سرویس سیاست جوان آنلاین: شهادت حاجقاسم سلیمانی، جامعه ایران را تکان داد. بسیاری از گروههای مردمی در شهرهای مختلف بهصورت خودجوش برای این سردار شهید اقامه عزا کردند. تقریبا از همه اقشار در سوگ و ماتم قهرمانی که مرزهای ملی را درنوردید و به یک شخصیت بینالمللی تبدیل شده، شریک شدند. امروز پیکر پاک او وارد خاک میهن خواهد شد و مردم در چند روز آینده با او وداع خواهند کرد. با ابراهیم فیاض، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران درخصوص جامعهشناسی شهادت سردار مدافع وطن و حرم به گفتگو نشستیم. فیاض معتقد است سردار سلیمانی، «شهید امت اسلامی» است چراکه افق او منحصر به شیعه نبود. سلیمانی برای اسطوره شدن در مقیاس جهانی تنها شهادت را کم داشت و خون او امت اسلامی را شکل خواهد داد. در ادامه مشروح این گفتگو از محضرتان میگذرد.
تحلیل شما از واقعه شهادت سردار سلیمانی چیست؟
شهادت حاج قاسم سلیمانی از آن واقعیتهایی است که تئوریها را عوض خواهد کرد؛ جزء واقعیتهایی است که ساختار را عوض خواهد کرد و تئوری را خواهد ساخت. به جای اینکه تئوری واقعیت را بسازد، این بار واقعیت، تئوری را خواهد ساخت. تئوریها هم مثل تمام چیزهای دیگر به بن بست رسیده اند و تمام شده اند. آمریکا و ترامپ هم به بن بست رسیده بود و اینکه میگویند از وحشت کشته شدن سربازان آمریکایی دست به این اقدام زده اند، بهانه است. آمریکا با زدن مقر نیروهای مردمی در بن بست بود و باید از عراق خارج میشد و حالا هم در این قضیه گرفتار شد. آمریکاییها به بعد ملکوتی این ماجرا هم توجه ندارند. این جهان در یک جهان ملکوتی بزرگ، مُندَک است و منتقم این خونها خود خداست و انتقام خدا هم مثل انتقام خون امام حسین (ع)، تمام پهنه بشریت را طی خواهد کرد. عاشورا به لحاظ مختصات جغرافیای تاریخی در جایی بود که «هیچ چیز» در آنجا نبود، فکر میکردند با شهادت امام (ع) و یارانش، قضیه در تاریخ دفن خواهد شد، اما بعد از آن «کربلا» تبدیل به یک «شهر» شد و الان هم یک «شهر جهانی» شده است. شهادت حاج قاسم سلیمانی همچنین چیزی است و به نظر من تئوریهای عظیمی خواهد ساخت که هنوز ابعاد دقیق اینکه چه اتفاقی رخ خواهد داد، آشکار نیست. حاج قاسم، بازمانده نسل جنگ است. جالب است که آیهای که برای شهادت او اشاره میشود: «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا» (احزاب:۲۳) که در شأن امیرالمومنین (ع) است و ایشان هم در سن ۶۳ سالگی شهید شدند. این تشابه شهادت حاج قاسم و امیرالمومنین (ع) هم عجیب است. او عاشق شهادت بود و امیرالمومنین هم همواره مترصد شهادت بود و در هر میدانی از اینکه شهید نشده، متاثر بود و پیامبر (ص) هم مژده شهادت در سحر رمضان را به او داد. تفاوت این دو هم در این بود که امیرالمومنین (ع) به دست خوارج به شهادت رسید، اما خود معاویه زمان و کسی که پشت تمام خوارج بود یعنی آمریکا، حاج قاسم را به شهادت رساند. حاج قاسم در یک سیر و سلوک بود و مکرر امتحان پس میداد. «ما بدلوا تبدیلا» همین بود که آن پیمانی که در دفاع مقدس داشت را هیچ وقت تبدیل و عوض نکرد. با اطلاع میگویم که او این سیر و سلوک را داشت. مثلا در همین قضیه سوریه، در مشورتهایی که از طرف کارشناسان به او داده میشد (و حتی صحبتهایی که من خودم با او داشتم) شاید مواردی آغشته به روشنفکری بود، اما حاج قاسم با ارادهای که داشت به این حرفها کاری نداشت و راه خودش را میرفت. سیر و سلوکی که داشت به او بینشی شهودی داده بود که ظاهرا با واقعیت جور درنمی آمد. مثالی بزنم، در جنگ خندق، زمانی که مسلمین در محاصره اقتصادی و در بدترین احوال روحی و نفسانی بودند، موقعی که پیغمبر (ص) برای کندن خندق کلنگ میزد، با مشاهده جرقه سنگ، به اصحاب وعده پیروزی بر روم و ایران را داد. خیلیها شوکه شدند که الان در محاصره اقتصادی هستیم و جنگ هم در حال شروع شدن است، آن وقت شما خبر از فتح روم و ایران میدهید؟! جالب است که آنجا هم کسی که سرنوشت جنگ را عوض میکند، امیرالمومنین (ع) است. شهادت حاج قاسم و مواردی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد هم دقیقا در وضعیت بد ما همین نقش را ایفا خواهد کرد. او قبل از اینکه سرباز رهبری باشد سرباز امام زمان (عج) بود و شهادت او هم تحولی به سمت آخرالزمان خواهد شد.
رهبری هم در منزل حاج قاسم درخصوص عظمت او تعبیری داشتند و فرمودند عظمت و گستردگی حاج قاسم در شهادت او و آثار پس از شهادت او هم قابل مشاهده خواهد بود. به نظر من سرنوشت منطقه عوض خواهد شد. من حاج قاسم را «شهید امت اسلامی» میدانم. خود ایشان گفته بود من فدایی اهل سنت هستم و افق او، بحث تشیع نبود. متاسفانه برخی کوته فکران خیال میکنند او فدایی تشیع بود؛ در حالی که او شهید امت اسلامی است و امت اسلام با خون او به شدت متحد خواهند شد.
یعنی این «مصیبت» به «حماسه» تبدیل خواهد شد و آشفتگی را جمع خواهد کرد؟
من اسطوره شناسی را سالها در کلاسها تدریس کردهام. کسی به سادگی اسطوره نمیشود! همان طور که رهبری گفته بودند حاج قاسم «شهید زنده» بود و اگرچه در حیاتش هم اسطوره بود، اما برای اسطوره جهانی شدن، شهادت را کم داشت. الان او اسطوره جهانی شده و مثلا خواننده اسپانیایی با ۱۳ میلیون فالوور (یعنی مردم آمریکای لاتین و کشورهای اسپانیولی زبان مثل پرتغال و اسپانیا) از او میگوید. حالا دیگر امت اسلامی یک «شاخص» پیدا کرده است و دیگر فلان شاه یا بهمان کشور اسلامی، شاخص امت اسلامی نیست و او الان به شاخص امت اسلام بدل شده است.
جریان جدیدی آغاز خواهد شد و این حسهایی که در این ساعات پس از شهادت او در میان مردم میبینید که عزادار سردار شده اند و در رسای او زاری میکنند، نشانه این است که انقلاب بزرگی در ایران در حال رخ دادن است. برخی میخواهند فرهنگ جهاد و شهادت را به فراموشی بسپارند، اما اولین اتفاقی که با شهادت او افتاد این بود که فرهنگ ایثار و شهادت پس از ۳۰ سال برگشت. تکنوکراتهای غرب گرای آمریکا محور به نام کابینه کار و پراگماتیسم آمریکایی با تعدیل اقتصادی بر سر کار آمدند و تمام اخلاقی که براساس عدالت بنا میشد را از بین بردند. نسل جنگ و حاج قاسم از این اتفاق دل خون و غصه دار بودند. حاج قاسم، عزت شیعه را در مقابل داعشی که به دنبال نسل کشی شیعه و از بین بردن عتبات بود، برگرداند، اما با توطئه آمریکاییها و خیانت تکنوکراتها در عراق و ایران، دل شکسته شد و این تحفه آخرین چیزی بود که خداوند میتوانست پس از این دلشکستگی به او عطا کند.
به هر حال این غم عجیبی که با شهادت حاج قاسم در دل مردم نشسته است ما را به حال و هوای دهه ۶۰ بازخواهد گرداند و نسل بعد با روحیه ایثار و شهادت آشنا خواهند شد و این بازتولید نسلی، به واسطه اینکه ایشان تبدیلی در عهد و پیمانش نکرده بود، مجددا شکل خواهد گرفت و شکاف بین نسلی پر خواهد شد.
آمریکا باید از آسیای غربی خارج شود و این با خون حاج قاسم شروع شده است و اتفاق خواهد افتاد. این اتفاق اصلا چیز سادهای نیست، نفت را بالا میبرد و بورس را پایین میآورد و آمریکاییها و غربیها را مجبور خواهد کرد که از منطقه فرار کنند. این تازه اول کار است. کشت و کشتارهای عمومی که توسط مردم امت اسلامی از آنها گرفته خواهد شد، مجبورشان میکند که از منطقه فرار کنند. رژیمهای غربگرا در وحشت هستند و با یک هل به سمت فروپاشی خواهند رفت.
حتی براساس قوانین حقوق بین الملل حق اقدام متقابل برای ایران محفوظ است، اما برخی طیفهای غرب گرا احتمالا پیگیری مطالبه انتقامی که توسط مردم جریان دارد را با جنگ برابر میکنند.
خصلتی که غرب دارد این است که برای نوسازی و استعمار، افرادی مثل رضاخان را سر کار میآورند تا با یک نوسازی آمرانه، تمام فرهنگ کشور را نابود کنند. بعد از جنگ، ما توسط سیاستهای هاشمی رفسنجانی به این وضعیت غربگرایی و ندیدن ظرفیتها رسیدیم. دولت فعلی هم به همین وضعیت رسیده است.
این واکنش متقابل توسط ایران چقدر منطقی است؟ الان بین مردم مطالبه تلافی این اقدام به شدت وجود دارد و اکثر گروههای اجتماعی هم نسبت به شهادت ایشان واکنش نشان دادند.
این تازه در داخل است و در خارج به شدت بیشتر است؛ حتی در ایرانیان حاضر در آمریکا. وضعیت اقتصادی آمریکا جوری است که بعد از حمله بوش به عراق اوضاعش به شدت بدتر شده است. ترامپ میخواست وضعیت آمریکا را عوض کند، اما با شهادت حاجقاسم این دیگر تمام شد.
مدتی بود که به شدت روی شکاف بین ایران و عراق سرمایه گذاری شده بود. بهنظر شما شهادت حاجقاسم و ابومهدی المهندس چه تاثیری بر جامعه عراق خواهد گذاشت؟
با شهادت حاجقاسم تمام زحماتی که آمریکاییها برای تخریب عراق و سلطه بر نفت این کشور کشیده بودند از بین رفت. در این میان برخی گروههای شبه شیعه هم در حق مردم عراق خیانت کردند، اما دیگر این اقدامات هم بی رنگ خواهد شد. به عنوان یک مردم شناس به شما میگویم که فرهنگ شهادت در عراق درحال اوج گیری است. این فرهنگ با وجود صدام و بحرانهای پس از آن در عراق وجود نداشته است. الان جوانان و نوجوانان عراق با خون حاجقاسم شهادت طلب شده اند و این فقط مختص شیعیان نیست و جوانان اهل سنت را هم دربرخواهد گرفت. عراق فرهنگ اینچنینی نداشت و در تشییعجنازههای شهدای حرم در عراق چندان جو مردمی نبود، اما الان در عراق این اتفاق افتاده است و این بازگشت فرهنگ عاشوراست. حاجقاسم شهید امت اسلامی است و امت اسلامی درحال شکلگیری است و امت هم با امامت شکل خواهد گرفت و حضرتآقا هم درحال تبدیل شدن به امام امت اسلامی است. به برکت خون حاجقاسم، امت اسلامی با محوریت امامتی که بساط غرب گرایان در داخل و این بحث ملی گرایی و ایرانشهری بازی و مباحثی که بهنوعی بازگشت به قرن نوزدهم هست را کنار خواهد زد، تشکیل خواهد شد.
در داخل چه اثراتی خواهد گذاشت؟
دولت فعلی هم در زمین نوسازی آمرانه دولت هاشمی بازی کرد. مکانیسم آمریکا این است که با تبلیغات و پروپاگاندای ترس از جنگ و تحریم، تلاش میکند با تبلیغات چنین دولتهایی را سرکار آورد تا نوسازی غرب گرایانه را با نابودی فرهنگ ملت به ثمر برسانند. این باعث میشود تا سرمایه اجتماعی از بین برود و زمانی که این سرمایه اجتماعی نابود میشود، شورش آغاز شده و این شورش با مدیریت آمریکا ادامه پیدا میکند. در زمان هاشمی رفسنجانی در دهه ۷۰ هم همین اتفاق افتاد و در آن زمان فقط یک رادیو وجود داشت، اما در همین آبان ماه توسط شبکههای تلویزیونی و اجتماعی بهراحتی جریان را هدایت کرد. اتفاقی که با برجام و پس از آن افتاد، فرسایش سرمایه اجتماعی بود و اگر رهبری نبود مملکت را نابود کرده بودند و به پشتوانه ایشان و با ایثار و فداکاری ایشان درمورد قضیه بنزین، قضیه جمع شد. با شهادت حاجقاسم پس از این دوره نوسازیهای غرب گرایانه در کشور، فرهنگ شهادت بازگشت و این روحیه در امت اسلامی اوج گرفت.
مردم به شدت متاثر هستند و در اوایل جنگ هم همین طور بود. زمانی که شهید بستان پور، اولین در شهر ما، شهید شد، شوک بزرگی به نسل ما وارد شد. من به خاطر دارم که دو نفر از بچههای اهوازی که بعد از موشک باران به کازرون آمده بودند، با شلوار لی و با یقه باز میگشتند و حتی نمازخواندن هم بلد نبودند. بعد از اینکه دوستان ما شهید شدند قیافه این دو نفر درهم رفت و شهادت را برای اولینبار حس کردند و بعد به اهواز بازگشتند و آنقدر حزب اللهی شدند که به منطقه برگشتند و از بزرگترین افراد قرارگاه نصرت و از یاران شهید علی هاشمی شدند و درنهایت به شهادت رسیدند.
مواجهه مستقیم ما با آمریکا در تاریخ معاصرمان در جریان دولت مصدق و پس از انقلاب در دهه ۶۰ در تجربههایی مثل حمله به طبس و جنگ نفتکشها و سرنگونی هواپیمای مسافربری خلاصه میشد. این تجربه تاریخی بهلحاظ نسلی امتداد پیدا نکرده بود و شاید به سبب همین شکاف هم سیاستهایی مثل مذاکره با آمریکا توانست بدنه اجتماعی را جذب کند. اما الان رئیس جمهور آمریکا مستقیما دستور ترور کسی را داد که یکی از سه شخصیت محبوب میان ایرانیها محسوب میشد. تحلیل شما درخصوص عینی شدن این تجربههای تاریخی و بازتولید آن برای نسل جدید چیست؟
قدرت گرفتن ایران بهمعنای زوال آمریکاست. بهلحاظ جامعه شناسی فرهنگی اگر غرب در اینجا حاکم بود، نباید انقلاب اسلامی اتفاق میافتاد. در کشوری که ۴۰ هزار مستشار آمریکایی وجود دارد و بهلحاظ فرهنگی هم به شدت سلطه داشت و بیشترین مهاجرتها هم در دهه ۵۰ به آمریکا شکل میگرفت، اما چه شد که علیه آمریکا انقلاب شد؟ آمریکا قبل از انقلاب تا دوران بازسازی پس از جنگ که دوباره برخی سیاستهای هاشمی به سمت آمریکا رفت، در ایران تمام شده بود.
هاشمی تا پذیرش رژیمصهیونیستی در منطقه جلو رفته بود، اما همیشه چیزی که اتفاق میافتد چیزی نیست که برنامه ریزی کرده بودند و این اراده انسان نیست و اراده خداست. این حماقت در ترور حاجقاسم آنهم توسط کشوری که خود را ابرقدرت میداند، شرمآور است و الان همه هم معتقدند خلاف حقوق بشر است. این نوعی نسلکشی است نه جنایت جنگی و آمریکا دیگر اقتدار ندارد و فقط قدرت نامشروع دارد. الان قوه قضائیه باید غیابا ترامپ را محاکمه کرده و حکم قصاص برای او صادر کند. تنها کسی که دیدم از قصاص صحبت کرد سیدحسن نصرالله بود. ترامپ باید قصاص شود و خیلی از مسلمانان و حتی مسیحیان معتقد در آمریکا هستند که میتوانند حکم قصاص اسلامی را برای او اجرا کنند. کار ترامپ در حکم محاربه است و دفاع جزء اصول اصلیماست. حتی در دفاع احتیاج به حکم هیچ مرجعی هم نیست. البته مراجع ما هم باید به قتل ترامپ فتوا میدادند، اما این کار را نکردند! من برای رئیس حوزه علمیه قم آیت الله اعرافی هم پیام فرستادم که چرا مراجع در این خصوص فتوا نداده اند. حداقل میتوانند فتوا بدهند و فتوا که دیگر حکم نیست. کسی که یک مسلمان را در یک کشور دیگر که آن هم مسلمان است، کشته است و درواقع از دارالحرب به دارالاسلام تجاوز شده و عمل ارهابی که جزء محاربه است انجام شده، حکم این قتل است. من نمیدانم چرا هیچکس در قم این بحث را انجام نمیدهد و فقط دیدم آیت الله حائریعراقی، که شاگرد شهید صدر هم هست، به حرمت حضور آمریکا در عراق حکم داده بود. بهلحاظ فقهی ما الان با آمریکا درحال محاربه و جنگیم مگر اینکه مصلحتی در سطح بالای نظام برخلاف این موضوع تشخیص داده شود؛ و این جنگ دیگر جنگ بین مسلمان و مسلمان نیست و جنگ اسلام و کفر است و شهادت حاجقاسم این را آشکار کرده است.
این تجربه چه تاثیری بر نسل جوانی دارد که انقلاب را ندیده است و خباثتهای آمریکا در دهه ۶۰ را مستقیما ندیده است.
اسطوره حاجقاسم این اتفاق را رقم خواهد زد و این شکاف تجربههای تاریخی پر خواهد شد. نسل جدید حافظه اوایل دفاع مقدس را ندارد. اما الان با حاجقاسم درحال درک این فرهنگ است. صبر کنید تا پیکر پاک حاجقاسم به ایران بیاید تا ببینید. قرار بود پیکر زودتر به ایران برسد، اما اول قرار شد در بغداد، بعد کاظمین، بعد کربلا و نجف تشییع انجام شود. این فرهنگ شهادتطلبی با تلفیق خون ابومهدی المهندس و حاجقاسم حتی بر جوانان اهل سنت عراق و سوریه و امت اسلامی هم تاثیر خواهد گذاشت و آنها را از ساختار عربستانی جدا خواهد کرد.
دو سال پیش درمورد شهید حججی با شما صحبت کردم و بعد از آن با قولی که حاجقاسم داد، داستان داعش جمع شد. بهنظر شما سرنوشت خون ابومهدی المهندس و حاجقاسم به کجا خواهد رسید؟
به سمت بیرون کردن غرب از منطقه تمام خواهد شد.
منظورتان رژیمصهیونیستی است؟
رژیمصهیونیستی که روی هواست و الان دیگر سالبه به انتفاء موضوع است. رژیمصهیونیستی الان معلق در هواست و تمام شده است. ایران با قدرت سخت به مرزهای مدیترانه رسیده است. قرار بود روسیه پشت دریای سیاه و بالتیک بماند و نتواند به آبهای آزاد راه پیدا کند. الان حتی روسیه هم در این ساختار حضور جهانی پیدا میکند. غرب هم بهلحاظ سخت افزاری (نیروهای نظامی) و هم نرم افزاری (حکومتهای غربگرای خاورمیانه مثل اردن و عربستان) باید از خاورمیانه برود و به جای آن امت اسلامی شکل خواهد گرفت. بحث خویشتن داری که از سوی غربیها مطرح میشود هم از وحشت همین موضوع است. آمریکا به لحاظ قدرت اقتصادی در وضعیتی نیست که بتواند جنگی را شروع کند. اگر این اتفاق بیفتد تورم و قیمت سوخت در آمریکا سر به فلک خواهد کشید. ایران هم فقط یک قدرت نظامی نیست؛ قدرت نرم افزاری ایران بزرگتر از قدرت نظامی است. این قدرت نظامی هم باید تبدیل به قدرت نرم و راهبردی در جغرافیای سیاسی منطقه تبدیل شود. ایران میتوانست سریع هواپیماهای نظامی یا ناوهای آمریکایی را بزند. این کاری نداشت، اما آمریکا باید زجر بکشد و عمق استراتژیک و قدرت نرم ایران در منطقه فعال شود.
یعنی معتقدید اولویت ما به لحاظ سیاسی باید بیرون کردن غرب از منطقه باشد؟
ما در شرق سوریه و شمال عراق با آمریکا کاری نداشتیم و تقریبا خطقرمزهای نانوشتهای وجود داشت که جلوی عمل متقابل ایران و آمریکا را میگرفت، اما آمریکا این خطقرمزها را برداشت و طبق تمام قوانین جهانی، ایران حق دفاع از خودش را دارد و با ساختار گستردهای که حاجقاسم ایجاد کرده است عملیات علیه آمریکا توسط محور مقاومت به صورت خودجوش و جنگهای پراکنده انجام خواهد شد. آمریکا باید از منطقه برود و در این راهبرد، روسیه و چین هم با ایران همراه هستند. قدرت نظامی و جنگی اصل است و روی آن باید قدرت سیاسی و دیپلماتیک بنا شود. ما فقط سخت افزار نداریم، البته این مبنای عمل ما خواهد بود، اما قدرت نرم اهمیت خاص خودش را دارد. غرب شرافتی ندارد که بخواهد به قراردادی پایبند باشد. هیچکدام از پیمانهایی که بسته اند را اجرا نکرده اند. این سیاست ماکیاولیستی است که در آن دروغ و پیمان شکنی اصل است و آن را هم «واقع گرایی سیاسی» مینامند. تمدن غرب فقط زور و نظامی گری را میفهمد. من در همان دوران مذاکره هم گفتم که این مذاکره لوس بازی است. الان مردم هم به این نتیجه رسیده اند که قدرت نظامی اصل است و روی این قدرت نظامی باید قدرت نرم و استراتژیک بنا شود. به هر حال خاورمیانه باید از غربیها خالی شود و امت اسلامی در منطقه شکل بگیرد و نسل آینده باید در همین مقیاس جغرافیای سیاسی خاورمیانه تمدن اسلامی را تاسیس کند. ظهور امام زمان (عج) هم در خاورمیانه است و ما در دو منطقه با غرب مواجهه خواهیم داشت که یکی از آنها در فلسطین خواهد بود. شکل گرفتن امت اسلامی مقدمه ظهور خواهد بود ان شاءالله. خاورمیانه امت اسلامی با یک امامت شکل خواهد گرفت و فروپاشی عربستان و امارات و سایر کشورهای غرب گرا هم اتفاق خواهد افتاد.