محمد رضا آسترکی، مدیر توسعه منابع انسانی شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی در یادداشتی نوشت:
مدیریت استعدادها یک فرآیند جامع و استراتژیک است که شامل جذب، توسعه، انگیزش و نگهداری کارکنان با عملکرد بالا و دارای پتانسیل برای کمک به اهداف استراتژیک سازمان است. در اقتصاد دانشبنیان امروز، منابع اصلی مزیت رقابتی، داراییهای نامشهود مانند دانش، نوآوری و سرمایه انسانی هستند. مدیریت مؤثر استعدادها تضمین میکند که سازمان همیشه بهترین افراد را در اختیار دارد تا بتواند از رقبا پیشی بگیرد. این مدیریت تضمین میکند که مهارتها و تواناییهای نیروی کار دقیقاً با استراتژیها و اهداف بلندمدت سازمان همسو باشد. کارکنان با استعداد، موتور محرکه تحقق چشمانداز سازمان هستند.
کمبود نیروی انسانی متخصص (Talent Gap) و خروج کارکنان کلیدی در یک سازمان یا مجموعه، ریسکهای بزرگی هستند. مدیریت استعدادها با برنامهریزی جانشینپروری این ریسکها را به شدت کاهش میدهد.در اینجا به سادگی متوجه می شویم که چرا مدیریت استعدادها در حوزه منابع انسانی تا این حد اهمیت پیدا کرده است.در این خصوص می توان به برخی مولفه ها استناد کرد:
۱. پاسخگویی به تغییرات سریع بازار و فناوری
دنیا با سرعت خیرهکنندهای در حال تغییر است (تحول دیجیتال، هوش مصنوعی و غیره). سازمانها برای انطباق با این تغییرات نیاز به کارکنانی دارند که نه تنها مهارتهای فعلی را دارند، بلکه قابلیت یادگیری، انعطافپذیری و نوآوری بالایی دارند. مدیریت استعدادها بر شناسایی و پرورش این پتانسیلها تمرکز دارد.
۲. حفظ و نگهداری سرمایه انسانی
کارکنان با استعداد، به ویژه در مشاغل تخصصی، گزینههای متعددی در بازار کار دارند. اگر سازمان برای توسعه شغلی، پاداشدهی منصفانه و ایجاد محیط کاری جذاب تلاش نکند، این افراد به سرعت جذب رقبا میشوند. برنامههای مدیریت استعدادها شامل مسیرهای شغلی شفاف و فرصتهای توسعه، وفاداری این کارکنان را افزایش میدهد.
۳. بهبود عملکرد و بهرهوری
کارکنان با عملکرد و راندمان بالا تأثیر بسیار بیشتری بر نتایج نهایی سازمان نسبت به میانگین کارکنان دارند. مدیریت استعدادها اطمینان میدهد که افراد مناسب در پستهای مناسب قرار گیرند و منابع کافی برای رشد و دستیابی به حداکثر پتانسیل خود در اختیار داشته باشند، که مستقیماً به افزایش بهرهوری کلی منجر میشود
برنامهریزی جانشینپروری
همان گونه که اشاره شد بحرانهایی مانند بازنشستگی ناگهانی مدیران ارشد یا خروج متخصصان کلیدی میتواند عملکرد سازمان را مختل کند. مدیریت استعدادها با شناسایی زودهنگام کارکنان با پتانسیل بالا و سرمایهگذاری در توسعه آنها برای ایفای نقشهای آتی، یک بستر مطمئن از رهبران آینده را تضمین میکند.
تقویت فرهنگ سازمانی و برند کارفرمایی
سازمانهایی که به توسعه کارکنان خود اهمیت میدهند، محیط کاری مثبتتری ایجاد میکنند. این امر نه تنها روحیه کارکنان فعلی را بالا میبرد، بلکه سازمان را به عنوان یک «کارفرمای مطلوب» در بازار کار معرفی میکند. این امر جذب استعدادهای جدید را نیز آسانتر میسازد.در نهایت، مدیریت استعدادها پلی استراتژیک است که عملکرد کنونی سازمان را به موفقیتهای آتی آن متصل میکند. نادیده گرفتن این حوزه به معنای پذیرش ریسک برای از دست دادن مزیت رقابتی و در درازمدت، به خطر انداختن حیات سازمان است.