دقت كردهايد ضعيفترين صدايي كه عليه ما در جهان بلند ميشود ناگهان به صدر اخبار جهان ميرود؟غرب از آغاز انقلاب اسلامي برنامهاي دارد كه طي آن جهان نجواهاي مخالف ما را فرياد و فريادهاي موافق ما را نجوا ميشنود و بسياري اوقات هم نميشنود. شايد بسياري اين را توهم توطئه و شعار و... امثالهم بنامند، اما يك نگاه از سر انصاف به اولويت رسانههاي غرب، خيلي واضح نشان ميدهد كه اين سياست آنها نه تنها در قبال ايران بلكه در برابر همه آنهايي است كه دشمن ميپندارند. صدها زن و كودك براساس آمار منتشره خود آنها در افغانستان به دست نيروهاي غربي و پهپادهايشان كشته شده و ميشوند. در يك قلم سربازي كه به خاطر دوري از خانوادهاش عصبي شده بود، 16 عضو يك خانواده افغان را كشت و جالب آنكه حتي اجازه محاكمهاش را به افغانها ندادند و در امريكا او را به چند سال زندان محكوم كردند. چرا اين همه مقتولان از آغاز اشغال افغانستان و قبل از آن عراق و پيشتر ويتنام و... در رسانههاي غرب نمايندهاي ندارند. اما دختركي به نام «ملالي يوسفزي»در مناطق دور افتاده افغانستان هدف گلوله واقع شد، سپس آن را به گردن طالبان انداختند، طالبان تأييد نكرد، طالبان محلي را متهم كردند. بعد او را به بيرمنگام انگليس بردند و از او اسطوره براي مخالفت خود با قوانين اسلام در قبال زنان ساختند. به تازگي هم برايش در سازمان ملل سخنراني گذاشتند. بانكيمون در تمجيد او سخن گفت و روز تولد او را در تقويم سازمان ملل، روز ملالي ناميد و او را مظهر حقوق دختران براي كسب آزادي بيشتر و آموزش و... معرفي كرد.
خلاصه كنيم از او يك صدا براي ارزشهاي مورد نظر خود ساختند. از دختري گمنام در روستاهاي پرت شمال شرق پاكستان، يك اسطوره جهاني ساختند كه سخنرانياش در سازمان ملل متحد به طور زنده از صدها شبكه جهاني پخش شود. اين است اكسير سياسي- رسانهاي غرب! جادويي كه ما بارها شاهدش بودهايم و از اثراتش صدمه ديدهايم و با اين حال همچنان تماشاگريم.
اين شبها گاه و بيگاه «نادر طالبزاده» در برنامه «راز»كه نيمه شب از شبكه چهار پخش ميشود به بهانههاي مختلف، فرهيختگاني از جوامع غربي را معرفي ميكند كه طرف ما هستند. استادان دانشگاه، نويسندگان، روشنفكران و فعالان سرشناس اجتماعي كه از نظام سلطه و هوچيگري رسانهاي غرب آگاه و عليه آنند. معلوم نيست چرا ما اينها را شناسايي و منسجم نميكنيم. چرا نظير غرب لااقل در حد بضاعت رسانهاي خودمان به آنها بلندگو و فرصت ظهور و بروز نميدهيم؟ چرا به آنها كمك نميكنيم تا در قلب جوامع غربي مواضع شفاف و حقيقي ما را براي هموطنانشان روشن كنند. آيا اين بهترين راه براي بياثر كردن يا لااقل كاهش فشار رسانهاي غرب و مقابله مستقيم با آن نيست؟ آيا غرب كم «ملالي يوسفزي» دارد؟چهرههايي كه افشاگر ماهيت تماميت خواه غربياند و ما فقط بايد به جهاني شدن صداي آنها كمك كنيم.