کد خبر: 747958
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۸
گزارش «جوان» از حضور در جمع دانشجويان با موضوع جبهه مقاومت اسلامي
در پي شهادت سردار همداني و امواجي كه انتشار اخبارش در كشورمان ايجاد كرد، حرف و حديث‌هاي بسياري از علت حضور مدافعان حرم ايراني در كشورهاي عراق و سوريه از گوشه و كنار شنيده مي‌شود.
عليرضا محمدي
واكنش‌هاي مثبت و گاهي منفي به خبر شهادت سردار در فضاي مجازي، باعث شد تا براي درك بهتر افكار عمومي كشورمان و خصوصاً قشر روشنفكر دانشگاهي، به جمع دانشجوياني از دانشگاه آزاد واحد شهرري برويم و نظر آنها را در اين خصوص جويا شويم. متن زير گزارش مختصري از حضور در جمع دانشجويان و گفت و گو با آنهاست.
 
عصر يك روز مهرماهي است كه به فضاي سبز مقابل دانشگاه بزرگ آزاد اسلامي واحد شهرري مي‌رسم. از قبل با يكي از دانشجوها هماهنگ كرده‌ام و چون خارج از فضاي دانشگاه هستيم، ابايي از حراست نداريم و به راحتي با چند نفر از آنها همكلام مي‌شوم.

يك سؤال اول كار غافلگيرم مي‌كند. اين سؤال را دانشجويي به نام امير مي‌پرسد كه جنگ در سوريه را مربوط به ديكتاتوري اسد مي‌داند و فكر مي‌كند اين قضيه ارتباطي با ايران ندارد. قصد من دخالت در اين بحث نيست، ريش و قيچي دست خود دانشجوهاست. محمد، يكي از ديگر از دانشجويان پاسخ امير را در گستردگي جبهه مقاومت اسلامي و قرار داشتن سوريه هم‌مرز با اسرائيل مي‌داند كه اگر ايران اين كشور (سوريه) را به حال خود رها كند، فردا روزي نوبت حزب‌الله لبنان است و سپس دشمنان فراغتي مي‌يابند تا با زدن بازوان ايران اسلامي، به خود كشورمان تعرض كنند و مقاومت اسلامي را به كلي نابود سازند. رفته رفته دامنه بحث به عراق نيز كشيده مي‌شود. كشوري كه به زعم يكي از دانشجوها چندين سال تمام مردم كشور ما را به كشتن داد! حالا چرا بايد رزمندگان ما در آنجا حضور داشته باشند. اين بار خود من وارد بحث مي‌شوم تا اطلاعاتي كه چند وقت پيش از مرزداران ارتشي خطه كرمانشاه گرفتم را به او منتقل كنم. اين اخبار مربوط به خردادماه 1393 و زماني مي‌شود كه عنوان مي‌شد تعدادي از نيروهاي داعشي در همپيماني با عشاير منطقه، خود را به مرزهاي كشورمان نزديك مي‌سازند. بنابراين حضور علني جنگنده‌هاي كشورمان، پاسخي به اين تجاوز بود كه اگر با پيگيري مدافعان حرم ايراني كنترل نمي‌شد، چه بسا داعش باز به طرف مرزهاي ايران آمده و به داخل كشورمان نيز نفوذ مي‌كرد.

بحث در ميان دانشجويان به نتيجه مشخصي نمي‌رسد، ضعف اطلاعاتي در ميان گروه مخالف، موافق و حتي ممتنع به خوبي احساس مي‌شود. همين ضعف اطلاعاتي باعث مي‌شود تا نگاهي آماري به وقايع جنگ تحميلي داشته باشيم.

گفته مي‌شود در طول جنگ تحميلي حدود 800 هزار نفر به طور داوطلبانه به جبهه‌ها اعزام شده‌اند. در حالي كه جمعيت كشورمان در اواخر جنگ به مرز 54 ميليون نفر رسيده بود. حالا اگر فرض بگيريم از اين تعداد 20 ميليون نفر‌شان هم مرد و حائز شرايط اعزام به جبهه بوده‌اند، به اين نتيجه مي‌رسيم كه تنها 4 درصد از افراد واجد شرايط به جبهه رفته‌اند. حالا اگر كمي ريزتر به آمار جنگ تحميلي نگاه كنيم، مي‌بينيم كه در روزهاي پاياني دفاع مقدس و در حالي كه عنوان مي‌شد مردم از جنگ خسته شده‌اند، فرمان گلايه‌آميز امام مبني بر خالي نگذاشتن جبهه‌ها باعث شد تا جمعيت انبوهي گروه گروه خود را به مناطق عملياتي برسانند و حماسه‌اي به نام عمليات مرصاد را رقم بزنند. اما اين مردم در مقاطع ديگر جنگ كجا بودند؟

واضح‌ترين پاسخي كه مي‌توان به اين پرسش داد عدم انتقال صحيح واقعيات جبهه‌ها به پشت جبهه‌ها بود. به اين معني كه در بسياري از مقاطع جنگ، آحادي از مردم درك درستي از وقايع جبهه‌ها نداشتند يا لزوم حضور فيزيكي در ميادين نبرد را احساس نمي‌كردند. اين مشكل رسانه‌اي و تبليغاتي حتي امروز كه ابزار و امكانات رسانه‌اي گستردگي عظيمي يافته‌است، ديده مي‌شود و نمونه بارز آن در موضوع مدافعان حرم و جبهه مقاومت اسلامي ديده مي‌شود. شايد بهتر باشد گاهي درس‌هايي از بيگانگان بگيريم، به عنوان نمونه زمينه‌سازي ايالات متحده امريكا در مورد حضور سربازانش در جنگ‌هاي كاملاً استعماري مثال خوبي است. در يك نمونه، وقتي كه دولتمردان امريكايي براي شركت در جنگ اول جهاني اشتياق داشتند، ابتدا فيلم‌ها و مستندهاي لازم براي توجيه افكار عمومي داخلي را به نمايش در‌آوردند. «چرا بايد بجنگيم» عنوان يكي از همين مستندها بود كه به شكل گسترده در سينماهاي ايالات متحده به نمايش گذاشته شد.

در يك نگاه كلي بايد اعتراف كنيم ما همچنان در توجيه و تبيين اقدامات بحق‌ خود دچار ضعف‌هاي بسياري هستيم. به عنوان يك خبرنگار حوزه دفاع مقدس، تا مدت‌ها به شكل چراغ خاموش از شهداي مدافع حرم مطالبي را منتشر مي‌كرديم، در حالي كه هيچ پروتكل مشخصي براي هدايت ما در معرفي اين قهرمانان بي‌ادعا وجود نداشت. حالا كه شهادت سردار همداني، بخش اعظمي يا شايد تمامي آحاد جامعه ما را با موضوعي به نام جنگ در جبهه مقاومت اسلامي آشنا ساخته است،‌اي كاش رسانه‌هاي ارزشي تنها به جاي انعكاس اخبار ميدان جنگ در كشورهايي چون سوريه و عراق، به شكل هماهنگي به تبيين چرايي حضور داوطلبانه مدافعان حرم كشورمان مي‌پرداختند. بي‌شك اين افراد قهرمان اگر در يكي از كشورهاي غربي بودند، هم اكنون چهره و نامشان روي تيشرت‌هاي جوانان كشورمان حك شده بود، اما در مورد شهداي مدافع حرم، ما بايد تمام هم و غم خود را به كار بريم تا مبادا دانشجويي بگويد: «رفتند كه رفتند به من چه!»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار