جوان آنلاین: فروکش کردن آتش جنجالهای دو باشگاه پرسپولیس و استقلال بر سر ویدئوی توهینآمیز بهخاطر احضار چند مدیر و تذکر کمیته اخلاق برای پایین کشیدن فتیله توهینهاست، وگرنه به غیر از کریم باقری نه کسی حاضر به عذرخواهی شده و نه باشگاه رقیب شیوه دفاع از حق خود و هوادارانش را بلد بوده است. تعطیلی مسابقات باشگاهی به دلیل فیفادی اگرچه برای تیم ملی بازیهای دوستانه بزرگی را به همراه ندارد، ولی لااقل خیالمان راحت است بازیهای لیگ برتر برگزار نمیشود، وگرنه باید منتظر واکنشهای تندتر هواداران سرخابی روی سکوها میبودیم.
انتشار ویدئویی چند ثانیهای در صفحه باشگاه پرسپولیس، حاوی الفاظی زشت و رکیک علیه تیم رقیب بود. بعد از واکنشهای تند آبیها به این فیلم کوتاه، قرمزها به ناچار آن فیلم را حذف کردند، ولی این تازه آغاز حواشی بسیار بزرگتر بود. بدون شک هیچکس نمیتواند از فحاشی هواداران به یکدیگر و انتشار آن از سوی یک باشگاه حمایت کند، اما جنجال اخیر سرخابیها واقعیتهای تلخ موجود در فوتبال و حتی در سطح جامعه را همچون سیلی به صورتمان کوبید، از خلأ فرهنگ عذرخواهی گرفته تا بیکفایتی مدیرانی که به جای جمع کردن حواشی خودشان آتشبیار معرکه میشوند و با اظهارنظرهای عجولانه و مثلاً هواداری، دم از فرهنگ و مکتب باشگاه خود میزنند!
طی چند روز گذشته طرفین ماجرا هرچه دلشان خواست نثار هم کردند؛ هواداران در فضای مجازی و مدیران دو باشگاه در رسانهها. برخی قدیمیها هم هر کدام با ادبیات خودشان قاطی ماجرا شدند و به خیال خود از تیم محبوبشان دفاع کردند. در این بین هیچکس به خودش زحمت یک عذرخواهی خشک و خالی را هم نداد. فقط کریم باقری بود که وقتی دید آقایان بعد از چند روز توهین و مصاحبه، قصدی برای کوتاه آمدن ندارند، با انتشار متنی از هواداران استقلال دلجویی کرد، اهمیت عذرخواهی را به مدیران باشگاه یادآور شد و بهنوعی درک و فهم بالای فوتبالی و اجتماعی خود را بار دیگر به جامعه فوتبال نشان داد.
در اتفاقات اخیر نکات عجیب و عبرتآموز زیادی دیده شد که امیدواریم مسئولان و مدیران ورزشی و بهویژه فوتبالی بیش از پیش به آن توجه کنند. نکته اول و در واقع اصل ماجرا، حاکمیت توهین و فحاشی بر ورزشگاههاست، معضلی قدیمی، ریشهدار و جدی که چند دهه به آن بیتوجهی شده و در اغلب موارد مسئولان فدراسیون، سازمان لیگ و ارکان قضایی فوتبال ترجیح دادند با حداقل واکنش یا حتی بیتفاوتی از کنار آن عبور کنند تا شاید موضوع مشمول مرور زمان شود، درحالیکه تجربه ثابت کرده لیدرها و بسیاری از هواداران متعصب، نهتنها شعارهای تند تیم رقیب را فراموش نمیکنند، بلکه در اسرعوقت با توپ پر روی سکوها مینشینند و از خجالتشان درمیآیند. از طرفی با توجه به حجم بالای شعارها، فیلمهای منتشر شده و صداهایی که در پخش زنده سانسور میشوند، دیگر حتی نمیتوان به آنها لقب «تماشاگرنما» داد، چراکه عملاً در اغلب بازیها، اکثریت ورزشگاه با لیدرها همراهی میکنند.
در روزهایی که فوتبالمان در گرداب بیاخلاقیها گیر افتاده و به سختی نفس میکشد، پخش فیلم فحاشی هواداران به تیم رقیب از سوی باشگاه شوک دیگری به این رشته وارد کرد. بیانیه طلبکارانه باشگاه برای توجیه این اتفاق نیز در نوع خود شوکهکننده بود و با توجه به ادبیات استفاده شده، حتی بحث سهوی یا عمدی بودن انتشار آن هم زیر سؤال رفته است: «با توجه به چندصدایی بودن شعارها روی سکوی ورزشگاه، طبعاً در پسزمینه انواع و اقسام شعارها شنیده میشود که بسیاری از آنها چندان واضح و شفاف به گوش نمیرسد و در ویدئوی مربوطه هم وضوح لازم در مورد محتوای شعار وجود ندارد. ذکر این نکته ضروری است که در شعارهای مطرح شده در ورزشگاه هیچ اسمی از باشگاهی آورده نشده است. باشگاه پرسپولیس همیشه حامی اخلاق بوده و این موضوع را به هواداران محترمش نیز توصیه میکند.»
بهنظر میرسد مسئولان باشگاه برای توجیه رفتار غیرحرفهای و زشت بخش رسانهای خود و همچنین عدم آشنایی با فرهنگ «عذرخواهی»، تاکتیک فرار روبه جلو را در دستور کار قرار دادهاند، وگرنه فهم شعار زشت هواداران پرتعداد کار سختی نیست و با استفاده از یک اصطلاح خاص میتوان به مخاطب آن شعار پی برد. اتفاقاً از باشگاهی که مدعی «اخلاقمداری» است، انتظار میرفت برای یکبار هم که شده با عذرخواهی از باشگاه رقیب، سنتشکنی میکرد و حتی میتوانست بابت پذیرش اشتباه و تقبیح آن، به رقبا پُز دهد.
متأسفانه نه باشگاه پرسپولیس عذرخواهی کرد و نه باشگاه استقلال واکنش حرفهای و درستی از خود نشان داد. هر دو سمت قضیه بازنده بودند و باز هم هواداران را به جان هم انداختند. از هماکنون باید نسبت به تبعات این جنجال در دربی پیشرو احساس خطر کرد. مربی بااخلاق پرسپولیس، اما در بهترین زمان ممکن و در شرایطی که دیگر کسی منتظر شنیدن عذرخواهی نبود، دست به کار شد و نشان داد هنوز هم در این فوتبال بیدروپیکر و پرحاشیه میتوان دم از اخلاق و فرهنگ احترام به تیم رقیب و هوادارانش زد. باید قدر کریم باقری و امثال او که در کمال تأسف تعدادشان در فوتبال ایران بسیار اندک است را بدانیم و امیدوار باشیم روزی فرهنگ عذرخواهی در این رشته جا بیفتد.