کد خبر: 909814
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
محمد جواد اخوان

انقلاب اسلامي ايران صرفاً يك رويداد سياسي نيست كه در بهمن 1357 وقوع يافته باشد، بلكه آنچه در 22 بهمن روي داد نشانه و آغازگر راهي بود كه داعيه‌اي بلند داشت و آرمان‌هایی متعالي را در سر مي‌پروراند. گستره‌ زماني اين انقلاب به يك روز و يك سال و حتي يك نسل ختم نمي‌شود و جغرافياي آن به مرزهاي ترسيم‌شده براي ايران اسلامي محدود نمي‌گردد.
با نيم‌نگاهي به شعارها و گفتمان كلي انقلاب اسلامي و رهبر كبير آن، حضرت امام خميني (ره)، روشن مي‌شود كه افق بينش اين انقلاب، تحولي «جهاني» و «دوراني» را مطالبه كرده و مي‌كند. تحولي كه تعالي نوع بشر را در مسيري كه توحيد و پيام وحي معين مي‌كند، جست‌وجو مي‌كند. در هنگامه‌اي كه خودبسندگي انسان، گمراهي جوامع بشري را به اوج رسانده بود، پيام توحيدي انقلاب اسلامي، چراغ راه مسيري شد كه نويدبخش «احياي فطرت الهي درون انسان» است.
با چنين نگرشي، ايستايي انقلاب اسلامي، خود بزرگ‌ترين چالش براي اصل آن به‌شمار مي‌آيد و حركت و پويايي آن، لازمه‌ بقاي آن است. اما به كدام سو و از كدام مسير؟ فهم دقيق اين پرسش و پاسخ صحيح به آن، يكي از مهم‌ترين بايسته‌هاي تداوم حركت انقلاب اسلامي است.
از منظر امام خامنه‌اي اين مسير، فرآيندي پنج‌مرحله‌اي است كه نهايتاً به شكل‌گيري تمدن انقلابي اسلامي مي‌انجامد. در توضيح اين فرآيند، ايشان در ديدار اخير دانشجويان مي‌فرمايند: « انقلاب مراحلي دارد؛ آنچه در اوّل انقلاب در سال ۵۷ اتّفاق افتاد، مرحله‌ اوّل انقلاب بود يعني انفجار در مقابلِ نظامِ غلطِ باطلِ طاغوت و ايجاد يك نظام جديد بر مبناي آرمان‌ها و ارزش‌های نو و بالغت نو، با تعابير نو، با مفاهيم نو؛ اين مرحله‌ِ اوّل انقلاب بود. بعد در مرحله‌ دوّم، اين نظام بايستي ارزش‌ها را محقق كند؛ اين ارزش‌ها و آرمان‌هایی كه حالا اشاره مي‌كنم و بعضي را مي‌گويم، بايد در جامعه تحقّق ببخشد. به اين ارزش‌ها اگر بخواهد تحقّق ببخشد، یک دستگاه مديريتي لازم دارد كه آن مي‌شود دولت انقلابي. بنابراين مرحله‌ بعد از نظام انقلابي، ايجاد دولت انقلابي است، دولتي كه اركان آن، انقلاب را از بن دندان باور كرده باشند و دنبال انقلاب باشند. بعد كه اين دولت انقلابي تشكيل شد، آن‌وقت بايستي به‌وسيله‌ اجرائيات درست -قانون درست، اجراي درست- اين آرمان‌ها و ارزش‌هایی كه مطرح شده، اين آرزوهاي بزرگ انقلابي، يكي‌يكي در جامعه تحقّق پيدا كنند؛ آن‌وقت نتيجه مي‌شود جامعه‌ انقلابي؛ يك جامعه‌ انقلابي به وجود مي‌آيد كه اين مرحله چهارم است. بعد كه جامعه‌ انقلابي درست شد، آن‌وقت زمينه براي ايجاد تمدّن انقلابي و اسلامي به وجود مي‌آيد. حالا من تعبير به «انقلابي» كردم؛ به‌جای كلمه‌ «انقلابي» مي‌توانيد كلمه‌ «اسلامي» بگذاريد؛ يعني دولت اسلامي، جامعه‌ اسلامي، تمدّن اسلامي. »
بدين ترتيب هدف مشخص و معين حركت انقلاب اسلامي، شكل‌گيري تمدن بين‌المللي اسلامي است و در ميانه‌ اين راه، گام‌هاي «1. انقلاب اسلامي، 2. نظام و حكومت اسلامي، 3. دولت اسلامي 4. كشور و جامعه‌ اسلامي و 5. تمدن بين‌المللي اسلامي» قرار دارد. مرحله‌ اول را مي‌توان بر پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 هجري خورشيدي و سقوط نظام ستم‌شاهي منطبق نمود. مرحله‌ دوم يعني نظام اسلامي را مي‌توان با برپايي جمهوري اسلامي ايران از طريق همه‌پرسي اصل نظام و نيز تصويب و همه‌پرسي قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران انطباق داد. چنانكه حضرت امام (ره) در پيام خود به مناسبت 12 فروردين، روز جمهوري اسلامي، از اين روز با تعبير به‌يادماندني و قابل تأمل «نخستين روز حكومت الله» ياد مي‌كنند. با حاكميت امام امت و ولايت مطلقه‌ امر، مرحله دوم اين فرآيند تكميل گشت و بدين ترتيب، آيه‌ شريفه «اللّهُ وَلِي الَّذِينَ آمَنُواْ يخْرِجُهُم مِّنَ‌الظُّلُمَات إِلَي النُّوُرِ» محقق گشت و ايران اسلامي از حاكميت و ولايت طاغوت به سيطره‌ ولايت ولي خدا بازگشت. اما اينها كافي نبوده و نيست. اين دو مرحله تمهيدي براي تحقق اهداف عالي اين نهضت بود كه نگاهي فرامكاني و فرازماني دارد. آنچه مي‌تواند اهداف فراايراني انقلاب را تحقق بخشد، الگوسازي و الهام‌بخشي در وراي مرزهاي جمهوري اسلامي ايران است كه در دو گام «دولت اسلامي» و «جامعه‌ اسلامي» بروز و ظهور مي‌يابد.
«دولت اسلامي» به معناي اسلامي شدن صرفاً قوه‌ مجريه نيست، بلكه در اينجا دولت به مفهوم كليت كارگزاران اجرايي، تقنيني، نظارتي و قضايي و نيز رويه‌ها و مقررات حاكم بر حكومت است. روشن است كه پس از گذشت 40 سال، به‌رغم برپايي نظام اسلامي، هنوز نظامات اقتصادي، اداري و اجرايي كشور به معنا و مفهوم حقيقي كلمه «اسلامي» نشده‌اند. علاوه بر اينها، مي‌توان گفت در شئون اجرايي دولت و كشور، مهم‌ترين چالش كارآمدي كشور، «كارآمدي اقتصادي» است. به اين معنا كه ستانده‌های نظام اقتصادي كشور منطبق و متناسب با داده‌های آن نيست. اينجاست كه مي‌توان فهم نمود چگونه است كه برون‌دادهاي سامانه مذكور با موازين و جهت‌گيري‌هاي كلي اقتصادي كشور غيرمتناسب است. «جامعه اسلامي» نيز متناسب با تحول اجتماعي بر اساس هدف‌گذاري شكل‌گيري «حيات طيبه‌اسلامي» است؛ يعني نوعي از زندگي فردي و اجتماعي بشر كه در آن، سعادت دنيوي و اخروي او، در كنار يكديگر تحقق يافته باشد. چنين جامعه‌اي اولاً به معنا و مفهوم حقيقي كلمه «اسلامي» است، ثانياً الگوي «كارآمدي فرهنگي‌اجتماعي» نظام اسلامي در آن بروز و ظهور يافته است و نهايتاً كارآمدي فرهنگي و اجتماعي به حوزه «كارآمدي نظام سياسي» تسري مي‌يابد و زمينه براي الهام‌بخشي تام و اكمل جمهوري اسلامي ايران براي ايجاد تمدن بين‌المللي اسلامي مهيا خواهد شد. اينجاست كه مي‌توان نتيجه گرفت كه « بنابراين انقلاب تمام نمي‌شود، انقلاب استمرار دارد، انقلاب ادامه دارد، انقلاب متوقف نمي‌شود. يك صيرورتي وجود دارد؛ صيرورت يعني شدن، شدنِ دائم، تحوّل دائمي؛ در مسير انقلاب يك صيرورت دائمي‌اي وجود دارد. » البته استمرار و صيرورت نظام مستلزم توجه به نكاتي است كه مختصراً به برخي از آنها اشاره مي‌گردد:
1- انقلابيگري و پيگيري آرمان‌ها نظام صرفاً از چارچوب نظام اسلامي و انقلابي كه همان نظام جمهوري اسلامي ايران است، محقق خواهد شد. نبايد «بعضي نظام را نفي كنند به‌عنوان اينكه ما انقلابي هستيم؛ ارزش‌های نظام، اركان نظام، بنيان‌هاي نظام را زير سؤال ببرند به‌عنوان اينكه ما انقلابي هستيم. انقلابيگري به معناي ويرانگري نيست. انقلابيگري يك مشي صحيح و عاقلانه و پُرانگيزه و پُراميد و شجاعانه به سمت اهداف والا است؛ اين تعريف و معناي انقلابيگري است؛ و اين فقط در بستر و مسير نظام اسلامي يعني نظام موجود امكان‌پذير است؛ خارج از اين امكان‌پذير نيست. »
2- لازمه تداوم اين حركت الهي، تكرار و یادآوری مدام اهداف و آرمان‌هاي متعالي‌اي است كه انقلاب براي تحقق آنها به وقوع پيوست. «مطالبه‌گري آرمان‌ها از آن چيزهايي است كه از آن نبايد دست برداشت. اگر چنانچه اين حجم عظيم و وسيع تهاجم به افكار عمومي از سوي ضد انقلاب با اين مطالبه‌گري‌ها مواجه نشود، قطعاً ويرانگري خواهد كرد. يادآوري آرمان‌ها، مطرح كردن آرمان‌ها، خواستن آرمان‌ها، طلبكاري نسبت به تحقّق اين آرمان‌ها يك سدی است در مقابل تخريب افكار عمومي و فضاهاي نخبگاني و فضاهاي مديريتي. »
3- لازمه ديگر پيگيري اهداف انقلابي، داشتن «صبر انقلابي» است. وجود صبر انقلابي موجب اثرگذاري بيشتر كلام و تعميق هرچه بيشتر آموزه‌هاي گفتمان انقلاب در دل‌ها مي‌شود و به جامعه‌پذیری هر چه بيشتر آن كمك مي‌كند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار