کد خبر: 998343
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۷
به بهانه انتشار خاطرات آیت‌الله شیخ عفیف نابلسی از شهید آیت‌الله صدر
محمدرضا کائینی
سرویس تاریخ جوان آنلاین: آیت‌الله شیخ عفیف نابلسی در عداد آن طیف از شاگردان متفکر شهیدآیت‌الله العظمی سیدمحمد باقر صدر است که خاطرات خویش از آن بزرگ را به رشته تحریر درآورده و در اثری به علاقه‌مندان عرضه داشته است. این اثر در سالیان اخیر، به فارسی ترجمه و توسط نشر معارف روانه بازار کتاب شده است. مؤلف در دیباچه خویش بر این اثر تاریخی، اهمیت موضوع آن را اینگونه به شرح نشسته است: «مدتی است می‌خواهم درباره این اندیشه درخشان و شخصیت عظیم بنویسم، اما هر‌چه سن و تجربه‌ام بیشتر می‌شود، زبان از بیان قاصر می‌گردد. دوست داشتم درباره تمام دغدغه‌ها، درد‌ها و درگیری‌های او بنویسم و تا آنجا که ممکن است زبان به ستایش و افتخار نگشایم، ولی طبع عالی و اندیشه عظیم او ناخواه مرا به این دام می‌کشاند، چندان که قدرت تأثیرگذاری و سحر بیان و همت والای او توان بیرون آمدن از این دام را از من می‌گیرد. سال‌ها یکی پس از دیگری می‌گذرند و من هنوز نمی‌دانم چطور درباره او حرف بزنم. مسائل متعددی را هم نمی‌توانم شفاف بیان کنم؛ چون نگران آن هستم که کسی حرفم را نفهمد و خیال کند قصدم از طرح برخی جزئیات اتهام بستن به علما یا تعرض به مراجع عظام است. در عین حال نمی‌خواهم خلاصه‌ای از ماجرا را شرح دهم یا از روی وقایع رد شوم، چون در این صورت هم مطلب ناقص می‌شود و هم حقیقت گم و حرف‌هایم هیچ معنا و سودی نخواهد داشت. در عین حال نمی‌خواهم شخصیتی مانند این شهید سعید در میان پشته اتهامات دوست و آتش ظلم و اجبار گم شود. دیر زمانی گذشته است، ولی احساسات من نسبت به او خاموش نشده و درد‌ها و مصیبت‌هایی که بر سر این امت رفته چیزی از آن کم نکرده است. من همیشه بر این باور بوده‌ام که ما به آن ذهن و اندیشه نیازمندیم. آن شهید انرژی فوق‌العاده‌ای داشت و من با وجود احترام و تقدیر نسبت به همه علما، نمی‌توانم او را با هیچ یک از مراجع معاصر مقایسه کنم. صحبت درباره شهید صدر بدون در نظر گرفتن شرایط و موارد مبهم پیرامون او ممکن نیست. با این حال سعی من در این کتاب تنها آن است که تجربه شخصی خودم را با او بنویسم‌- البته همانطور که می‌گویند حرف حرف می‌آورد- و فقط به مواردی اشاره کنم که آن زمان دیده یا شنیده‌ام و به آن‌ها مطمئن هستم، لذا این کتاب منبعی جز نویسنده ندارد. درباره وقایع قبل از ورود به نجف و بعد از خروج از آن که به شهید هم مربوط است، هم مطالب بسیاری نوشته شده و هم من اطلاعات خوبی دارم، اما به خاطر رابطه‌ام با استاد - که به مرور زمان متحول شد‌- به شیوه خودم درباره آن‌ها نوشته‌ام و فقط همان‌ها را که دیده و حس کرده‌ام نقل می‌کنم. الان که مشغول نگارش این کتاب هستم جهان گرفتار درد زایمان است تا نظامی نو در عراق متولد شود و کابوس سنگین حزب بعث و صدام از بین برود؛ هم او که عراق را در درگیری، دشمنی، بیماری و فقر غرق کرد و گرفتار ابتلائات نمود. عراقی که سیدصدر جان و خون خود را در راه آن فدا کرد. بی‌شک در این روز‌ها که روزنه‌های نورامید و خورشید زندگی نمایان است، روح پاک شهید همراه ماست، اما هیهات و هیهات که بعد از او زندگی در عراق برای ما خوش باشد».

مؤلف در بخش دیگری از این اثر، در باب تأثیرات تألیف اثر اقتصادنا در کشور‌های عربی از جمله لبنان آورده است: «سید‌صدر در حالی چشم علما و ادبا را به خود خیره کرد که با وجود انتشار نخستین اثر فکری اش فلسفتنا چهره چندان مشهوری نبود. این کتاب بهترین اثر مدون و منظم حوزه نجف اشرف در پاسخ به فلسفه مارکسیسم بود که هر روز بیش از پیش در فضای اسلامی و جهانی رشد پیدا می‌کرد. آن روز‌ها مردم نمی‌توانستند به مارکس و فلسفه و روشنفکری و گستره وجودی و مکاتب آن پاسخ دهند، اما به محض ورود کتاب به بازار رقابت، مارکسیست‌ها روسیاه و علمای دین روسفید شدند. آنان از این چشمه جوشان سیراب گردیدند و مارکسیسم و تز‌های الحادی آن را شناختند. علاوه بر آن سایر فلسفه‌های مادی هم در این کتاب‌- با مضون و محتوای تازه‌اش- تبیین و پاسخ داده شده بود. به این ترتیب سیدمحمدباقر صدر به استاد بسیاری از علمای بزرگ تبدیل شد.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار