کد خبر: 500255
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
در بدو تشكيل مجلس شوراي اسلامي سخن از اين بود كه جناح اقليت مجلس كمتر از ۳۰ نفر است، به همين دليل فراكسيون اصلاحات در مجلس تشكيل نخواهد شد. اما گويي در يك سازماندهي نانوشته به سمت و سويي مي‌رويم كه اكثر طرح‌ها و لوايح مجلس با اقليت و اكثريت مواجهند. باهنر نحوه مواجهه طيف مقابل را انتقام از هيئت‌رئيسه مي‌داند، كوچك‌زاده خطاب به لاريجاني اعلام مي‌كند هر آنچه «رهروان» بخواهد در مجلس رأي مي‌آورد و هر آنچه نخواهد رأي نمي‌آورد. روزنامه ايران چند روز پيش تيتر اصلي‌اش را به تصويب قانون جديد انتخابات رياست جمهوري با «رأي فراكسيوني تصويب شد» اختصاص داده بود. مخالفان قانون جديد انتخابات رياست جمهوري حدود ۹۰ نفر اعلام شد و رأي خردادماه حداد عادل براي رياست مجلس نيز حدود ۸۵ رأي اعلام شد. بنابر اين مي‌توان استنباط كرد كه به جهت شكلي مجلس داراي يك اقليت ۹۰ نفره مانند مجلس پنجم شده است؟ اگر‌چه جناح مقابل هر‌گونه انشقاق را بازي سياسي براي حذف خود مي‌داند، اما گويي اختلافات به سمت و سويي مي‌رود كه تا پايان مجلس آن طيف ۹۰ نفري هيچ اقبالي از خروجي مصوبات مجلس نداشته باشد. 

تركيب مجلس شوراي اسلامي را بدون در نظر گرفتن ۲۵ الي ۳۰ نفر اصلاح‌طلب مي‌توان از بعد هويتي به سه دسته تقسيم نمود كه هر سه دسته بر سر مباني و اصول انقلاب اسلامي هيچ اختلافي ندارند. يعني بر اصولي همچون، نوع نظام مستقر (جمهوري اسلامي)، امام، ولايت فقيه، قانون اساسي و سياست‌هاي كلي نظام پايبند هستند و اختلافات بيشتر در حوزه مشي، سليقه، فهم و تفسير و تا حدودي هواي نفس است. اما مهمتر در اينجا نقطه هويت‌يابي هر يك ازاين سه دسته است. گويي فرآيند انقلاب اسلامي از بدو تشكيل به صورتي بوده است كه هر از گاهي گروهي انقلابي، مؤمن و... پيدا مي‌شوند و گروه قبلي را با تعابير منفي به گوشه رينگ مي‌برند و خود را همتراز انقلاب اسلامي مي‌دانند. 

اين داستان از بدو پيروزي انقلاب اسلامي با پوست‌اندازي‌هاي مختلف تا امروز پيش رفته است و معمولاً گروهي كه جديد تولد مي‌يابد مورد اقبال جوانان مؤمن به انقلاب قرار مي‌گيرد، اما همين كه قدري مشي سياست‌ورزي و قدرت‌ورزي را تمرين كردند با يك موج جديد بايد پاسخگوي اتهامات ديروز باشند و اين چرخش رو به جلو خواهد رفت. اما سه طيف فوق‌الذكر عبارتند از كساني كه خود را با بنيان حزب جمهوري، راست‌گرايي و پيروان خط امام و رهبري مي‌دانند و موجوديت مستقل خود را بعد از واگرايي از دوستان اوليه‌شان در سال ۱۳۶۶مي‌دانند. اينان خود را استخوان‌دار، با سابقه، پيشكسوت‌ و داراي شبكه ثابتي در كشور مي‌دانند كه در فضاي نخبگي ميانسال نيروهاي انقلاب ظرفيتي را براي خود قائلند و دوست دارند رويش‌هاي انقلاب برايشان پا جفت كنند و آنان را جزو صحابه امام به حساب آورند. 

۲- دسته دوم كساني هستند كه در نقطه مقابل اصلاح‌طلبان در سال‌هاي ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ رشد و مبارزه كردند. به تعبير ديگر، اينها هويت خود را از مبارزه‌اي مي‌دانند كه براي نجات انقلاب در دوران غربت حزب‌الله به دست آورده‌اند. اين دسته بر‌خلاف دسته پيشين كه هيئت مذهبي و بازار را پايگاه خود مي‌دانند، اولين دسته از نيرو‌هاي اصيل انقلاب هستند كه به دانشگاه به عنوان يك سنگر و محل مبارزه نگاه كردند و توانستند نيرو‌هاي انقلاب را متوجه اين سنگر نمايند، اين جماعت نه از راست سنتي مايه مي‌گيرند و نه از احمدي‌نژاد، بلكه علاقه‌مند هستند كه خود نيز به سان «سر مستقل» عمل نمايند. انعطاف اين جماعت نسبت به طيف پيشين و پسين در حوزه داخلي نيرو‌هاي انقلاب بيشتر است.
 
۳- دسته سوم كساني هستند كه هويت سياسي خود را از حاكميت دولت احمدي‌نژاد به دست آورده‌اند. يعني ورود‌شان به قدرت از فضاي گفتماني بعد از سوم تير ماه ۱۳۴۸ است. از يك سو مي‌خواهند اين هويت را حفظ نمايند و هويت‌بخش را نيز محترم بشمارند، از طرفي تعارضات و تناقضات هويت‌دهنده آنان را دچار دو‌گانه راديكال- محافظه كار كرده است كه از يك طرف مي‌خواهند آرمانگرايي خالص را دنبال نمايند و از يك سو مي‌خواهند نمك‌نشناسي نكرده باشند و از سوي ديگر نمي‌توانند انحراف را ناديده بگيرند. بنابر‌اين سه دسته مذكور با هم اختلاف مباني ندارند اما نقطه هويت‌يابي خود را در جاهاي مختلف جست‌وجو مي‌كنند. 

لذا هر كدام خود را واجد صلاحيت براي «سر» مي‌داند. واقعيت اين است كه هر سه داراي حواشي هستند كه اين حواشي طرف مقابل را تحريك مي‌كند. واقعيت اين است كه مركز ثقل قلقلك مثبت و منفي هر سه طيف احمدي‌نژاد است. برخي مي‌خواهند در‌باره احمدي‌نژاد سياست يكي به ميخ و يكي به نعل را اجرا كنند، دسته‌اي مي‌خواهند نه او را هل بدهند و نه همراهي و تأييدش كنند و دسته‌اي مي‌خواهند او را مهار نمايند. ظاهراً مهار‌كنندگان اكثريت مجلس را تشكيل مي‌دهند، اما احساسي بودن آنان و ايضاً تنفر بعضي باعث گرديده است تا راهبرد مهار را بسيار ناشيانه دنبال نمايند، به صورتي كه يك جوان كم‌تجربه نيز اين ناشي‌گري را درك مي‌نمايد. 

تذكرات مكرر رهبري در خصوص تعامل قوا نيز باعث شده است تا اين مهار به ظاهر در شكل حقوقي و تو‌در‌تو انجام شود، اما شكل ظاهري آن آنقدر ناشيانه است كه هدف از تصويب يك قانون به قدرت رسيدن رئيس مجلس قلمداد مي‌شود و اين چنين حتي اگر نقاط مثبت و قابل دفاع هم در قانون باشد در پرتو جوهره آلوده سياست بازي از حيز انتفاع ساقط خواهد شد. 

اما سؤالي كه در ذهن مردم مي‌ماند اينكه: اين جماعت تا قبل از ورود به مجلس اصولگرا بودند، اما چطور به طيف بندي‌هاي پايدار و متقابل رسيدند؟ و چون مباني و اصول را متمايز نمي‌دانند، مسئله را به قدرت‌خواهي و پايين كشيدن همديگر تعبير مي‌كنند و اين چنين پرچم اصولگرايي در پرتو آفتاب ديدگان ملت كمرنگ خواهد شد و آن روز روزي است كه جماعت جديدي به بهانه اينكه مردم از اين وضع خسته شده‌اند با يك گفتماني احساسي و توده‌پسند به ميدان مي‌آيند كه ديگر كار از كار گذشته است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار