شیوا نوروزی
استعفاي ديرهنگام عليرضا منصوريان يکبار ديگر پاي مربيان خارجي پرهزينه را به فوتبال ايران باز کرد. با خيزي که دلالان فوتبال براي به کرسي نشاندن نام گزينه مدنظر خود برداشتهاند، معلوم نيست چه آيندهاي در انتظار استقلال بحرانزده خواهد بود، به ويژه که مديرعامل باشگاه هم فاتحتريم گرانقيمت را به عنوان گزينه اصلي معرفي کرده است!
تساوي نااميدکننده مقابل ذوبآهن پايان کار منصوريان در استقلال بود، تيمي که با آن همه هوادار در قعر جدول جا خوش کرده است. خيليها منتظر رفتن او بودند و سرمربي مستعفي را باعث و باني همه مشکلات اين فصل ميدانستند. حالا منصوريان رفته و معترضان از رفتنش بسيار خوشحال هستند، اما اوضاع به گونهاي پيش ميرود که بعيد است آبيها به اين زوديها رنگ آرامش را ببينند. بعد از اين استعفاي رسمي، ناخودآگاه اولين و مهمترين سؤالي که براي همه پيش ميآيد انتخاب سرمربي جديد است. اينبار اما برخلاف هميشه آقاي مديرعامل که خود يکي از متهمان بحران استقلال به شمار ميرود، نام يک مربي گرانقيمت را به عنوان گزينه نخست جانشيني منصوريان معرفي کرده است؛ فاتح تريم! معمولاً نام اين مربي ترکيهاي به عنوان يکي از گزينههاي مربيگري سرخابيها مطرح ميشود، اما اين دفعه افتخاري با افتخار تمام از تريم و مذاکره با او صحبت کرده است.
در اين بين دستمزد بالاي اين مربي اولين علامت سؤال براي هواداراني است که تصور ميکردند اوضاع مالي باشگاه واقعاً وخيم است. کيست که نداند فاتح تريم يکي از سه مربي گرانقيمت قاره اروپاست و دستمزدهاي نجومي او حتي براي اروپاييها نيز غيرقابل قبول است. از طرفي او هنوز با فدراسيون ترکيه قرارداد دارد و همانطور که به نظر ميرسد مديربرنامههاي تريم يد طولايي در گرفتن غرامت چندميليون دلاري دارد. با اين اوصاف رقم پيشنهادي آبيها بايد هم 20 ميليارد تومان باشد، 20 ميلياردي که معلوم نيست از کجا و چگونه قرار است تأمين شود! باشگاههاي ايراني بدهکارترين باشگاههاي فوتبال آسيا هستند و به همين خاطر است که AFC براي صاف شدن اين بدهيها هر سه تيم ايراني حاضر در ليگ قهرمانان را تهديد به حذف از اين رقابتها کرده است. آقايان مدير با آگاهي کامل از اين مسئله باز هم خيال ريخت و پاشي ديگر به سرشان زده و اين در حالي است که وزارت ورزش متولي اصلي سرخابيها، در اين شرايط بحراني تلاشي براي حل مشکلات استقلال نميکند. از سوي ديگر اينکه بحث انتخاب سرمربي جديد استقلال به همينجا ختم نميشود و بدون شک تريم آخرين گزينه دستهاي پشت پرده نخواهد بود و در آشفتهبازار انتخاب سرمربي خارجي اسامي چون سرجيو فارياس نيز به گوش ميرسد.
درست است که قعرنشين اين روزهاي ليگ در باتلاقي خودساخته گير افتاده و بايد هرچه سريعتر اين تيم را نجات داد، اما نبايد به اسم نجات، استقلال را از چاله به چاهي عميق انداخت. نام بردن از مربيان اسم و رسمدار اين ضربالمثل قديمي را تداعي ميکند كه «سنگ بزرگ علامت نزدن است». باشگاهي که با انواع و اقسام چالشهاي مديريتي، فني و اقتصادي مواجه است و بازيکنان مدعي اين تيم منتظر معرفي کادر فني جديد هستند تا موضع خودشان را اعلام کنند، چطور ميخواهد به مربي که سابقه مربيگري در ايران را نداشته و دستمزد نجومي ميخواهد اعتماد کند؟! متأسفانه به نظر ميرسد اينبار نيز همچون گذشته نام بردن از مربياني چون تريم و کريستف دام، بازي کلمات و مشغول کردن افکار عمومي است. انتخاب مربيان خارجي کاربلد قطعاً تأثير مثبتي در عملکرد تيمها دارد، برانکو ايوانکوويچ و کارلوس کرش نمونههايي از انتخابهاي خوب و به موقع مربيان خارجي به شمار ميروند.
منتها هيچ مربي بزرگ و حرفهاي حاضر نميشود مسئوليت يک تيم پرطرفدار، اما ته جدولي را با گذشت هفت هفته از ليگ برعهده بگيرد، چراکه کوچکترين دخالتي در انتخاب بازيکنان و حتي نحوه تمرينات پيش فصل و بدنسازي تيم نداشته است. مهمتر از همه اينکه دستمزدهاي درخواستي مربيان بزرگ با بودجه تيم بحرانزدهاي چون استقلال همخواني ندارد، ضمن اينکه مربيان بزرگ خواهان همکاري با مديراني بزرگ هستند نه مديراني که پشت استعفاي سرمربي پنهان ميشوند تا اشتباهات آنها به چشم نيايد. به همين خاطر بيم آن ميرود که سرانجام جاروجنجالهاي رسانهاي چيزي نباشد جز تماس گرفتن با مربيان ايراني خانهنشين و مدعي که حاضرند براي نشستن روي نيمکت استقلال هر بهايي را بپردازند. حالا بايد منتظر ماند و ديد سرمربي بعدي آبيها آنها را از قعرنشيني نجات ميدهد يا به بحرانيتر شدن اوضاع کمک ميکند.