سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: حال و روز سینمای ایران در گیشه نزار است. این یک تحلیل نیست. این یک خبر و گذاره واقعی است.
براساس آمار فروش سایت سینما تیکت روز یکشنبه کل فروش فیلمها در سینما آزادی که جزء سینماهای پرفروش تهران است ۸ میلیون تومان بوده و همچنین پردیس سینمایی کوروش که پرفروشترین سینمای کشور است فروشش از ۲۰ میلیون تومان تجاوز نكرده است.
توجه کنید که یک بقالی یا میوه فروشی ۲ در ۳ متر در مرکز تهران فروش روزانه اش از این سینماها که کلی هزینه آب و برق و گاز و نگهداری صرفشان میشود، بیشتر است.
براساس آمارها و ارقام سازمان سینمایی در سال جاری (۹۸) سینمای ایران سهمیلیون ریزش مخاطب نسبت به سال قبل داشته است. از اکران نورز گرفته که متاسفانه سیل چندین و چند استان را درگیر خود کرد تا حوادث آبان ماه و اتفاقات ریز و درشت دیگر که مستقیم یا غیر مستقیم سینما را دچار چالش و کم بود مخاطب کرد.
جدول فروش و میزان مخاطب سینماها در سال۹۷
شاید عدهای تصور کنند و سوال برایشان پیش بیاید که پس این فروشهای میلیاردی فیلمهای سینمایی چی میگویند؟ باید به این عده گفت که به فروشهای چندین میلیاردی چند فیلم نگاه نکنید. واقعیت این است که در یک سال اکران سینمای ایران کمتر از انگشتان یک دست فیلمهای وجود دارند که در اکران به سود رسیده باشند.
در همین جشنواره فیلم فجر که پشت سر گذاشتیم که چشم اندازی از اکران سینمای سال آینده کشور است شاید ۴ تا ۵ تا فیلم وجود دارد که میتوان به فروش آنها در سال آينده امید داشت مابقی فیلمها محکوم به شکست خواهند بود.
حال سوال پیش میآید که اساسا چرا فیلمهای تولید میشوند که مخاطب ندارند و چرا فیلمیهای که مخاطب ندارند باید اکران بشوند؟.
جدول فروش و میزان مخاطب سینماها در سال۹۸
برای پی بردن به این سوال ابتدا باید بدانیم که پروسه ساخت و تولید یک فیلم به چه شکل است.
فیلمساز یا تهیه کنندهای با در دست داشتن یک فیلمنامه به دنبال سرمایه گذار میرود.حالا این سرمایه گذار میتواند سازمانهای دولتی یا نهادهای حاکمیتی باشند یا بخش خصوصی. فیلمنامه به سرمایه گذار ارائه میشود با یک برآورد مالی که مثلا این فیلم با این رقم تولید میشود و در اکران با توجه به بازیگران داستان و کارگردان فلان مقدار میفروشد.
اینجا دیگر هنر و شناخت و تجربه سرمایه گذار است که فیلم خوب یا بد، فیلم بفروش یا نفروش را تشخیص بدهد. بعد از مجاب شدن سرمایه گذار فیلم راهی پروسه تولید میشود و پس از تولید فیلم به مرحله اکران میرسد. به قول معروف غول مرحله آخر اینجاست.
جایی که دفاتر پخش به میان میآیند. معمولا دفاتر پخش قرارداد پخش فیلمهای خوب را در حین تولیدشان میبندند و تقریبا از زمان اکرانشان هم خبر دارند.
اگر فیلمی خوب شده باشد که بعید است دچار مشکلی بشود، چون هم دفتر پخش و هم سینما دار از خدایشان است که فیلم بفروشد. اما مشکل و دعوا جایی شروع میشود که فیلم خوب از آب درنیامده باشد. سینما دار حاضر نیست سالن و سئانس خوب بدهد، پخش کننده هم میداند که هر کاری بکند فیلمش بیشتر از یک مقدار نخواهد فروخت.
در این مواقع معمولا کارگردان و تهیه کننده برای اینکه سرمایه گذار را توجیه کنند به صحرای کربلا میزنند و از مافیای اکران میگویند و زمین و زمان را به هم میدوزند ولی نمیگویند که این ما بودم که فیلم بد ساختنم.
حالا درحالی که تنها یک ماه تا پایان سال ۹۸ باقی مانده است چرخه اکران قصد دارد تجربهای را که از همین حالا محکوم به شکست است را اجراییكند.طرحی که از همین حالا با مخالفت جدی شورای عالی تهیه کنندگان و انجمن سينما داران روبه رو شده است.
طرح و مقولهای به اسم قرعه کشی اکران. مدتی است که خبر اکران فیلمهایی سینمایی بر اساس قرعه کشی در محافل سینمایی مطرح است، آنچه مسلم است اصلیترین نکته در این فرآیند کنار گذاشتن وجه «مدیریت» در اکران با این شیوه و واگذار کردن همه چیز به قرعه و «شانس» است.
تصور کنید سرنوشت میلیاردها تومان پول و سرمایه گذاری سینما را باید به دست قرعه و قرعه کشی سپرد. مثلا تهیه کنندهای به سرمایه گذارش میگوید: «ان شاالله که قرعه و گوی خوبی گیرمان بیوفتد». این کمدیترین شکل اکران یک فیلم در سینما ست.
اینکه اکران نوروز یا عید فطر یا اكران ويژه مدارس يا هر زمان دیگری را گوی و قرعه کشی میخواهد مشخص کند نشان از بی برنامگی، نداشتن مدیریت و نشناختن سینما است.
آیا واقعا راه حل و راهکار و کار کارشناسی بهتر از این وجود ندارد که اختیار سینما را باید قرعه کشی مشخص کند.
حتما وجود دارد. ولی از جایی که دفاتر پخش و مدیران سینمای عموما پیر و بدون تحرک و بدون ایده هستند و روحیه و توان فکر کردن ندارند یا مثلا از اینکه تهیه کننده همیشه التماسشان را بکند خوششان میاید دلخشوش به این وضعیت هستند.
راهکار چیست؟
اولین نکته این است که ما بدانیم ظرفیت فیلمهای تولید شده در یک سال سینمای ایران چقدر است و چه فیلمهای در سینمای ایران تولید شدند و پشت خط اکران مانده اند.
سازمان سینمایی و شورای صنفی اکران میتواند با ارسال یک فراخوان به همه دفاتر پخش فیلم در بهمن ماه هر سال که سال سینمای ایران است از آنها بخواهد که لیست فیلمهایی را که قرارداد پخش بسته اند و میخواهند سال آینده اکران کنند را اعلام کنند. قدم اول شناختن ظرفیت اکران است.
بعد زمانی که تعداد فیلمهای همه دفاتر پخش بیرون آمد، يك تیم کارشناسی که متشکل از صنوف اتحادیه تهیه کنندگان و اتحادیه کارگردانان و انجمن سینما داران و نماینده دفاتر پخش است، میتوانند فیلمها را بررسی کنند و طوری فیلمها را در طول سال تقسیم کنند که کفه ترازو در یک فصل سبک و سنگین نشود و همیشه بالانس وجود داشته باشد.
این سادهترین راه و عملیترین راه ممکن است. مگر اینکه بگوییم ما کارشناس سینما و كارشناس اکران نداریم و قرعه کشی از روی نداشتن کارشناس و بی سوادی و عدم شناخت است.
نکته دوم این است که چرا بايد اين همه فيلم توليد شده حتما اكران بشوند؟.در هالیوود که صنعتیترین شکل سینماست از حدود ۲۰۰۰ فیلمی که در سال ساخته میشود چیزی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ فیلم اکران میشوند و ما بقی در اینترنت و بسترهای دیگر پخش نمایش داده میشوند آنوقت در سینمای ایران با این ظرفیت کم سالنها هر فیلم ضعيف و بدقوارهای مدعی اکران است. بدون اینکه اصول اولیه ساخت یک فیلم سینمایی برای سینما را هم رعایت کرده باشند. نمونههای این فیلمها بسیار زیاد است.
برای مثال فیلم خوب، بد، جلف ۲ (ارتش سری) که اولین گزینه اکران است نمونه یک کمدی موفق، خوش ساخت و مخاطب پسند است که هم تماشاگر را راضی نگه میدارد و هم محتوای خوبی دارد و هم سینماداران میتوانند از قبل اکران این فیلم سر و سامانی به وضعیت سینماهای خود بدهند.
به نظر میرسد سینمای ایران به فیلمهای خوب و پر فروش بیش از پیش نیاز دارد و چارهای ندارد که از اینگونه فیلمها حمایت کند.