سرویس تاریخ جوان آنلاین: بیتردید حضور پررنگ مرجعیت شیعه در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی، از مزایای شاخص آن به شمار میرود. این مشارکت مؤثر موجب گشت که مقلدان مراجعی غیر از رهبر کبیر انقلاب، متوجه خطرات رژیم سرسپرده پهلوی شوند و از سر ادای تکلیف شرعی، در روند نهضت اسلامی شرکت جویند. یکی از مراجع فعال در نهضت اسلامی ایران، عالم مجاهد مرحوم آیتاللهالعظمی سیدعبدالله شیرازی (قده) بود که پیشینه مجاهدات وی به دوران رضاخان و قیام مسجد گوهرشاد بازمیگشت. اخیراً مجموعهای ۱۰ جلدی از «اسناد نهضت اسلامی» به همت محقق سختکوش آیتالله سیدهای خسروشاهی تدوین و از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی روانه بازار نشر شده است. یکی از مجلدات این مجموعه، به اعلامیههای سیاسی آیتالله شیرازی در دوران مبارزه اختصاص دارد. فراهم آورنده اثر در دیباچه آن چنین آورده است: «پیروزی انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی، مشارکت مردم و با الهامگیری از آموزههای اسلام رقم خورد. در جریان حرکت انقلابی مردم ایران از آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ مراجع محترم تقلید نیز در کنار امام بودند، در بزنگاههای تاریخی به رژیم اعتراض میکردند و نیات و خواستههای خود را در قالب اعلامیههایی به کارگزاران رژیم یا مردم ابلاغ میکردند. این اعلامیهها در تقویت روحیه مبارزه در بین مردم و قوام نهضت اسلامی نقش ویژهای داشت و هر چه به پیروزی انقلاب و روزهای اوج مبارزه نزدیکتر میشویم، حمایت مراجع از مبارزات امام و مردم صریحتر و پررنگتر میشود.
آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی از مراجع بزرگ تقلید از حامیان امام و مبارزان با رژیم پهلوی بود. او که در خطه جنوب همراه پدر بزرگوارش با نفوذ بریتانیا جنگیده بود به مدت شش ماه از طرف حکومت تبعید شد و در طی این سالها روحیه شجاعت و استقامت در وجود ایشان شکل گرفت. وی در سال ۱۳۳۳ برای طی مدارج عالی تحصیل راهی نجف شد و در محضر آیات سیدابوالحسن اصفهانی، میرزاینائینی و آقا ضیاءالدین عراقی تلمذ کرد تا اینکه پس از ۱۰ سال به زادگاه خود بازگشت و در بسط عوم حوزوی و تأسیس مدارس کوشید. در دوران رضاشاه و در عصر مبارزه با شعائر اسلامی، وی از شیراز به قم رفت و پس از مذاکره با آیتالله حائری درباره کشف حجاب خواستار پیگیری و ممانعت از این امر شد. ایشان در جریان حمله رژیم به مسجد گوهرشاد در آنجا حضور داشت و توسط عمال رژیم ستگیر شد. از آن پس به نجف رفت و در آنجا اقامت کرد.
با شروع نهضت اسلامی امام خمینی (ره) وی در حمایت از نهضت اعلامیهای علیه تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی صادر کرد. پس از آن در جریان حمله به فیضیه نیز این فاجعه را به علمای ایران گوشزد کرد و در جریان قیام ۱۵ خرداد بیانیه مفصلی پیرامون حکومت ضددینی شاه خطاب به ملتها و دولتهای مسلمان صادر کرد. آیتالله شیرازی علاوه بر مسائل ایران به سرنوشت سایر نقاط جهان اسلام نیز حساسیت نشان میداد. ایشان تجاوزات صهیونیسم را به مسلمانان در اقصی نقاط جهان محکوم کرده و تلگرافهایی به سران رژیم در اعتراض به همکاری رژیم پهلوی با رژیم اشغالگر قدس مخابره میکرد. ایشان در حین پیروزی انقلاب اسلامی نیز در اعتراض به کشتار مردم در وقایع مختلف به رژیم اعتراض نمود و اعلامیههایی صادر کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز با حساسیت خاص یک مرجع دینی روند امور انقلاب و نظام را پیگیری مینمود. مجموعه حاضر شامل اعلامیهها و نامههای آیتالله شیرازی است که هر کدام از آنها در جای خود سندی تاریخی محسوب میشود و گوشهای از تاریخ نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی را روشن میکند».
همانگونه که اشارت رفت، بیانیههایی که در این مجموعه آمدهاند، بازه زمانی گستردهای را دربرمیگیرند. یکی از اولین اسناد این اثر، پاسخ آیتاللهالعظمی سیدعبدالله شیرازی به پرسش جمعی از مدرسین حوزه علمیه قم درباره مشروعیت حکم دادگاه نظامی ارتش درباره اعضای جمعیت مؤتلفه اسلامی در پی اعدام انقلابی حسنعلی منصور است. اهمیت این سند تاریخی در آن است که رژیم پهلوی در پی آن بود که با تمسک به غیرشرعی بودن ترور در اسلام، اقدام اعضای این جمعیت را در اذهان عمومی مشوه سازد و آن را نامشروع نشان دهد. آیتالله شیرازی در این جوابیه آوردهاند: حضرات حجج الاسلام آقایان مدرسین و فضلای حوزه علمیه مقدسه قم دامت افاضاتهم پس از اهدای سلام و استدعای دوام توفیقات آقایان از محضر مقدس خداوند متعال، در پاسخ سؤالات فوقالذکر آن حضرات: همچنان که میدانید حکومت جائر ایران در این دو، سه سال اخیر آنچنان زبانه آتش ظلم و استبدادش بالا گرفته که به منظور بقای خود و انجام اوامر اربابان نصارا و یهود از هیچگونه عمل خلاف دین و قانون و انسانیت فروگذار نکرده و از نصایح سایر مراجع تقلید عظام و علمای اعلام و ناصحان و خیراندیشان ملت اثری جز مزید شرارت به وجود نیامد (و ما زادهم الا طغیانا و ظلماً) و پس از جعل قوانین برخلاف دیانت مقدسه اسلام و خونریزیها از قبیل: فاجعه عظیم مدرسه فیضیه قم و کشتار هزاران نفر از ملت مسلمان ایران در روز ۱۲ محرمالحرام به جرم حقگویی و مساعدت علما که فراموششدنی نیست و سایر قضایا از حبس و تضییق بر حضرات علمای اعلام و بزرگان ملت، دولت منصور به دستور شاه و مساعدت مجلسین مصنوعی محرم دست به نغمه بالاتر زده و ملت مسلمان ایران را با تصویب کردن مصونیت اتباع امریکا برده اجابت و مملکت مستقل چند هزار ساله ایران را تحت استعمار حقیقی اجانب قرار داده است. حضرت آیتالله خمینی را که یکی از مراجع تقلیدند به جرم نصیحت و حقگویی و برملا ساختن خطرات و نکبات این تصویبنامه و برخلاف قانون به خارج کشور تبعید نموده که اکنون اطلاع صحیحی از حال و مکان ایشان در دست نیست، در حالی که مراجع تقلید به نص قانون علاوه بر آزادی نطق و بیان، مصونیت دارند. البته به مقتضای علاقه به دیانت و ناموس و آب و خاک چنانچه حوادثی از قبیل: قتل منصور و مانند آن پیش آید جای هیچگونه تعجبی نیست و به طور مسلم حکم دادگاه دراینباره نسبت به اعلام و حبس آن عده هیچگونه از نظر شرع ارزش ندارد و نمیتوان آنها را مفسد خواند؛ بلکه مفسد واقعی دستگاه جبار حکومت است که در واقع خود سبب این گونه حوادث میشود.
به هر روی مجموعهای که از آن سخن رفت، بخشی از مجموعه اسنادِ حضور مستمر مرجعیت دینی در تاریخ انقلاب اسلامی است که بیتردید مطالعه آن برای عموم محققان و در نگاهی کلیتر، عموم علاقهمندان تاریخ نهضت اسلامی مفید خواهد بود و چنین باد.