در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا، انتصاب مارک ساوایا به عنوان فرستاده ویژه ترامپ در عراق، نه یک اقدام دیپلماتیک معمول، بلکه بخشی از یک سناریوی چندلایه برای بازآرایی ژئوپلیتیک منطقه است. این انتصاب، در امتداد سقوط دولت سوریه و تسلط شورشیان مورد حمایت ائتلاف غربی-صهیونی (HTS) بر دمشق، نشاندهنده آغاز مرحلهای جدید از مهندسی امنیتی و تمدنی غرب در قلب مقاومت است.
لایه اول: چهرهای نرم برای مأموریتی سخت: مارک ساوایا، تاجر عراقیالاصل و ساکن میشیگان، با سابقه فعالیت در شبکه گسترده تولید و پخش ماریجوانا در جهان و ارتباطات گسترده با اقلیتهای
آشوری- مسیحی، اکنون مأموریت دارد با بهرهگیری از شکافهای اجتماعی و قومی، عراق را به ایستگاه بعدی پروژه عادیسازی (نرمال سازی) بدل سازد. این مأموریت، در امتداد سقوط دمشق، بهدنبال تضعیف پیوندهای مقاومت و بازتعریف نظم منطقهای است.
لایه دوم: فشارهای تاکتیکی و مهندسی امنیتی: تماس اخیر مارکو روبیو با نخستوزیر عراق و تأکید بر خلع سلاح گروههای مقاومت، از جمله حرکه النجباء، نشاندهنده آغاز فاز جدیدی از فشارهای امنیتی است. این فشارها با کاهش مأموریت ائتلاف ضدداعش و تحریمهای ثانویه، در پی تضعیف ساختار دفاعی عراق و گشودن مسیر برای نفوذ غربی- صهیونی هستند. در این میان، حشدالشعبی، بهعنوان نیروی رسمی و قانونی عراق، هدف اصلی این مهندسی امنیتی قرار گرفته است.
لایه سوم: سقوط دمشق و پیامدهای راهبردی آن: با سقوط دولت بشار اسد در آذر ۱۴۰۳ و تسلط HTS به رهبری احمد الشرع (جولانی) بر دمشق، نظم منطقهای دچار لرزشی راهبردی شده است. HTS که پیشتر یک گروه شورشی بود، اکنون به ساختار حاکمیتی جدید سوریه بدل شده و با حمایت مستقیم ائتلاف غربی- صهیونی، در حال بازتعریف نقش سوریه در معادلات منطقهای به نفع ائتلاف است. این تحول، پیوندهای لجستیکی و امنیتی محور مقاومت را با چالش جدی مواجه کرده و فشار بر عراق را دوچندان ساخته است.
پاسخ تمدنی ایران: بازدارندگی هوشمند و بازسازی پیوندها: در برابر این سناریو، ایران باید با هوشیاری راهبردی و اقدام چندلایه، مسیر نفوذ را مسدود، فتنه ائتلاف را خنثی و ستونهای مقاومت را تقویت کند:
۱- دیپلماسی فعال منطقهای: تعمیق همکاریهای اقتصادی و امنیتی با دولت السودانی، بهویژه در حوزه انرژی، تجارت مرزی و آموزش نظامی.
۲- حمایت از وحدت ملی عراق: تقویت گفتوگوهای بینجریانی میان شیعه، سنی و کرد برای خنثیسازی پروژههای تجزیهطلبانه.
۳- پشتیبانی مادی و معنوی از حشدالشعبی: ارتقای توانمندیهای لجستیکی، رسانهای و آموزشی این نهاد، با تأکید بر مشروعیت قانونی و نقش آن در ثبات عراق.
۴- افشاگری رسانهای هدفمند: راهاندازی کمپینهای چندرسانهای برای افشای نقش ساوایا و کوشنر در مهندسی ژئوپلیتیک عراق و سوریه.
۵- بازسازی کریدورهای مقاومت: طراحی مسیرهای جایگزین برای ارتباط ایران با لبنان و فلسطین، با عبور از چالشهای ناشی از تسلط HTS بر سوریه.
عراق، سنگر تمدنی یا ایستگاه بعدی پروژه جولانی؟: آینده عراق در پرتو سقوط دمشق، به نقطهای حساس رسیده است. اگر پروژه ساوایا موفق شود، عراق به حلقهای ضعیف در زنجیره مقاومت بدل خواهد شد، اما اگر ایران و متحدانش با درایت، انسجام و اقدام بموقع این پروژه را خنثی کنند، عراق میتواند به سنگری تمدنی برای بازتعریف نظم منطقهای بر پایه عدالت، استقلال و کرامت انسانی تبدیل شود.