فرزين ماندگار
فاطمه معتمدآريا هم مانند حجتالله ايوبي سينماي ايران را همتراز با هاليوود تلقي ميكند، او از سينماي ايران به عنوان جهتدهنده و هدايتكننده افكار عمومي ياد كرده است.
سخن رئيسجمهور سابق درباره سهيم شدن ايران در مديريت جهاني همواره از سوي مخالفان سياسي وي مورد ريشخند واقع ميشد و سخني گزاف و متوهمانه قلمداد ميشد اما همين سنخ حرفها درباره جايگاه سينماي ايران در جهان از زبان برخي سينماگران نامي كشور به گونهاي ديگر تفسير ميشود.
فاطمه معتمدآريا كه به طور عادي نبايد از او به عنوان يك بازيگر انتظار زيادي درباره تعيين حد و مرزهاي سينماي ايران در جهان داشت به تازگي مدعي شده «امروز از سينماي ايران ميتوان براي هدايت و جهتبخشي افكار عمومي بهره گرفت!» اينكه اين سينماگر دقيقاً براساس چه متر و معياري سينماي تقريباً ورشكسته ايران را كه تنها با رانتهاي دولتي سرپا مانده و به دليل غلبه نگاههاي شبه روشنفكرانه توان صنعتي شدن ندارد، در جايگاه هدايت و جهتبخشي به افكار عمومي قلمداد ميكند، موضوع قابلتأملي است. ظاهراً پروپاگانداي سينماي جشنوارهاي موجب شده اهميت سينماي ايران در جهان به يك باور در ذهن سينماگران تبديل شود.
اين بازيگر كه در جريان برگزاري ششمين جشنواره فيلم شهر سخن ميگفت و البته خودش هم در اين جشنواره مسئوليت دارد، عنوان كرده: «سينماي ايران اكنون از جايگاهي برخوردار است كه ارتقادهنده يك تفكر محسوب ميشود. جشنواره فيلم شهر كه طي اين چند روز برگزار شد، با فيلمهاي خود موفق به تلطيف نابسامانيهاي جامعه شده است. از اين منظر جشنواره فيلم شهر يك تفكر را از طريق سينما جهت ميدهد.»
اينكه جشنواره فيلم شهر دقيقاً كدام تفكر را از طريق سينما ارتقا ميدهد و با فيلمهاي خود موفق به تلطيف كدام نابسامانيهاي شهري شده، ادعايي است كه معتمدآريا وارد جزييات آن نميشود و توضيحي درباره آن نميدهد. وي كارويژه هنري چون سينما را در حد موضوعي چون اطلاعرساني پايين ميآورد و ميگويد: «اطلاعرساني فرهنگي براي آموزش مردم موثر است كه چگونه با معضلات اجتماعي مواجه شوند. مردم ميتوانند از طريق همين اطلاعات، مشكلات محله خود را با آرامش، مذاكره و همفكري كنترل كنند، شبيه به روابطي كه در گذشته وجود داشت.» بزرگنمايي از نقش سينماي ايران در جامعه در حالي از زبان برخي سينماگران ايراني مطرح ميشود كه سينماي ايران سهمي ناچيز و در حد هزارم درصد از اكران سينماي جهان در اختيار دارد و درباره سينماي ايران نيز سالانه كمتر از 2ميليون ايراني به سينما ميروند و اين در حالي رقم ميخورد كه محتواي سينماي به اصطلاح اجتماعي ايران نيز به قدري تلخ و ضعيف است كه نميتواند ارتباط مؤثري با مخاطب برقرار كند.