شده است، می‌خوانیم: «قدرت‌های بزرگ، به ویژه امریکا که به دنبال پیروزی‌های پی در پی ایران در سلسله عملیات‌های آزادسازی، نگران پیروزی نهایی ایران در جنگ بودند با پیش‌بینی حمله قریب‌الوقوع ایران در صدد جلوگیری از موفقیت ایران بودند و به انحای مختلف هشدار می‌دادند و تهدید می‌کردند.»
محمودی نیز می‌گوید: «بین عملیات الی بیت‌المقدس و عملیات رمضان تنها یک ماه و ۲۰ روز فاصله بود. این بین جلساتی بین حضرت امام و فرماندهان جنگ برای چگونگی تداوم دفاع مقدس انجام گرفت. همچنین ارتش عراق در یک اقدام تبلیغاتی اعلام کرد قصد دارد از تمامی متصرفات خودش در ایران عقب‌نشینی کند و آتش‌بس را بپذیرد. یک مقداری هم عقب رفتند، اما هنوز بخشی از خاک کشورمان در تصرف‌شان قرار داشت. بعد از این اتفاقات، وقتی که حمله ایران به خاک عراق قطعی شد، موجی در تمام دنیا به سردمداری قدرت‌های بزرگ به وجود آمد که همگی قصد داشتند از ورود ایران به خاک عراق جلوگیری کنند. ترس قدرت‌های بزرگ این بود که ایران اسلامی با غلبه بر عراق بعثی، قدرت اسلام انقلابی و اسلام ناب محمدی را به همه مسلمان‌ها نشان بدهد و در پی آن، کشور‌های اسلامی از خواب بیدار شوند و طومار استکبار در این منطقه را در هم بپیچند؛ لذا تبلیغات سوء علیه اقدام ایران برای ورود به خاک عراق با شدت عجیبی راه افتاد.» در بین قدرت‌های بزرگ، امریکا بیشترین نقش را در بازداشتن ایران برای ورود به خاک عراق داشت. الکساندر هیگ وزیر خارجه وقت امریکا در خصوص خطر گسترش جنگ به کشور‌های همسایه گفته بود: «گرچه امریکا در جنگ بین ایران و عراق سیاست بی‌طرفی اتخاذ کرده است، ولی نسبت به نتایج نهایی جنگ بی‌تفاوت نیست.» هیگ در آن زمان به ایران هشدار داده بود که امریکا دارای منافع و دوستانی است که در مواقع خطر از آنان حمایت خواهد کرد.
تیر ماه ۶۱
به‌رغم تمام هشدار‌ها و تهدید‌هایی که قدرت‌های بزرگ به ایران می‌دادند، فرماندهان تصمیم گرفتند رزمندگان را در قالب عملیات رمضان وارد خاک عراق کنند، اما در این سو، برخی از جریان‌ها و گروه‌ها سعی داشتند تا ورود ایران به خاک عراق را با توجیهات متعددی مخدوش سازند. یکی از این جریان‌های ظاهراً مذهبی عنوان می‌کرد ایران اگر وارد خاک عراق شود، به یک کشور مسلمان تعدی کرده است. از طرف دیگر نهضت آزادی نیز هرچند در شروع عملیات رمضان سکوت کرده بود، اما بعد‌ها علیه آن موضع گرفت و عنوان کرد که مخالف ادامه جنگ پس از عملیات فتح خرمشهر بود.
به هر روی نیرو‌های ایرانی در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ به عمق خاک عراق یورش بردند. عملیات در مراحل اولیه موفقیت آمیز بود، اما در ادامه، به دلیل بهره‌گیری گسترده دشمن از موانع، کمک‌های خارجی به او و همین طور برآورد نادرستی که در جبهه داخلی از ضعف دشمن صورت پذیرفته بود، با عدم‌الفتح روبه‌رو شد و نهایتاً نیرو‌های ایرانی به مواضع قبلی خود بازگشتند و اولین ورود ایران به خاک دشمن، با موفقیت همراه نشد. این عدم‌الفتح بعد‌ها راه را برای طعنه بدخواهان و کارشکنی‌شان در تداوم جنگ گشود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار