کد خبر: 951247
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۸ - ۲۲:۲۶
ناکارآمدی و ناتوانی در تحقق شعار‌های انتخاباتی، مهم‌ترین رقیب اصلاحات در انتخابات پیش‌رو است
مدعیان اصلاح‌طلبی که تا چندی پیش به شکلی متعصبانه و اغراق‌آمیز از اقدامات مختلف دولت اعتدال در حوزه اقتصادی، سیاسی، بین‌المللی و فرهنگی حمایت می‌کردند چند صباحی است که در مقابل دولت گارد اپوزیسیون به خود گرفته‌اند...
سرویس سیاسی جوان آنلاین: مدعیان اصلاح‌طلبی که تا چندی پیش به شکلی متعصبانه و اغراق‌آمیز از اقدامات مختلف دولت اعتدال در حوزه اقتصادی، سیاسی، بین‌المللی و فرهنگی حمایت می‌کردند چند صباحی است که در مقابل دولت گارد اپوزیسیون به خود گرفته‌اند و به بهانه‌های مختلف از عملکرد دولت در عرصه اجرایی کشور به شدت انتقاد می‌کنند. همانطور که انتظار می‌رفت انتقادات انتخاباتی شخصیت‌ها و رسانه‌های اصلاح‌طلبان از دولت حسن روحانی با آغاز سال ۹۸ شکل فزاینده‌ای به خود گرفته است و انتظار می‌رود چنین رویکردی در ۱۱ ماه آینده (هفته‌های منتهی به انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه) شکل سازمان‌یافته‌تر و گسترده‌تری به خود بگیرد چراکه اصلاح‌طلبان همچنان خواستار کسب بیشترین کرسی در مجلس آتی البته منهای نامزد‌های وابستگان به اعتدال هستند. گروهی از مدعیان اصلاح‌طلبی تلاش می‌کنند دو دستگی میان خود و دولت را به دلایلی غیرمرتبط مانند «فوت هاشمی‌رفسنجانی» ارتباط دهند و فقدان وی را عامل برهم زننده وحدت عنوان کنند.

روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «سرنوشت اصلاحات- اعتدال در دوران پساهاشمی» با هشدار نسبت به دو دستگی میان این دو می‌نویسد: «مهم‌ترین مسئله این است که اصلاح‌طلبان پس از نزدیکی دوجانبه با آیت‌الله هاشمی در سال‌های اخیر او را تکیه‌گاهی مطمئن یافته بودند که هنوز در ساختار سیاسی ایران حضور داشت و از معبر او می‌شد در کوچه‌پس‌کوچه‌های قدرت به ایفای نقش پرداخت... اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان که مهم‌ترین نیرو‌های همراه آیت‌الله هاشمی در سال‌های اخیر بودند، در حالی با این ضایعه مواجه شده‌اند که تا انتخابات... چندماه باقی مانده است.» آنچه در این میان مهم می‌نماید این مسئله است که اصلاح‌طلبان حاضر نیستند هزینه‌های ناشی از ناکارآمدی دولت تحت حمایت را بپردازند و با مرزگذاری میان خود و دولت در پی ایجاد مقبولیت انتخاباتی برای خود هستند.

اعلام انزجار برای فریب افکار عمومی

از راهکاری که جریان اصلاح‌طلب برای افزایش مقبولیت اجتماعی با گوشه چشم داشتن به انتخابات اسفندماه امسال مورد توجه قرار داده است، ایجاد مرز میان خود و دولت برآمده از اصلاحات است، به این شکل که با انتقاد از دولت و شخص رئیس‌جمهور کاسه خود را از کاسه دولت جدا کرده و رئیس دولت و تیم وی را – و نه جریان مدعی اصلاح‌طلبی را- مسئول شرایط کنونی معرفی کند! در ادامه این روش که از اواسط سال ۹۶ آغاز شده است، الیاس حضرتی عضو حزب اعتماد ملی در روز‌های ابتدایی سال جاری، در گفت‌وگویی با انتقاد از عملکرد رئیس‌جمهوری بیان می‌کند: «دعوای ما با دولت با این روش مدیریتش است که «آقای روحانی، آستین‌ها را بالا بزن و به جای اینکه هشت ساعت کار می‌کردی الان باید ۱۶‌ساعت در دفتر بنشینی و حتی بعضی شب‌ها هم آنجا بخوابی تا استاندار و رده بخشدار هم بدانند که رئیس‌جمهوری امروز در اتاق کار خود خوابیده، تخت گذاشته و اتاقش را به‌عنوان اتاق جنگ برای دفاع از اقتصاد مقاومتی انتخاب کرده و می‌خواهد اقتصاد بدون نفت را راه بیندازد.»

وی با تأکید بر این مسئله که دولت برای حل مشکلات کشور جدی نیست، گفت: «من بار‌ها گفته‌ام و اسم این دولت را دولت بی‌تصمیم، دیرتصمیم و بدتصمیم گذاشته‌ام، یعنی دلش می‌خواهد هم پیاز را بخورد هم جریمه را بدهد و هم... را بخورد هر سه تا خسارت را خودش بخورد، به جهنم! اما به مردم تحمیل می‌کند.»

یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نیز دلیل حمایتش از دولت را «ناچاری» دانست و اظهار داشت: «ما الان چاره‌ای جز حمایت از دولت نداریم و نمی‌توانیم وسط راه بگوییم که دیگر نیستیم، زیرا هم سهیم هستیم، هم مسئولیم و هم باید پاسخگو باشیم... دولت دوم روحانی کارش سخت شد، ضمن اینکه تیم اقتصادی منسجمی هم نداشته و ندارد و متأسفانه الان دولت خلاصه شده در چند نفر و در واقع چند نفری که تجربه کافی و دانش وافی برای اداره شرایط سخت اقتصادی را ندارند و همین مسئله نیز روز‌به‌روز بر حجم مشکلات و انبوه گله‌مندی‌ها افزوده است.»

روزنامه آرمان هم یک راهکار تکراری را برای برون‌رفت طیف اصلاحات از بحران کنونی مورد توجه قرار داده و محوریت دادن به ناطق نوری را مفید عنوان کرده و می‌نویسد: «حضور نیرو‌های فراجناحی نظیر آقای ناطق نوری در بزنگاه‌هایی که گروه‌ها و احزاب سیاسی دچار بحران می‌شوند یا افکار عمومی در کارایی آن‌ها تردید پیدا می‌کنند، می‌تواند بسیار مؤثر باشد. با این حال گمان نمی‌کنم که در مجموعه حاکمیت اراده‌ای برای دعوت از حضور این چهره‌ها به صورت مستقیم باشد، اما این چهره‌ها می‌توانند به بازیگردانی و تجمیع شخصیت‌های اصلی و اثرگذار کمک کنند.»

اعتراف تلخ به وجود یک بحران

اما برخی دیگر از وابستگان به جریان اصلاح‌طلبی به ناچار از افزایش آشفتگی در این جریان سخن به میان آورده و اعتراف کرده‌اند مدعیان اصلاح‌طلبی به دلایل مختلفی امروز بخش قابل توجهی از محبوبیت‌شان را از دست داده‌اند و اسیر بی‌هویتی شده‌اند.
صادق زیباکلام یکی از چهره‌های وابسته به جریان اصلاح‌طلبی در نامه‌ای به رئیس دولت اصلاحات کاهش قابل توجه محبوبیت اصلاح‌طلبان را غیرقابل انکار و بی‌هویتی را محصول عملکرد تصمیم‌گیران این جریان عنوان کرده است!

وی در بخشی از نامه خود به خاتمی متذکر می‌شود: «واقعیت تلخ آن است که اصلاح‌طلبی خلاصه شده در مشتی شعار‌های زیبا و کلی؛ شعار‌هایی که مشابه آن‌ها را اصولگرایانی هم تکرار می‌کنند. بعد از گذشت ۲۰ سال ما هنوز نتوانسته‌ایم یک هویت مشخص ترقی‌خواهانه برای خودمان خلق نماییم. خواسته‌های مشخص اصلاح‌طلبان که آن‌ها را در جایگاه یک جریان دموکراتیک و ترقی‌خواه قرار می‌دهد، کدام هستند؟ بی‌هویتی جریان اصلاحات را نه می‌توانیم بر گردن اصولگرایان بیفکنیم، نه روحانی، نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی.»

وی در ادامه همانند بسیاری دیگر از همفکران خود مشکل اصلی امروز را نبود آزادی و روحیه دموکراسی و نه ناکارآمدی طیف غرب‌باور معرفی می‌کند و می‌نویسد: «ما هنوز نتوانسته‌ایم یک شعار استراتژیک برای اصلاح‌طلبی که به صورت شناسنامه و هویت آن درآمده باشد، ایجاد نماییم. جناب آقای رئیس، ریشه همه مصیبت‌های کشور، اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومیتی، زنان و... در کم‌رنگ‌بودن آزادی خلاصه می‌شود، بنابراین آزادی‌خواهی و تلاش در تقویت دموکراسی باید در رأس مطالبات اصلاح‌طلبان قرار بگیرد، به‌گونه‌ای‌که دموکراسی‌خواهی به‌تدریج بدل به بارزترین هویت جریان اصلاحات شود.»

نظیر اشتباه صادق زیباکلام را بار‌ها رهبران این جریان سیاسی در کشور به ویژه از سال ۷۶ به این سو تکرار کرده‌اند؛ آنجایی که برای اداره امور کشور و به جای تمرکز بر مشکلات اقتصادی و معیشتی کشور، بر آزادی‌های بی‌حد و حصر (به معنای لاابالی‌گری فرهنگی و اجتماعی و ابتذال دامنه دار در تمام عرصه ها) تأکید شد یا به جای رونق به کسب و کار و بازار، راهکار برون‌رفت از مشکلات کشور مذاکره با غرب عنوان شد.
بی هویتی‌ای که به اعتراف زیبا کلام و سایر شخصیت‌ها امروز جریان اصلاح طلبی از آن رنج می‌برد نه به دلیل پشت کردن به کلیدواژه‌های پرطمطراق مانند «آزادی» و «دموکراسی» است بلکه به‌دلیل عدم توانایی دولت متبوع جریان مورد اشاره در تحقق شعار‌های انتخاباتی و اداره صحیح امور کشور است که در بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان نارضایتی‌های فراوانی را به وجود آورده و شکست انتخاباتی را ماه‌ها قبل از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم به یک گزاره قطعی برای پدرخوانده‌های آن‌ها تبدیل کرده است.
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
0
2
اصلاح طلبان=قدرت طلبان فرصت طلب
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
0
1
ما باهوشیاری می توانیم براین جریان فائق آییم .سخت تر ازداعش نیست .فقط روشش فرق میکنه...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
0
1
هیچ کاری نمیتونن بکنن
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۱/۳۰
0
0
ههههههههههه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار