همراه كاروان رسانهاي نيروي زميني ارتش به پادگان دژ خرمشهر رفته بوديم كه به طور اتفاقي با مسئول جوان پادگان سروان محسن اعتبار آشنا شدم. در گفت و شنود دوستانهاي كه با سروان داشتم متوجه شدم او و يكي از همقطارانش به صورت خودجوش تصاوير شهداي پادگان دژ را جمعآوري كردهاند. برايم جالب بود كه اعتبار به عنوان يكي از جوانان نسل بعد از جنگ، تنها به وظيفه نظامياش در پادگان اكتفا نكرده و به قصد ماندگاري نام شهدا، تصاويرشان را جمعآوري كرده است. دانستن اين موضوع ما را به گفتوگو با سروان و ديدار از بنر شهدا در آسايشگاه سربازان كشاند. گزارش اين ديدار مختصر و گفتوگوي كوتاهمان را پيش رو داريد.
***
ظهر است و سايه خنك داخل آسايشگاه در تضاد با گرماي محوطه بيروني به دل مينشيند. محيط آسايشگاه توضيح خاصي ندارد، جز اينكه سربازي رفتهها كمي به ذهنشان فشار بياورند و تختسربازيهاي سه طبقهاي را به ياد بياورند كه در رديفهاي چند تايي، مرتب و منظم كنار هم چيده شدهاند. در اين آسايشگاه همه چيز روال عادي دارد، جز بنر نسبتاً بزرگي كه تصاوير پرسنلي 117 شهيد رويش ديده ميشود و قسمت بالايياش نيز نوشته شده «شهداي پادگان دژ».
از سروان محسن اعتبار ميپرسم: چند سال است كه در اين پادگان هستي، چطور شد به فكر جمع كردن تصاوير شهداي دژ افتادي؟
«من هفت سال است كه در همين پادگان خدمت ميكنم. اهل بهبهانم و داييام علياصغر عابدنژاد دوران دفاع مقدس به شهادت رسيد. قبل از اينكه مأمور به دژ بشوم، سال 81 و در دوره دانشگاه افسري به اين پادگان آمده بوديم. همان زمان حماسهآفريني رزمندگان گردان 151 دژ در مقابله با هجوم اوليه دشمن به مرز شلمچه و خرمشهر را شنيدم و مهر شهداي اين پادگان به دلم افتاد. بعدها كه خودم هم نظامي اينجا شدم، خيلي وقتها با بچهها در مورد شهداي دژ حرف ميزديم و گاهي نام برخي را كه بلد هم بوديم به مرور فراموش ميكرديم. بنابراين با سرگروهبان گروهاني كه مسئوليتش را برعهده دارم تصميم گرفتيم براي ماندگاري نام و ياد شهداي پادگان دژ، تصاوير و اطلاعات اين شهدا را جمعآوري كنيم.»
از روزي كه سروان اعتبار و همقطارانش به فكر جمعآوري تصاوير شهدا ميافتند، رايزنيهايي را با فرمانده تيپ 192 كه پادگان دژ زير مجموعهاش است انجام ميدهند و حتي به ستاد فرماندهي لشكر92 زرهي اهواز ميروند و از فرمانده لشكر مدد ميگيرند. نهايتاً با مرور آرشيوهاي قديمي بايگاني پادگان و رايزنيهايي كه انجام ميدهند، ميتوانند از مجموع 300 شهيد پادگان دژ، تصاوير 117 شهيد را جمعآوري كنند.
اعتبار ميگويد: انشاءالله قصد داريم تصاوير و اطلاعات همه 300 شهيد را جمعآوري كنيم. با وجود گذشت زمان، كار راحتي نيست. اطلاعات همين 117 شهيد را طي يك سال جمع كرديم. سوم خرداد 94 به مناسبت سالروز آزادسازي خرمشهر تصاوير شهدا را در پوستر كوچكي چاپ كرديم و داخل خرمشهر منتشر كرديم. خيلي از مردم و خصوصاً جوانان يا اطلاعاتي از شهداي دژ نداشتند يا اينكه برايشان جالب بود تصوير 117 شهيد اين پادگان را در يك مجموعه ببينند.
حين صحبتهاي اعتبار با هم كنار بنرها ميرويم. رنگ و روي برخي از عكسها چندان تعريفي ندارد. مشخص است كه تعدادي از اين شهدا، جز همين عكسهاي پرسنلي، تصوير بهتري ندارند. بيشتر آنها شهداي روزهاي اول جنگ هستند و تجربه نشان ميدهد هرچه قدمت شهادت رزمندهاي بيشتر باشد، جمعآوري اطلاعاتش نيز سختتر است.
اعتبار ميگويد با موزه جنگ خرمشهر هماهنگ كردهاند تا اطلاعات نسبتاً مفصلتر اين شهدا را كنار تصاويرشان در يك كتابچه چاپ و منتشر سازند. اينكار در ماندگاري نام و ياد شهدا و همچنين امكان انتقال آبرومندانهتر مشخصاتشان به زائران راهيان نور در سراسر كشور كمك ميكند. اعتبار حرف جالبي هم ميزند كه به دل مينشيند. او ميگويد: لابهلاي اين 117 تصوير، عكس سروان شهيد زارعيان وجود دارد كه مثل من فرمانده يكي از گروهانهاي گردان 151 مستقر در دژ بود. او بچه شيراز بود و هر وقت به تصويرش نگاه ميكنم، دچار احساس عجيبي ميشوم. هر دوي ما فرمانده يكي از گروهانهاي دژ هستيم. احساس عجيبي است كه ميراثدار يك شهيد باشي. حتم دارم خيلي از سربازهاي پادگان هم با ديدن تصاوير سربازان داخل اين بنر، چنين همذاتپنداريهايي را دارند. براي همين است كه بنر شهدا را داخل آسايشگاه سربازان نصب كردهايم. چهره سروان شهيد زارعي خيلي شبيه سروان اعتبار نيست اما لباس رزمشان يكي است و البته راهشان در دفاع از كشور اسلاميمان. صحبتهايم كه با اعتبار به پايان ميرسد نگاهي به تصوير و اسامي 117 ستاره درخشان اما مظلوم روي بنر مياندازم. شهدايي كه شايد خيلي از آنها حالا از يادمان رفته باشند اما دشمن يادش نرفته كه ايستادگي قهرمانانه اين مردان بيادعا، چه بلايي بر سرشان آورد و رؤياي فتح يك روزه خرمشهر توسط صداميان را به چه كابوس مهلكي تبديل كرد.
«سرباز وظيفه شهيد ولي رحمانيزاده، سرباز وظيفه شهيد ابراهيم زرگرزاد، ستوان دوم محمدرضا اسماعيلي، سروان اسماعيل زارعيان، ستوان...» ياد و نام تمامي شهداي ايران اسلامي گراميباد.