کد خبر: 991494
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۱:۱۷
آنچه این سال‌ها پس از جشنواره فجر به عنوان بخش تجلی اراده ملی برگزار و در آن نسبت آثار جشنواره با مسائل ملی سنجیده می‌شود فی‌نفسه رویکرد مثبتی است، اما به نظر می‌رسد ضعف نگاه کارشناسی گریبان داوری این رویداد را نیز گرفته است.
فرزین ماندگار
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: چند سالی است که جشنواره فیلم فجر شاهد بخشی جنبی به نام تجلی اراده ملی است که در قالب آن وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و سمن‌های مختلف به آثار حاضر در جشنواره متناسب با حیطه فعالیت آن‌ها جایزه‌ای اعطا می‌کنند که می‌تواند اقدامی مثبت در جهت بروز و ظهور برخی دغدغه‌های ملی در آثار سینمایی باشد، بماند که سینمای ایران و بخش عمده‌ای از فیلمسازان اساسا اغلب خود را مقید به رعایت یا تقویت مفاهیم منطبق با منافع ملی نمی‌دانند و در بسیاری از آثار ایرانی شاهد آسیب به هویت ایرانی و نیز دغدغه‌های ملی هستیم و می‌توان امیدوار بود که دست‌کم ارزش مادی جایزه تجلی اراده ملی بتواند انگیزه‌ای برای ارتقای مولفه‌های ملی در سینمای ایران باشد، اما مانند سال‌های پیش برخی از جوایز این رویداد به آثار داده شد که اتفاقاً مغایر با پیامی که عنوان شده ساخته شده‌اند و معلوم نیست داوران در بخش‌های مورد اشاره به چه دلیل از پیام اصلی این آثار غفلت کرده‌اند.

تا مغز استخوان مغایر با سلامت
در اقدامی عجیب جایزه داوران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به دلیل روایت «ایثار مادرانه» و «عشق پدرانه» که برای حفظ خانواده و تلاش برای سلامت کودک و تجلی ازخودگذشتگی برای زندگی بخشیدن به کودکانی که آینده این سرزمین هستند، به حمیدرضا قربانی کارگردان فیلم سینمایی «مغز استخوان» اهدا شد.

وزارت بهداشت جایزه خودش را به فیلمی اهدا کرده که معتقد است در آن «ایثار مادرانه» و «عشق پدرانه» برای حفظ خانواده تصویر شده است. داستان این فیلم درباره مادری است که برای حفظ جان بچه مریضش حاضر است فقط به خاطر این احتمال که شاید با به دنیا آوردن فرزند جدیدش بتواند کمکی به بهبودی این فرزند کند، از همسر دوم عزیزش که با او زندگی خوبی دارد و همدیگر را دوست دارند، جدا شود و بدون نگه داشتن عده، بعد از طلاق سراغ همسر قبلی خود در زندان برود تا بچه‌دار شوند؛ بچه‌ای که عملاً به اعتراف وکیل حرامزاده است!

خانم ایزدیار که نقش این مادر را بازی می‌کند در نشست خبری این فیلم صریحاً گفت: اگر مادر بودم حتماً این کار را می‌کردم و حتی همه مادران ایرانی نیز حاضرند در صورت وقوع چنین حادثه‌ای دست به چنین کاری بزنند. این سخن او نیز مورد اعتراض چند نفر از خبرنگاران قرار گرفت که به مادران ایرانی توهین نکن. پدر این فیلم نیز حاضر است مانند انسان‌های ساده‌لوحی که بویی از غیرت و مردانگی نبرده‌اند زن خود را طلاق دهد تا با آمیزش با همسر قبلی خود بار دیگر از او بچه‌دار شود. آیا این فیلم در جهت تحکیم خانواده و از خودگذشتگی است یا بیشتر حفظ خانواده را بهانه‌ای کرده است برای تضاد با دین و مبانی شرعی و فقهی؟

فیلمی که به جای نقد جدی جایزه می‌گیرد
در بخشی دیگر از این رویداد وزارت کار و تعاون به دلیل توجه به مولفه‌های فرهنگ کار از قبیل وجدان کاری و مسئولیت‌پذیری، رعایت اخلاق و اصول حرفه‌ای به غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» اهدا شد. در این فیلم نیز شاهدیم که دستگاه قضایی درباره اشتباه در قضاوت و اعدام یک بی‌گناه غیرمسئولانه و متکبرانه عمل می‌کند و معلوم نیست چرا باید جایزه وجدان کاری به چنین فیلمی اهدا شود. به نظر می‌رسد پیام‌های کلان و مهم و راهبردی وزارتخانه‌های کشور از یک سو دچار فقر در پیدا کردن مصداق به دلیل بی‌اهمیت بودن این محور‌ها و نظام مسائل مهم و حیاتی در سینما شده است که در نهایت برای آنکه کارنامه سینمایی و فرهنگی کشور پر باشد از سر ناچاری جوایز خود را به فیلم‌های بی‌ربط و حتی مغایر با آن محور‌ها و حوزه‌های مربوطه اهدا کند و از سوی دیگر نیز برخی از این نهاد‌ها حتی نمی‌دانند مسائل مهم و راهبردی سازمانی‌شان چیست که برای آن دنبال فیلم جدی و تأثیرگذار بگردند.

ادب کردن دولتی حاتمی‌کیا ادامه دارد!
اما بی‌اعتنایی به فیلم «خروج» حاتمی‌کیا به تجلی اراده ملی هم سرایت کرد. نظر محمدتقی فهیم منتقد و کارشناس سینما در این باره در نوع خود قابل تأمل است: «در مراسم تجلی اراده ملی آشکارا معلوم شد «خروج» حاتمی‌کیا از کجا خورد و می‌خورد. فیلمساز را ادب کردند تا هوای خروج از دار و دسته‌شان به سر کسی نزند. چند روز قبل از برگزاری جشنواره، خبر‌های مدیریت‌شده‌ای از سوی رسانه‌های دولتی و خادمان فعال در ستاد‌های گروهکی و باندی وابسته به برخی نهاد‌های قدرت منتشر می‌شد که معلوم بود چه سرنوشتی در انتظار «خروج» است؛ فیلمی که به درستی در این شرایط کنار مردم ایستاد، حق اعتراض را برای ملت به رسمیت شناخت و در مؤلفه‌های سینمایی از پس خودش برآمد، چنین مغضوب صاحب‌نفوذان شد که در بخش تجلی اراده ملی، اصلاً دیده نشد، همین نتیجه نشان می‌دهد در بخش مسابقه جشنواره هم، بیش از داوری فشار ادب کردن فیلمساز عمل کرده است.»

جایزه به فیلم وارونه‌نمای «روز صفر»!
اما جایزه تجلی اراده ملی به فیلم «روز صفر» هم در نوع خود جالب بود؛ فیلمی که ماهیت سربازان گمنام امام زمان (ع) را در حد یک سوپرمن تقلیل داده است و اتفاقاً خود فیلمساز هم در نشست خبری روی این موضوع تأکید دارد جایزه می‌گیرد آن هم به دلیل پرداخت نفسگیر جانفشانی‌های محافظان امنیتی کشور!

به نظر می‌رسد داوران محترم غرق در صحنه‌های اکشن و زدوخورد فیلم شده‌اند و یادشان رفته که ایثارگری رزمندگان و مأموران اطلاعاتی ایران با نمونه‌های امریکایی و انگلیسی به لحاظ ماهوی تفاوت‌های ویژه‌ای دارد. سعید ملکان که اختتامیه جشنواره فجر را تحریم کرده بود به این جایزه دست رد نزد.

شعیبی جایزه‌اش را پس داد
اما از حاشیه‌های جایزه تجلی اراده ملی این بود که بهروز شعیبی کارگردان فیلم خوب «روز بلوا» که در جشنواره فجر مورد بی‌مهری قرار گرفته بود نیز پس از دریافت تندیس و لوح تقدیر در مراسم برای «روز بلوا»، به نشانه اعتراض تندیسش را به دبیرخانه جشنواره پس داد!

شعیبی پس از دریافت جایزه خود گفت: «لباس رسمی به تنم نیست چراکه نمی‌خواستم به این جشن بیایم و تنها به خاطر احترام شرکت بیمه که هنوز از سینما حمایت می‌کند، حضور پیدا کردم. من این تندیس را به دبیرخانه برمی‌گردانم و لوح را با خود می‌برم.» اعتراض شعیبی به جهت نادیده گرفته شدن فیلم سینمایی «روز بلوا» توسط هیئت داوران جشنواره سی‌و‌هشتم فیلم فجر بود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار