سرویس تاریخ جوان آنلاین: تربیت و آموزش از امور مهم در هر جامعهای است؛ و کشورهای استعمارگر بهخوبی میدانند برای غلبه بر هر کشوری، باید از طریق نفوذ در فرهنگ آن جامعه وارد شد. آمریکا از تأسیس مدارس خود در ایران، سه هدف را دنبال میکرد که شامل اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت بود. این دولت برای رسیدن به اهداف خود و نفوذ در بین مردم ایران، سعی کرد با فعالیت در عرصه آموزشی و بهداشتی برای همگان و ورود به عرصه تبلیغ در کنار آموزش برای گروه مسیحیان نستوری ایرانی -که ادعا میکردند سالهاست از همکیشان خود دور هستند و بسیاری از آداب مسیحیت را فراموش کردهاند-توسط میسیون مذهبی، کار خود را با تأسیس مدارس در منطقه غرب کشور شروع نماید و با ایجاد شرایطی که مورد رضایت طبقات مختلف بود، از قبیل «آموزش رایگان و به شیوه جدید، ایجاد شعب شبانهروزی مدارس و در کنار آن تبلیغ مسیحیت بابیان جملاتی از کتاب انجیل و قرار دادن آن جزو برنامه درسی» بهتدریج دانش آموزان را جذب کند! آن¬ها از همان ابتدا برای دور ماندن از تشتت افکار عمومی، تحتالحمایگی دولت آمریکا را انکار نمودند!
در آن دوره، تحولات بعد از جنگ جهانی دوم، شرایط را برای حضور آمریکا درصحنه رقابت بینالمللی فراهم کرده بود. آمریکا بهعنوان رهبر بلوک غرب در مقابل تهدید کمونیسم، در هر نقطه از جهان احساس مسئولیت میکرد، حضور مییافت. بدینجهت نگاه دولتمردان آمریکایی نسبت به مقوله دیپلماسی کاملاً عوض شد. آمریکا که در این دوران دست اندر کار ساختن یک نظام بین الملل و حفظ منافع نظام سرمایه داری بود، تلاش میکرد تا ساخت نهادهای اداری و آموزشی جهان سوم را با نظام سرمایه داری قابل تطبیق و در آن ادغام کند. درزمینه فرهنگی، دولتمردان آمریکایی برای ورود به عرصه فرهنگ و آموزش ایران، متقاعد شدند که باید هزینه کنند. آنها با ایجاد «بنیاد فورد، گروه مشورتی دانشگاه هاروارد، بنیاد خاور نزدیک، دوستان آمریکایی خاورمیانه» در عرصه فرهنگی حضور پیدا کردند و بسیاری از برنامههای فرهنگی-آموزشی را در قالب «اصل چهار ترومن» اجرا نمودند، زیرا آموزش در اصل چهار، بسیار مهم بود. سیاستمداران آمریکایی بر این باور بودند که سرمایهگذاری در آموزشوپرورش، منبع تولید مهمی است که میتواندزمینههای رشد اقتصادی و نوسازی را فراهم آورد. بدین سبب هزینههای بیشتری به آموزشوپرورش اختصاص میدادند و سعی میکردند تا الگوهای نوین آمریکایی را جایگزین الگوهای بومی و سنتیکنند.
حکومت پهلوی نیز در دستیابی آمریکا به اهداف خود نقش مهمی داشت زیرا با برکناری رضا شاه و مشکلاتی که شاه جوان در روابط بینالملل با آن درگیر بود، به دنبال قدرت سومی بود تا بتواند با تکیهبرآن از قدرت استیلایی انگلستان و شوروی در ایران بکاهد. هم از این روی به برقراری ارتباط با آمریکا تمایل یافت و بدین ترتیب این روابط شکل گرفت و باایجاد مدارس آمریکایی در نقاط مختلف شهر تهران و حمایت از مدارس میسیونری که قبلاًایجادشده بود و گسترش روابط فرهنگی در قالب طرحها و برنامههای کلی آموزشی مانند:بسط روابط فرهنگی بین دوکشور به بهانه شناخت فرهنگ و آشنایی با تمدن یکدیگر، اقدام به برگزاری کنگرهها، انجمنها، ارائه بورس تحصیلی به دانشجویان ایرانی، اعزام دانشجویان ایرانی و ترغیب نخبگان برای ادامه تحصیل در دانشگاههای آمریکا، گذراندن دوره¬ی کارورزی دانشجویان آمریکایی در مدارس ایران، تشویق دانش آموزان به کشف حجاب، انتشار کتابهای کمکآموزشی و پیک نوروزی تحت نظر شرکتهای آمریکایی و برنامههای آموزشی مدارس آمریکایی مانند تدریس کلیه دروس به زبان انگلیسی، آشنا نمودن دانش آموزان ایرانیبافرهنگ آمریکایی، اعزام دانش آموزان برای دوره یکساله به آمریکاو جایگزین کردن نظام آموزش نوین بهجای آموزش سنتی وتوسعه سازمانهای آموزشی در دوره ابتدایی، متوسطه و دانشگاه تلاش کردند مزایای سیستم جدید تعلیم و تربیت را به ایرانیها نشان دهند، وبانفوذ در دولت و هیئت حاکم و ارائه برنامههای آموزشی فراتر از حد نظام آموزشیکشوردر مدارس آمریکایی و گرایش خانوادههای مسلمان به ثبتنام فرزندانشان در این مدارسو موفقیت در جذب دانش آموزان ایرانی توانستند نسلی همراه با افکار و فرهنگ خود تربیت کنند و تا حدودی به اهداف کوتاهمدت و میانمدت خود دست یابند. هدف کوتاهمدت آنان پرورش و تربیت نسلی همراه که با پذیرش باورهای فرهنگ غربی بعد از گذراندن تحصیلات آکادمیک، بتوانددر مناصب حساس حکومتی قرار گیرد و بهعنوان اهرمهای حمایتی آمریکا عمل نمایند که موفق هم بودند ومیتواند از ابعاد مثبت این مدارس قلمداد شود. آمریکاییها اولین موسسه آموزش عالی بعد از دارالفنون را در ایران برپاساختند و قشری از دانش آموزان نخبه را از طریق مدارس خود با مدارس میسیونری آموزش دادند. این آموزشها در نوسازی نظام آموزشی و فرهنگی تأثیر خاصی برجا گذاشت و این از ابعاد مثبت این مدارس بود، اماکمرنگ نمودن ارزشهای دینی و اعتقادات مذهبی در بین جوانان، خودشیفتگی در برابرفرهنگ غرب و پذیرش بیچون و چرای آن و به وجود آوردن حس خود کمتر بینی در جوانان ایرانی، سعی در شناسایی و جذب نخبگان علمی و جذب آنها در مؤسسات آموزشی خارج از ایران از ابعاد منفی این مدارس به شمار می¬رود. برنامههای نوسازی و اصلاحاتی که حکومت در قالب اصل چهار درابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اجرا کرد، نتوانست مذهب و باورها و اعتقادات مردم را کمرنگ کرده و جامعه ایرانی را از فرهنگ ملی و سنتی خود دور سازد. ایجاد مدارس خصوصی خارجی، همراه با استحاله فرهنگی در کشور بود. زیرا به دانش آموزان مستعد ایرانی برای تحصیل در آمریکا وزندگی کردن با خانوادههای آمریکایی بورسهای یک ساله داده می¬شد که درنتیجه باعث آشنایی جوان ایرانیبافرهنگ غربی و فاصله گرفتن از فرهنگ بومی-سنتی خود می¬گردید. فرهنگ آنها وارد ایران میشد و باعث ایجادتغییراتی در سیستم آموزشی ایجاد شد. اما ایجاد مدارس آمریکایی در جایگزین کردن کامل فرهنگ غربی بهجای فرهنگ سنتی ایرانی و در رسیدن به اهداف بلندمدت خود، موفق نبود. رژیم پهلوی نیز سعی کرد تا روحانیون را از آموزشوپرورش و از نسل جوان جدا کند؛ زیرابه نقش بارز روحانیت و جایگاه آنها در ایران واقف بود و با تغییر نظام آموزشی به شیوه خود و گسترش فرهنگ غربی در بین جوانان، به مرور فاصله با مذهب و روحانیت ایجاد میشد و خطری از سوی این قشر آنها تهدید نمیکند؛ اما در این راستا نیز موفق نبودند و نتوانستند با برنامههای گوناگون فرهنگی، مردم را از مذهب و روحانیت دورنمایند.
در زمان پهلوی دوم، وقتی نیرویهای مذهبی احساس کردند که در نظام آموزشی کشور و دربین کتابهای درسی، نقش دین و فرهنگ در حال فراموشی است و محمدرضا پهلوی به کمک آمریکا در حال اجرای برنامههای فرهنگ غربی در کشور است و بسیاری از خانوادههای متدین نگران آینده فرزندان خود میباشند، تصمیم گرفتند تا مدارسی اسلامی را تأسیس کنند. تأسیس مدارس جامعه تعلیمات اسلامی، رفاه، علوی، کمال و روشنگر مهمترین عکس العمل نیروهای مذهبی به سیستم حاکم بر آموزش و پرورش و عملکرد مدارس آمریکایی بود. نیروهای مذهبی به کمک بازاریان متدین، مدارسی پیشرفته و مجهز به شیوههای نوین آموزشی در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایجاد نمودند و آن¬ها علاوه بر مدارس، به انتشار کتاب¬های مذهبی، مجلات و نشریات با توجه به نیاز نسل جوان اقدام کردند. روشهای آموزشی، منابع آموزشی مورد استفاده در مدارس، فعالتهای فوق برنامه، بکارگیری اساتید مجرب و استفاده از آزمایشگاه، کارگاه فنی و کتابخانه در ایجاد طرح کلاس درس از ویژگیهای این مدارس بود که علاوه بر اهمیت آموزش، تلاشی در جذب دانش آموزان و پرورش نسلی متدین، در جهت حفظ ارزشهای دینی و فرهنگ بومی کشور و از سوی دیگر نوعی مبارزه غیرعلنی با رژیم پهلوی بود. مدارس اسلامی در رسیدن به اهداف خود موفق بودند و دانش آموختگان این مدارس نقش بسیار فعالی در پیروزی انقلاب داشتند و در سال¬های بعد از پیروزی انقلاب، دانش آموختگان این مدارس دارای پستهای حکومتی مشغول به فعالیت هستند و مدارس آمریکایی در راستای اهداف بلند مدت خود که تغییر فرهنگ ایران و جایپزین کردن الگوی آموزش غربی در آموزش و پرورش ایران موفق نبودند.