در روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، ملت ایران بار دیگر با حضور گسترده، فریاد وحدت، بصیرت و بیداری را در برابر سلطهطلبی امریکا و رژیم صهیونی طنین انداز کرد. این حضور به عنوان یک واکنش سیاسی، تصویری از تجلی یک فهم گفتمانی بود، فهمی که طی سالها، با هدایتهای حکیمانه و تمدنساز، در عمق جامعه ایرانی نهادینه شده است. اما در امتداد این فریاد ملی، برخی صداهای ناهماهنگ از درون تلاش کردند این همصدایی را به ناهنجاری بدل کنند. فتنهگرانی که در میدانهای سخت ناکام ماندند، اکنون با سازهای ناکوک رسانهای، به دنبال تضعیف انسجام ملی و بازسازی سناریوی شکستخورده تفرقه افکنی هستند.
۱۳ آبان امسال، جهان بار دیگر مشاهده کرد که ملت ایران، از دانشآموز تا استاد دانشگاه، از کارگر تا فرمانده، در برابر نظام سلطه ایستاده است. اما در حاشیه این وحدت ملی، از مدتی قبل از ۱۳ آبان، برخی جریانهای داخلی با مواضع تفرقهافکنانه، عملاً در حال نواختن صداهایی برآمدند که با آهنگ همبستگی ملی بیگانه است. این صداها، نه از جنس نقد دلسوزانه، بلکه از جنس همصدایی با رسانههای بیگانه است، رسانههایی که مأموریتشان، تفرقه افکنی، تخریب امید و تحریف واقعیت است.
۱. شکست در میدان سخت، انتقال به میدان نرم: ائتلاف غربی–صهیونی در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران، با وجود بهرهگیری از تمام ظرفیتهای نظامی، اطلاعاتی و رسانهای، نتوانست به اهداف خود برسد. پس از این شکست، میدان نبرد را به حوزه روان، رسانه و افکار عمومی منتقل کرده است. اکنون، پروژه نفوذ و براندازی نرم با طراحی سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، در حال فعالسازی مهرههای داخلی است، مهرههایی که مأموریتشان، تضعیف سرمایه اجتماعی و القای ناکارآمدی است.
برخی چهرههای سیاسی با تکرار ادعاهای بیاساس مانند «تقلب انتخاباتی»، «فقدان آزادی»، «انزوای بینالمللی» و امثال آن، در حال بازتولید سناریوی شکستخوردهکودتای امریکایی سال ۸۸ هستند. این مواضع، نهتنها فاقد پشتوانه عقلانی و حقوقی است، بلکه در شرایطی که افکار عمومی جهان در کنار ایران ایستادهاند، نوعی خیانت به ملت ایران و بیداری جهانی نیز محسوب میشوند. این رفتارها که به نام نقد مطرح میشود بازتابی از مأموریت رسانهای دشمناست.
۲. فتنهگری رسانهای در بستر جنگ ترکیبی: بر اساس بررسیهای میدانی و تحلیلهای تخصصی، فتنهگری جدید در ایران نه از جنس شورش خیابانی، بلکه از جنس جنگ ترکیبی است. رسانههای معاند، با بهرهگیری از افراد حقیقی و حقوقی داخلی، در حال اجرای سناریویی چند لایه هستند: تولید روایتهای جعلی با محوریت ناکارآمدی نظام. تحریک احساسات عمومی با تمرکز بر مسائل اقتصادی و اجتماعی. برجستهسازی چهرههای فتنهگر بهعنوان «صدای مردم». تلاش برای القای شکاف میان مردم و حاکمیت در امتداد مناسبتهای ملی. این الگوها، با هدف تخریب انسجام ملی و جلوگیری از شکلگیری همصدایی عمومی طراحی شدهاند. در حالی که ملتهای مظلوم جهان، ایران را بهعنوان پرچمدار مقاومت میشناسند، برخی عناصر داخلی با مواضع ضدملی، در حال تخریب این تصویرند. رسانههای وابسته به غرب، با برجستهسازی صداهای ناهماهنگ، تلاش میکنند وحدت ملی را خدشهدار کنند.
۳. راهبرد مقابله، از روشنگری تا حضور میدانی: برای مقابله با این پروژه، باید رسانههای انقلابی، با روشنگری هوشمندانه، چهره واقعی فتنهگران را افشا کنند. نخبگان، با تحلیلهای مستند، مرز نقد و خیانت را روشن سازند. فعالان فرهنگی با تولید محتواهای وحدتآفرین، فضای عمومی را از آلودگیهای رسانهای پاک کنند. مردم، با استمرار حضور در صحنه، پاسخ قاطع به فتنهگران و حامیان استکبار دهند.
۱۳ آبان امسال، علاوه بر روز فریاد علیه امریکا و استکبار جهانی به روزی برای افشای سازهای ناکوک فتنهگرانی تبدیل شد که در امتداد وحدت ملی، به دنبال تفرقههستند. آنچه در روز ملی مبارزه با استکبار جهانی در قالب راهپیمایی خشم و انزجار رخ داد، فراتر از یک راهپیمایی تجلی یک منظومه فکری بود که طی دههها، با هدایتهای حکیمانه و تمدنساز، در جان ملت ایران ریشه دوانده است و این مقاله، بازتابی از همان منظومه است، منظومهای که فتنه را نه صرفاً یک پدیده سیاسی، بلکه بخشی از جنگ شناختی و ترکیبی میداند. ملت ایران، با بصیرت و حضور هوشمندانه، میتواند این ناهماهنگیها را خاموش کند و صدای واحد خود را به گوش جهان برساند. این صدا، صدای مظلومیت، مقاومت و بیداری است که در قامت مقتدر مظلوم جبهه حق در برابر باطل را فرماندهی میکند، صدایی که هیچ ساز ناکوکی توان خاموشکردنش را ندارد.