سيمين جم
فرزندپروري صحيح و اصولي از آن دست كارهاي دشواري است كه امروزه نه تنها دغدغه همه پدرها و مادرها و فعالان و كارگزاران آموزشي و پرورشي است، بلكه اهميت موضوع، بسياري از نويسندگان و پژوهشگران را به خود مشغول كرده است، تا جايي كه وقت و انرژي بسياري براي تأليف آثار كاربردي و مبتني بر تجربه در اين زمينه به خرج دادهاند. در ادامه به گوشهاي از تلاشها اشاره ميشود و گزيدهاي از فنون فرزندپروري از نگاه مؤلفان اين حوزه آورده ميشود.
بدون فرياد زدن تربيت كنيم
هال ادوارد رانكل در كتاب «تربيت بدون فرياد» تأكيد ميكند والدين بايد سعي كنند در تمام لحظاتي كه در كنار فرزندان خود هستند و به تربيت آنها ميپردازند خونسردي خود را حفظ كنند. والدين همواره انتظار دارند فرزندانشان تغيير و به بهترين شكل ممكن رفتار كنند. البته كه اين خواسته نميتواند غيرمنطقي باشد، اما الگوهايي كه والدين براي رسيدن به اين هدف به كار ميگيرند معمولاً كاستيهايي دارد. اين كاستيها در عمل موجب ميشود نتيجه دلخواه به دست نيايد. بعد از مدتي والدين از طرفي دلسرد و نااميد ميشوند و از طرفي فضاي خانه بسيار آشفته ميشود. در برخي از خانهها اين قانون حكمفرما ميشود كه گويا هر كه صدايش بلندتر است بايد به او توجه شود. اينجاست كه همه چيز به هم ميريزد و ديگر نقشها و جايگاهها كاركرد خود را از دست ميدهند. راهحل شما براي برون رفت از اين اوضاع چيست؟ مهمترين پيام پدر يا مادري كه فرياد ميزند اين است كه من ديگر طاقتم تمام شده است يكي مرا آرام كند. شما فكر ميكنيد اين پيام والدين به فرزندان در تثبيت جايگاه تربيتيشان به آنها كمكي ميكند؟ رانكل معتقد است چنانچه شما اصول تربيت بدون فرياد را در روابط خود با خانواده و فرزندانتان پياده كنيد به چيزي ميرسيد كه همواره آرزوي آن را داشتهايد.
با عشق و منطق تربيت كنيم
مبناي كتاب «تربيت كودك با عشق و منطق» نوشته «جيم في، فوستر كلاين» عشق ، محبت و احترام است. امروزه والدين بايد از روشهاي تربيتي نويني براي پرورش كودكاني كه در دنياي پيچيده و متحول امروزي زندگي ميكنند، استفاده كنند. تربيت مؤثر بر پايه عشق و محبت استوار است. صميميتي كه آسانگير نيست، بياحترامي را تحمل نميكند، بلكه به عقيده نگارندگان، اين عشق بايد به حدي با نفوذ باشد كه به كودكان اجازه ارتكاب خطا و كسب تجربه از خطاها را بدهد. بيشتر اشتباهات، براي كودكان عواقب منطقي را در پي دارد كه باعث متحول شدن آنها خواهد شد. نگرش اصلي نگارندگان كتاب حاضر حول اين محور است كه به كودكان اجازه دهيم همزمان با رشد جسمي به بلوغ و تكامل نيز برسند. با اين روش به آنها خواهيم آموخت كه مستقلانه تفكر، تصميمگيري و زندگي كنند.
بچهها را دوست داشته باشيم اما لوس نكنيم
نانسي سامالين در كتاب «دوست بداريد اما لوس نكنيد» اين نكته را مطرح ميكند كه اغلب اوقات وقتي بچهها چرا چرا ميكنند، ميخواهند نظر پدر و مادرشان را تغيير بدهند و از اين طريق بچهها، نارضايتي خودشان را با نظر والدينشان اعلام ميكنند. چارهاي كه اين كتاب جلوي راه پدر و مادران ميگذارد اين است كه تلاش براي دليل آوردن براي كودكي كه نميتواند منطقي فكر كند كاملاً بيفايده است. كودك نه تنها متقاعد نميشود، بلكه ممكن است به اين نتيجه برسد كه وقتي توضيحات شما مؤثر واقع نميشود شما را خشمگين ميسازد، بنابراين به جاي آن كاري كنيم كه آنان خودشان به سؤالاتشان جواب دهند. در ادامه، نويسنده پيشنهاد ميكند براي اينكه راحتي و آسايش را به خانواده هديه دهيم لازم است آداب، تشريفات و سنتهايي را در نظر بگيريم. وي همچنين هشداري ميدهد كه مراقب تعريف و تمجيد بيش از اندازه خود باشيم، چون وقتي تنها هدف بچهها راضي كردن باشد ممكن است دست به ريسك نزنند و نوآوري در كارشان از بين برود تا از مدح و تعريف والدينشان محروم نشوند. از اين گذشته، بچهها علاقهمند به تحسين و تشويقي هستند كه داوري كننده نباشد و به فرديت آنها بها بدهد. از همه مهمتر اينكه بچهها ميخواهند پدر و مادرشان بر اساس واقعيتها از آنها تعريف و تمجيد كنند.
براي انضباط اشك بچهها را در نياوريم
ردولف دريكورس نويسنده كتاب « انضباط بدون اشك» معتقد است دوره روشهاي مستبدانه و غيراصولي به اتمام رسيده و بايد از روشهاي علمي كاربردي براي تربيت كودكان استفاده كرد و نيازي به در آوردن اشك بچهها نيست. از جمله وظايف والدين، معلمان و مربيان آموختن نظم و انضباط به كودكان است. انضباطي كه بسياري از افراد به دنبال عملي كردن آن هستند، اما در مقام عمل با اين مسئله فاصله دارند. براي رسيدن به اين امر مهم، رعايت برخي امور از جمله كيفيت، ميزان رشد كودك و روشهاي استفاده شده از طريق معلمان و والدين است. به عبارتي وقتي پاداشها به كودك(چه در فضاي مدرسه و چه در فضاي منزل) بجا و صحيح نباشد و از آن طرف هم تنبيهها جهت اصولي نداشته باشد و متناسب با فهم و رشد كودك نباشد، رسيدن به اين هدف يك نوع زيادهخواهي خواهد بود. پس ميتوان با بهترين روشها كودك را منضبط و آگاه تربيت كرد ولي نياز به برنامه و اِعمال روشهاي صحيح دارد.
نيازهاي روحي بچهها مهمتر از همه چيز است
لارنس اشتاينبرگ در كتاب « ده اصل ثابت فرزند پروري» ميگويد: بيشتر والدين به رفع نيازهاي جسماني فرزندان خود بيش از احتياجات معنوي آنان ميانديشند، در حالي كه بر عهده والدين است كه روحي سالم و شاد و در حد امكان عاري از پيچيدگيها و عقدههاي رواني نصيب فرزند خود كنند.
به اعتقاد وي فرزندپروري صحيح مجموعه تدابيري است كه تعادل رواني، يعني صفاتي مانند صداقت، همدلي، اعتماد به نفس، مهربان بودن، اهل همكاري بودن، خويشتنداري و شاد بودن را پرورش ميدهد؛اصولي كه كمك ميكند كودكان در مدرسه موفق شوند و رشد هوش ، عقل و انگيزه براي يادگيري و آرزوي كاميابي را در آنان افزايش ميدهد. همچنين آنان را از رفتارهاي ضد اجتماعي باز ميدارد.
به كودكان حق انتخاب بدهيد، اما محدود
به عقيده روانشناسان لازمه تربيت كودكي شاد، سالم، بااعتماد به نفس و مسئوليتپذير، دادن حق انتخاب به كودك و در عين حال محدوديت قائل شدن است. در چنين شرايطي ميتوان كودكي اهل همكاري و مسئوليتپذير تربيت كرد، البته ميزان انتظارات هم بسيار تأثيرگذار است، به اين صورت كه اگر انتظار رفتار نادرست داشته باشيد، فرزندان احتمالاً مرتكب آن خواهند شد و بالعكس. از سوي ديگر تمام كودكان به تعلق خاطر نياز دارند. در نتيجه با احترام گذاشتن، تفريح، دلگرمي دادن و محبت كردن ميتوان رابطه خوبي با كودك برقرار كرد.