راهپیمایی اربعین نمونهای از یک پدیده تمدنساز بوده که از ظرفیتها و فرصتهای بسیاری در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی برخوردار است؛ لکن در این نوشتار تلاش میشود به مهمترین مؤلفههای تمدنساز این پدیده اشاره شود.
نگاه فراملی به پدیده اربعین
تمدنسازی مستلزم همگرایی و عدم تقابل فرهنگهای متفاوتی است که این فرهنگها در یک اعتقاد و باور، مشترک باشند. بر این اساس، ارتباطات میانفرهنگی پیشزمینه شکلگیری یک تمدن است. در چند سال اخیر، بحث تمدنسازی و تمدنگرایی به کلید واژه محافل فکری و علمی کشور تبدیل شده است، لکن متأسفانه این نگاهها، بیشتر ملی بوده و عرصههای فراملی را مورد توجه قرار نداده است. شکلگیری تمدن شیعی در ایران بدون توجه به ظرفیت شیعی موجود در منطقه و جهان امکانپذیر نیست. کشور ایران بدون ارتباط با دیگر شیعیان جهان اسلام نمیتواند مدعی تمدنسازی باشد. مضاف بر این و با توجه به اینکه امام حسین؟ع؟ مورد قبول همه فرقههای شیعی و نیز مورد توجه بسیاری از اهل سنت و حتی مسیحیان و ارامنه و … است، میتوان مدعی شد که مناسک اربعین این ظرفیت را دارد که وجه نمادین همراهی و همگرایی فراملی در راستای تمدنسازی اسلامی باشد.
فرهنگسازی اسلامی
شیعیان بخشی از جهان اسلام را تشکیل میدهند و دارای اندیشهای بهخصوص در باب اعتقادات اسلامی هستند. هر چند شیعیان بهواسطه اعتقادات خود و انجام مناسک دینی از دیگر مسلمانان باز شناخته میشوند و با این اعتقادات و مناسک است که هویت شیعی آنها شکل میگیرد، لکن برگزاری زیارت اربعین به این نحو گسترده باعث میشود تا این زیارت مذهبی، شکل فرهنگی به خود گیرد. لذا با توجه به نشانههای بارز و آشکار موجود در پدیده راهپیمایی اربعین، زیارت اربعین را میتوان فراتر از زیارت و گردش مذهبی و در واقع نمودی از فرهنگ اسلامی دانست. از طرف دیگر، هر فرهنگ و تمدنی برای حفظ و بازآفرینی خود، نیازمند گسترش هنجارها و ارزشهای خود، بهویژه هنجارها و ارزشهای اجتماعی میباشد.
در مراسم اربعین، علاوه بر حضور شیعیان از کشورهای مختلف، بخشی از اهل سنت و بخشی از مسیحیان نیز حضور دارند و این حضور، قابل گسترش است و میتواند ظرفیت بسیار مهمی برای شناخت ملل و ادیان مختلف از معارف اسلام و تشیع با محوریت شناخت اباعبدالله و ماهیت قیام او باشد و با این فرهنگسازی در مسیر تمدنسازی اسلامی قدم برداشت.
وحدتبخشی و امتسازی
یکی از دلایل تأکید اسلام بر عنصر وحدت و اتحاد، نقش آن در ایجاد امت اسلامی و همچنین تأثیر آن در مسیر تمدنسازی اسلامی است. راهپیمایی اربعین بهعنوان یکی از شعائر بنیادین اسلامی، حرکتی اجتماعی بوده و از جمله مناسک و آیینهای جمعی است که بهرغم ماهیت درون مذهبی آن، به دلیل فرادینی و فراملیتی بودن قیام عاشورا، ظرفیتهای بسیاری را در زمینهسازی تحقق امت واحده دارد که از چند حیث قابل دقّت و تأمل است:
تعاون و همکاری: یکی از عوامل ایجاد وحدت، همدلی، تعاون و همکاری است. در موسم اربعین افراد و گروههای زیادی از مناطق، نژادها و سلیقههای گوناگون در کنار یکدیگر قرار میگیرند. گروههای اجتماعی که خود را از سایر گروهها جدا میکنند، در اربعین تفاوتها را کنار میگذارند و همدلی و تعاون جای آن را میگیرد.
هدف و روش مشترک: هماهنگی در هدفگذاری، برنامه، اجرا و روش باعث میشود ناخواسته نوعی وحدت اجتماعی در میان راهپیمایان تقویت شده و یگانگی در هدف و روش و عمل را در خود به وجودآورند.
دشمن مشترک: با وحدت شکلگرفته ذیل اربعین، جامعهای با محور شور حسینی تشکیل میشود که مهمترین عنصر آن مقابله با ظلم و اتحاد در دفاع از مظلوم است.
مدنیت اسلامی و نفی وابستگی به حکومتها
یکی از مهمترین مؤلفههای مهم تمدنسازی اسلامی، مدنیت اسلامی و به عبارت بهتر، زندگی سالم اجتماعی زیر چتر اسلام است. راهپیمایی اربعین در این خصوص، یک معجزه است که تا کنون مشابه آن در جهان وقوع پیدا نکرده است. این اجتماع عظیم، با یک اقدام کاملاً مردمی و فارغ از دخالت حکومتها و دولتها صورت میگیرد و افرادی که در این راهپیمایی شرکت میکنند، بدون کمترین نگرانی، از امکانات لازمی که به صورت سیستماتیک و مردمی فارغ از هر گونه تشریفات دست و پا گیرفراهم شده است، استفاده میکنند. این اجتماع شیعی، تمرین بزرگی از مدنیت اسلامی و نشاندهنده ظرفیت وکارآمدی دین مبین اسلام برای حل و فصل مسائل است. حماسه اربعین بیانگر این است که مذهب شیعه به گونهای کارآمد میتواند بسیاری از مردم را در این راه بسیج کند.
ساماندهی، انسجامبخشی و ساختارسازی
در راهپیمایی اربعین، شاهد حضور جمعیتی عاشق هستیم که از جای جای دنیا با طی مسیر، خود را به کربلا میرسانند تا عشق و علاقه خود را به اهل بیت ؟ع؟ نشان دهند. بیشک ساماندهی این نیروی عظیم انسانی میتواند سرفصل مهمی در آغاز راه تمدنسازی نوین اسلامی باشد. انسجامبخشی و ساختارسازی که مرجعیت شیعه در عراق و ایران به وجود آوردهاند، اصلیترین عاملی است که موجب شده مردم بتوانند از این فضای معنوی استفاده بهینهای کنند.
بیشک اربعین یک ارتباط مذهبی بین مردم شیعه جهان است و به مردم ایران یا عراق محدود نمیشود و همین که متعلق به اجتماع جهانی است میتواند در بحث تمدن نوین اسلامی تأثیرگذار باشد. البته در حال حاضر این ارتباطات در سطح مردمی است اما اگر این موضوع به نخبگان واندیشمندان نیز برسد، یعنی آنها نیز در این تجمع حضور داشته باشند منجر به افزایش مراودات علمی و منطقی بین مسلمانان و شیعیان سایر کشورها میشود.
قدرتنمایی اسلام در برابر کفر
یکی از مهمترین موارد قدرتنمایی و نقشآفرینی تشیع در صحنه بینالمللی، خلق حماسههایی نظیر راهپیمایی اربعین است. حماسهای که قدرت تاریخسازی دارد و همه تصورات هویتی از شیعه را در درون جوامع شیعی و در بیرون آن دگرگون میکند. در حوزه «فرهنگ» نیز با اتکاء به حرکتهایی نظیر پیوستن به موج عظیم اربعین میتوان در مقابل «تهاجم فرهنگی» غرب مصون ماند. برد استراتژیک فرهنگی ایران در پیادهروی اربعین، میتواند تهاجم فرهنگی غرب را ناکام نماید.
همچنین در این حرکت عظیم، غلبه اسلام سیاسی و انقلابی بر اسلام محافظه کار و مرتجعانه و یا به تعبیر حضرت امام؟ره؟ اسلام آمریکایی - انگلیسی ملموس است. اکثریت قریب به اتفاق جمعیت را جوانان تشکیل میدهند و این باعث ایجاد یک مزیت و برتری برای مسلمانان و کشورهای اسلامی و امتیاز دنیای اسلام در برابر نظام سلطه جهانی است. وجود انبوهی از مردم و جوانان معتقد و با انگیزه در دین و دفاع از ارزشها و نمادهای آن، منبع قدرت منحصر به فردی است که امکان تقلید ندارد. راهپیمایی اربعین نشانه برتری و بیانگر قدرت بالقوهای در میان شیعیان است که توان دفاع و مقابله با هر خطری را بهوجودآورده است.
بیداری و آمادگی جهاد و دفاع
موج اولیه بیداری اسلامی با الهام از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به وجود آمد و اکنون در قدم بعدی این فرآیند با ترویج تفکر عاشورایی میتواند در بیداری نوین اسلامی منطقه تأثیرگذار باشد. نقشآفرینی تودههای مردمی ایرانی، عراقی و لبنانی در عظیمترین تجمع جهانی نشان میدهد که سیاست فرامنطقهای جمهوری اسلامی مثبت و تأثیرگذار بوده و بیداری ملتهای منطقه را به دنبال داشته است.
همچنین مراسم اربعین، موجب افزایش انتظار و آمادگی جهاد میگردد. بهرغم ناامنی به وجود آمده در عراق توسط جاهلیت مدرن عربی- آمریکایی، در طول راهپیمایی اربعین، هیچکس دغدغه شهادت بهدست تکفیریها را ندارد و در واقع راهپیمایی اربعین ، تمرین آمادگی برای جهاد و ظهور و بروز آمادگی روحی و روانی شیعیان برای دفاع از دین و جامعه دینی در برابر هرگونه دشمنی است. از برکات پنهان نعمت راهپیمایی اربعین، همین ایجاد آمادگی دفاع از دین است. لذا نقش تربیت نیرو و کادرسازی راهپیمایی اربعین را نمیتوان نادیده گرفت و صدالبته دشمنان نیز متوجه اهمیت آن هستند. این وجه باارزش میتواند روز به روز جبهه مقاومت را که امروزه نقش بیبدیلی در جهت گیریها و حرکتهای دنیای اسلام در مسیر تمدنسازی دارد، بیش از پیش تقویت نماید.
بنابراین اربعین ظرفیت تمدنی عظیمی است که به عنوان ثمره حرکت عظیم سید الشهدا برجای مانده و مواجهه سادهاندیشانه و مانند یک منسک فردی یا یک حرکت جمعی صرفاً معنوی، دست ما را از بهره گیری از ظرفیتهای آن کوتاه میکند. از این رو و با نگاه تمدنگرایانه به این مناسک باشکوه، امکان گردهمایی فرهنگهای مختلف وجود دارد. کربلا باید میعادگاه همه آزادیخواهان و عدالتخواهان و معنویتگرایان از همه فرهنگها و ادیان باشد. از همین رو باید وجود غیریتساز آنرا تا حد امکان کمرنگ کرد و بر وجوه بارز عام آن از جمله ظلمستیزی، ایثار و فداکاری و ازجانگذشتگی در راه آرمان، تجملستیزی و مقابله با خوی اشرافیگری و مصرفی و … تأکید کرد. البته این همراهی و همگرایی یکشبه و به یکباره حاصل نمیشود. شاید سالها زمان نیاز است تا از شکافها کاسته شود و پیوندها برقرار شود. لذا نباید انتظار داشته باشیم که این اتفاقات بزرگ در زمان و مکان محدود اربعین رخ دهد. راهپیمایی اربعین، صرفاً نماد تلاشها برای کاستن شکافها و برقراری ارتباط و همگرایی و همراه نمودن فرهنگها با یکدیگر است. و جبرانکننده همه کمکاریها و بیتوجهیها و بیالتفاتیهای به این ظرفیت همگرایی نیست. تمدنسازی اربعین، یک فرایند و پروسه زمانبر است و عجله و بیصبری در نتیجه بخشی و فقدان برنامهریزی دقیق و منطقی در جهت استفاده از این ظرفیت عظیم، مهمترین آفتهای آن محسوب میگردد.