روزنامه اصلاحطلب «جهان صنعت» سید حسن خمینی را یک «محافظهکار بازنده» نامید. این روزنامه که همچون بسیاری از اصلاحطلبان عدم کاندیداتوری حسن خمینی باعث عصبانیتش شده، او را فردی نامیده که «اعتبارش را از پدربزرگ میگیرد» و «فقط دستاورد خودش» نیست.
جهان صنعت تلاش کرده به تحلیل و بررسی توصیه رهبری به سید حسن خمینی برای عدم کاندیداتوری در انتخابات بپردازد، اما در واقعیت، عصبانیت از واژههای نوشتار هویداست. این رسانه که تازه یاد انتقاداتش از کاندیداتوری سید حسن خمینی افتاده، نوشته: «سیدحسن خمینی با وجود آنچه برخی رسانههای اصلاحطلب به مخاطب القا میکردند، کلی نقطه ضعف داشت و به هیچوجه گزینه مطلوبی برای کاندیداتوری نبود. اصلاحطلبان در شرایط فعلی ناگزیر به انتخاب او بودند، اما خودشان هم میدانستند که امکان عبور خمینی جوان از فیلتر شورای نگهبان چندان نیست.»و در ادامه از نداشتن سابقه اجرایی او مینویسد: «از سوی دیگر عدم تجربه و سابقه وی در امور اجرایی کشور تردیدهای جدی در قابلیت رأیآوری او ایجاد کرده بود. حامیان کاندیداتوری او در حالی بر این ضعف جدی سرپوش میگذاشتند که خودشان هم میدانستند که تولیت مرقد امام کجا و کشورداری کجا.»
جالب آنکه تا پیش از این، اصلاحطلبان یک صدا حامی نامزدی سید حسن در انتخابات بودند و مقابل هر انتقادی از او هم، برای دفاع صف میکشیدند. حالا، اما میگویند او کاندیدای مناسبی نبود؛ اعتبارش از خودش نیست؛ رد صلاحیت میشد؛ سابقه اجرایی و تجربه ندارد!
جهان صنعت گرچه گزارش خود را با عنوان «محافظهکار بازنده» نوشته، اما در متن، این رویداد را معاملهای دو سر برد برای سیدحسن میداند: «مشورت با رهبری معاملهای دو سر برد برای او بود. سیدحسن خمینی از سویی عدم ورود خود به انتخابات را توجیه کرد و خودش را از اصرار اصلاحطلبان نجات داد. از سوی دیگر ولایتمداری را ثابت و شاید زمینه تأیید صلاحیت در انتخابات خبرگان بعدی را فراهم کرد. حال اگر به برخی واکنشها در فضای مجازی مبنی بر اینکه مشورت گرفتن از رهبری طبق قانون ضروری نیست و نباید تبدیل به یک روال معمول شود، توجه داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که سیدحسن خمینی خیلی ساده از رهبری خرج کرد تا هم ریسک انتخابات را نپذیرفته و هم همچنان آن چهره آزمون نشده و ظاهرا ایدهآل باقی بماند.»
این حملات به سید حسن از سوی حامیان سابق، قابل پیشبینی بود. روشن بود که سید حسن برای اغلب اصلاحطلبان ابزار اقدام سیاسی است و به خودی خود ارزشمند نیست. جهان صنعت البته انکار هم نمیکند که اصل ماجرا نگرانی آنها برای جریان اصلاحات است: «یک سوی قضیه این بود که کاندیدا نشدن در این انتخابات به نفع او بود یا زیانش. سوی دیگر آنکه اصلاحطلبان بعد از آنکه این گزینه مورد اجماع را از دست دادند چه خواهند کرد.»و ادامه میدهد که «آقایان و خانمهای اصلاحطلب مدام در مصاحبههای خود تأکید میکنند که دستشان خالی نیست، اما در یک نگاه واقعبینانه معلوم میشود که کاندیدای مناسبی در چنته ندارند. حالا اصلاحطلبان ماندهاند و نیروهایی مثل اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف یا حتی مسعود پزشکیان و کواکبیان و سایرین؛ گزینههایی که هیچکدام برخلاف آنچه گفته میشود، شانس زیادی برای موفقیت ندارند. وضعیت برای اصلاحطلبان، اما وقتی بدتر میشود که حواسمان باشد، مسیر ائتلاف نیز مثل قبل هموار نیست.»
پذیرش دلسوزی پدرانه رهبر انقلاب از سوی سید حسن خمینی و اعلام برادرش یاسر خمینی مبنی بر اینکه او تصمیم «قطعی» برای کاندیدا نشدن گرفته است، باعث شد تا بازی اصلاحطلبان به هم بخورد. شاید حالا حسن خمینی تصویر روشنتری از جریان اصلاحات به دست آورده باشد.