کد خبر: 492555
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۱
عبدالله گنجي: مواضع سه هفته گذشته آيت‌الله هاشمي در ديدار با برخي گروه‌ها نشان مي‌دهد كه شيب انتقادات وي به وضعيت عمومي كشور به شدت تند شده است.روح محافظه‌كاري و در لفافه سخن گفتن تا حدودي از وي دور شده است و عمق‌‌بخشي به ادبيات انتقادي وي دوچندان شده است. نه تنها انتقاد كه بعضاً تا حد تخريب هم پيش مي‌رود. اين مشي و روحيه در هفت سال گذشته كم‌سابقه و حتي بي‌سابقه است، چرايي اين مشي را مي‌توان در ابعاد مختلف بررسي نمود.
 
اول اينكه هاشمي به عنوان يكي از اعضاي محوري نظام و يك پدر، به صورت طبيعي از دستگيري فرزندان ناراحت است و شايد برخورد با آنان را نوعي برخورد با خود تلقي مي‌كند، اما مي‌داند ورود به آن حوزه هزينه‌هايش را در افكار عمومي دوچندان مي‌كند. لذا از مكانيزم جابه‌جايي كه يكي از مكانيزم‌هاي دفاعي رواني است، استفاده مي‌كند و ناراحتي خود را در حوزه ديگر تخليه مي‌كند. دوم اينكه شيب تند گراني‌ها و نوسانات ارز اكنون از هر زماني بيشتر قابل لمس است، ‌هاشمي از اين بستر قابل فهم و درك به عنوان توجه به درد‌هاي عمومي كشور به ميدان آمده است تا مردم در تطبيق بين وضع موجود و گفته‌هاي وي، صداقت در گفتار وي ببينند و... سوم اينكه هاشمي شيب تند خود را به مثابه آينه بحران در كشور نشان مي‌دهد. 

بدين معني كه تند شدن هاشمي نشان از وضعيتي وخيم دارد كه قابل تحمل نيست. چهارم اينكه هاشمي احساس مي‌كند ديگر چيزي براي از دست دادن ندارد، احمدي‌نژاد به حيثيت وي خدشه وارد كرده، ‌خبرگان ملت در اواسط رياست وي در خبرگان رهبري ملاحظه وي را نكرده و در بسياري از حوزه‌ها در معرض مشورت نيست و فرزندانش نيز دستگير شده‌اند، لذا محافظه‌كاري و خويشتنداري وي چه فايده‌اي برايش خواهد داشت؟ بنابر اين اگر چيزي براي از دست دادن ندارد، چرا بايد سكوت اختيار كند؟ البته هاشمي تاكنون هوشمندانه به حوزه دفاع از فرزندان زنداني وارد نشده است و مي‌داند كه به اين حوزه نبايد وارد شود و زهر را بايد در جاي ديگري بريزد. پنجم اينكه هاشمي از بين الامرين بودن از خرداد ۱۳۷۶ تاكنون ضربه خورده است. جريانات سياسي و سياسيون در ايران مشي پدرانه را غير از رهبري، از ديگري نمي‌پسندند. 

به همين دليل هاشمي هم از مشاركت و اصلاح‌طلبان خورد هم از بخشي از اصول‌گرايان و احمدي‌نژاد. احتمالاً هاشمي به اين باور رسيده كه مشي وي، ري‌شهري و محسن رضايي در گشايش فضاي سوم جوابگو نخواهد بود و كشور در سطح كلان به قطب‌بندي دوگانه تن داده است. علاوه بر آن احمدي‌نژاد با توليد هزينه فراوان براي خود و ديگران تا حدودي توانسته است جريان سوم را شكل دهد. لذا اكنون كه فضاي پدري يا فضاي سوم جواب نمي‌دهد چرا هاشمي در يك قطب‌بندي قرار نگيرد؟ شايد هاشمي بر اين عقيده است كه احمدي‌نژاد با جدايي از اصولگرايان به جريان سوم دست يازيده است و اكنون كه اصولگرايان همراه وي نيستند مي‌تواند به دور از دو جناح عمده كشور مبارزه‌اي را با مسير آينده احمدي‌نژاد شروع كند كه در اين مبارزه اصولگرايان نه هاشمي را همراهي خواهند كرد و نه به مقابله با وي بر مي‌خيزند و بخشي‌ از اصلاح‌طلبان نيز به عنوان تماشاچي براي وي كف و سوت خواهند زد و از آنجا كه احمدي‌نژاد در حوزه نخبگي كشور فاقد عقبه اجتماعي است، هاشمي بر اين باور است كه مي‌تواند از خلأ موجود براي جريان‌سازي استفاده نمايد. 

ششم اينكه، هاشمي در انتخابات رياست جمهوري ۱۳۸۸ كه در سايه و پنهان از موسوي حمايت مي‌كرد، توسط رقيب به وسط ميدان كشيده شد و ضربات سختي را متحمل شد. هاشمي بر اين باور است كه اگر با پنهان‌كاري از مصونيت برخوردار نيست چرا به صورت علني وارد صحنه انتخابات نشود؟ و محور جريان‌سازي عليه كساني كه آنان را شايسته رياست جمهوري نمي‌داند، نشود. هفتم اينكه هاشمي مي‌داند كه سكوت در قبال محاكمه فرزندان و انتقاد از وضع اقتصادي موجود براي او مفيد خواهد بود. بدين معني كه محاكمه فرزندان موجب توليد سرمايه اجتماعي در بين خواص انقلاب خواهد شد و انتقاد‌هاي اقتصادي نوعي همدلي با توده و طبقات فرودست خواهد بود. 

بنابر اين هاشمي از اين بستر به باز توليد سرمايه اجتماعي مي‌انديشد و بر اين باور است كه روح محافظه‌كارانه و علاقه به چتر عام داشتن در طول ۱۶ ساله گذشته غير از آسيب‌رساني به وي سودي نداشته است. هاشمي مي‌داند كه مشي انتخاباتي وي به عنوان يك كاركشته سياسي در انتخابات ۱۳۸۴ هوشمندانه نبود و احمدي‌نژاد شناخت بهتري از متن جامعه براي رأي‌سازي داشت بنابر اين انتقاد‌هاي تند هاشمي كه همسو با نقد‌هاي طبقات فرودست به وضع موجود است مي‌تواند طبقات اجتماعي طرفدار هاشمي را قدري جابه‌جا نمايد به صورتي كه صرفاً طبقات بالاي اقتصادي يا مرفهين بي‌درد حامي وي نباشند. هاشمي مي‌داند كه احمدي‌نژاد به دلايلي همچون پيشگيري از نقد جدي خود در آينده از يك سو و استمرار نظراتش در اداره كشور، علاقه‌مند به استمرار ادامه تفكر خود در رياست جمهوري است. 

بنابر اين هاشمي براي بر هم زدن اين بازي نمي‌تواند پنهان عمل و صرفاً نقش كاتاليزور را ايفا كند. بلكه بايد به صورت علني به ميدان بيايد و از آنجا كه چيزي براي از دست دادن ندارد، هزينه كمتري را خواهد پرداخت. بعيد نيست كه هاشمي از هيبت يك اصلاح‌طلب (اصلاح‌طلب به معني واقعي لغت نه جريان اصلاح‌طلبان) بخواهد به عرصه انقلابي‌گري وارد شود. اين تجربه را مي‌تواند در حوزه اجتماعي از احمدي‌نژاد اخذ كرده باشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار