امروز وقتي داعش سر يك نفر را ميبرد، رسانهاي ميشود. اما ما درزمان قبل از جنگ و خود مقطع جنگ 8ساله اتفاقات وحشتناكتري داشتيم. جنايتهايي كه در كشور ما انجام شد و صدايي از كسي درنيامد. تلخترين خاطره من مربوط به حملهاي ميشود كه به مقر سپاه در مريوان شد، ضد انقلاب 25 پاسدار از بچههاي بومي شهر مريوان كه سني مذهب هم بودند را كشتند. بچهها 13 سلاح بيشتر همراه نداشتند، سلاحشان كلاش، ژ3، برنو و اميك بود. براي مقابله با بچهها و زمين زدن آن دلاوران، اتحادي بين دموكرات، كومله و حزب رستگاري صورت گرفته بود كه با 400 نفر در حالي كه بسيار مجهز هم بودند، در تاريخ 23 تير ماه 1358 مقر سپاه را هدف گرفتند و همه 25 نفر را به شهادت رساندند. 3 نفر از شهدا حافظ كل قرآن بودند. مرداني كه 4 ساعت مردانه جنگيدند. خوب به ياد دارم كه سر يكي از بچهها را با موزائيك بريده و با پيكرش در اتاقها غرقابه خون راه انداخته بودند. يكي ديگر از خاطرات تلخ من مربوط به جنگل آلواتان است كه در پايين ارتفاعات قنديل، جاسوسان با درب قوطيهاي 17 كيلويي بچههاي ما را سر بريدند. دسته گلهاي ما را جلوي ماشين عروس سر بريدند.
امروز از كودككشي در غزه ميگوييم و جا دارد از كودككشيهاي ضد هم انقلاب بگويم. 14 نفر از نونهالان كه با اتوبوس از جهرم براي اجراي سرود به سمت رزمندگان در پادگان جلگان حركت كرده بودند، در جاده پيرانشهر به كمين ضد انقلاب برخورده بودند.
ضد انقلاب، بچهها را از ماشين پياده كرده و در سينه تپهها به رگبار بستند و همه را به شهادت رسانده بودند. بعد با شقاوت كامل سرهاي اين 14 كودك معصوم را بريده و پيكرشان را در اتوبوس ميگذارند و به راننده ميگويند كه به راهش خود ادامه دهد. اتوبوس كه به پادگان جلگان رسيد، عاشورايي به پا شد. آنها اما دست بردار نبودند، سر اين 14 كودك را يك ماه جلوي نور آفتاب گذاشتند تا سياه شود و بعد به عنوان سر پاسدار براي دريافت جايزه به عراقيها تحويل دادند. با اين قساوتها بود كه مردم عليهشان متحد شدند و دشمنان ما در جبهه اول خود شكست خورده و در نهايت استكبار جنگ تحميلي را به راه انداخت.
راوي: حسين فداكار