
دکتر محمد قلمچی، تحلیلگر ارشد و صاحب نظر در حوزه امنیت الکترونیک در یادداشتی نوشت:
در عصر دیجیتال کنونی، زندگی روزمره ما به طور فزایندهای به فناوری و اینترنت وابسته شده است؛ از تراکنشهای بانکی و ارتباطات کاری گرفته تا شبکههای اجتماعی و خدمات دولتی. این وابستگی عمیق، در کنار مزایای بیشمار، سطح جدیدی از آسیبپذیریها را نمایان ساخته است. "امنیت الکترونیک" دیگر یک گزینه لوکس نیست، بلکه یک ضرورت اساسی برای بقا و کارایی در این محیط است. این یادداشت به تبیین دلایل این ضرورت و اهمیت آموزش عمومی در این راستا میپردازد.
چرایی تبدیل امنیت الکترونیک به یک ضرورت حیاتی
امنیت الکترونیک مجموعهای از راهکارها، ابزارها، فرایندها و سیستمهایی است که برای حفاظت از شبکهها، دستگاهها، برنامهها و دادهها در برابر حملات، آسیبها و دسترسیهای غیرمجاز طراحی شدهاند. این حوزه دیگر صرفاً مربوط به سرورهای بزرگ نیست، بلکه مستقیماً با زندگی روزمره هر فرد و سلامت کلاننظام اقتصادی و اجتماعی مرتبط است.در دنیایی که دادهها به عنوان "نفت جدید" شناخته میشوند، اطلاعات شخصی ما ارزش فوقالعادهای دارند.نشت این اطلاعات میتواند منجر به زنجیرهای از خسارات شود:
سرقت هویت (Identity Theft): کلاهبرداران با استفاده از اطلاعات شخصی میتوانند حسابهای جدید باز کنند یا به حسابهای موجود دسترسی یابند.
کلاهبرداریهای مالی: برداشت غیرمجاز از حسابها یا خرید با کارتهای سرقت شده.
اخاذی و باجگیری: استفاده از تصاویر یا مکالمات خصوصی برای تحت فشار قرار دادن قربانی.
امنیت الکترونیک، با استفاده از رمزنگاری، احراز هویت قوی و سیاستهای دسترسی سختگیرانه، به عنوان سپر دفاعی ما در برابر این سودجویان عمل میکند. حتی یک رمزنگاری ساده با استفاده از الگوریتمهایی مانند AES-256 میتواند امنیت دادهها را به طرز چشمگیری افزایش دهد.سازمانها، صرف نظر از اندازه یا صنعت، به شدت به فناوری اطلاعات برای مدیریت موجودی، ارتباط با مشتریان، و انجام تراکنشها متکی هستند.امنیت الکترونیک ضامن ثبات اقتصادی دیجیتال است، زیرا زیرساختهای لازم برای تبادلات امن و مطمئن را فراهم میآورد.
مهم تر آنکه زیرساختهای حیاتی ، شامل بخشهای انرژی، آب، حملونقل، مالی و مخابرات ،دیگر کاملاً مجزا از دنیای فیزیکی نیستند. سیستمهای کنترل صنعتی (ICS) و سیستمهای نظارتی و جمعآوری داده (SCADA) که این زیرساختها را مدیریت میکنند، اکنون به شبکههای گسترده متصل هستند.یک نفوذ هدفمند به این سیستمها می تواند منجر به از کار افتادن شبکه های زیرساختی شود. این حملات میتوانند پیامدهای مستقیم و فیزیکی داشته باشند، از جمله خسارت به اموال عمومی و به خطر افتادن جان شهروندان. بنابراین، امنیت این شبکهها یک مسئله امنیتی ملی محسوب میشود و مستلزم همکاری تنگاتنگ میان دولتها، ارتشها و متخصصان سایبری است.
حفظ اعتماد عمومی به فناوری: پیششرط پذیرش نوآوری
جامعهای که از فناوریهای جدید استقبال میکند، سریعتر پیشرفت میکند. دولتهای الکترونیک، آموزش از راه دور، و خدمات سلامت دیجیتال تنها در صورتی میتوانند موفق باشند که شهروندان احساس امنیت در استفاده از آنها داشته باشند.اگر کاربران در استفاده از خدمات آنلاین دچار تجربههای بد امنیتی شوند (مانند فیشینگهای مکرر یا سرقتهای پیدرپی)، تمایل آنها به استفاده از این خدمات کاهش مییابد. این پدیده میتواند منجر به "شکاف دیجیتال امنیتی" شود؛ جایی که افراد از ترس خطرات، از مزایای دیجیتالی محروم میمانند. امنیت، قابلیت استفاده فناوری را در بلندمدت تضمین میکند.
ضرورت آموزش عمومی امنیت الکترونیک: ساختن لایه دفاعی انسانی
در تحلیلهای فنی، اغلب بر روی پیچیدهترین تکنولوژیهای دفاعی تمرکز میشود. با این حال، تحقیقات نشان میدهند که عامل انسانی همچنان آسیبپذیرترین حلقه در زنجیره امنیت است. یک دیوار آتش (Firewall) پیشرفته نیز نمیتواند جلوی کسی را بگیرد که با کمال میل، رمز عبور خود را به یک مهاجم بدهد.در اینجا یک آمار کلیدی وجود دارد که باید نسبت به آن توجه داشت:اینکه بسیاری از منابع سایبری معتقدند که بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد از نفوذهای موفقیتآمیز به سازمانها با یک عنصر انسانی (مانند کلیک بر روی یک لینک مخرب) آغاز میشوند.هدف اصلی آموزش عمومی، تبدیل افراد عادی به یک خط مقدم دفاعی هوشیار است.بسیاری از آسیبپذیریهای شناختهشدهای که مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، نقصهایی هستند که وصلههای (Patches) آنها مدتهاست منتشر شده است. آموزش باید اهمیت بهروزرسانی منظم سیستمعامل، مرورگرها و نرمافزارهای کاربردی را توضیح دهد.کاربران باید بتوانند محیط دیجیتال خود را ارزیابی کرده و خطرات بالقوه را تشخیص دهند. این امر نیازمند ارتقاء سواد امنیتی است.
حداکثر کارآیی امنیت الکترونیک
امنیت الکترونیک زمانی به حداکثر کارایی خود میرسد که به یک هنجار اجتماعی تبدیل شود، نه صرفاً یک تکلیف اداری.در محیطهای کاری، کارمندان باید تشویق شوند تا هرگونه فعالیت مشکوک را بدون ترس از توبیخ گزارش دهند. نادیده گرفتن یک تلاش فیشینگ که توسط کارمندی گزارش شده، میتواند از نفوذ واقعی جلوگیری کند.آموزش عمومی باید این مفهوم را منتقل کند که امنیت یک لایه واحد نیست، بلکه شامل لایههای متعدد (احراز هویت، شبکه، اپلیکیشن، و رفتار فردی) است. اگر یک لایه شکست بخورد، لایههای بعدی باید مانع شوند.آموزش دادن به کاربران در مورد پیامدهای قانونی فعالیتهای غیرمجاز (هک کردن، انتشار بدافزار) و تشویق به استفاده مسئولانه از ابزارهای دیجیتال.
امنیت الکترونیک دیگر صرفاً وظیفه متخصصان IT نیست؛ یک مهارت شهروندی اساسی برای قرن بیست و یکم است. همانطور که افراد باید خواندن و نوشتن بیاموزند، باید اصول اولیه محافظت از هویت و داراییهای دیجیتالی خود را نیز فرا گیرند.در یک جمله، باید تاکید کنیم "امنیت الکترونیک" کلید شکوفایی اقتصاد دیجیتال است.